مردم‌کشی

مردم‌کشی (Democide) از دو واژه مردم (demos) و کشتار (cide) برگرفته شده‌است. مبدع این واژه آر جی رومل بوده که آن را به واسطه قتل‌عام‌ها و کشتارهای داخلی که تحت لوای مبارزات سیاسی و کشتارهای سیاسی شناخته شده‌است و خود به نوعی مصداق نسل‌کشی محسوب می‌شود.

نسل‌کشی و نسل‌کشی سیاسی از ۱۹۵۵ تا ۲۰۰۰
محلتاریختعداد کشته‌های تخمینی
سودان۱۰/۵۶–۳/۷۲۴۰۰٬۰۰۰–۶۰۰٬۰۰۰
ویتنام جنوبی۱/۶۵–۴/۷۵۴۰۰٬۰۰۰–۵۰۰٬۰۰۰
چین۳/۵۹–۱۲/۵۹۶۵٬۰۰۰
عراق۶/۶۳–۳/۷۵۳۰٬۰۰۰–۶۰٬۰۰۰
الجزایر۷/۶۲–۱۲/۶۲۹٬۰۰۰–۳۰٬۰۰۰
رواندا۱۲/۶۳–۶/۶۴۱۲٬۰۰۰–۲۰٬۰۰۰
کونگو۲/۶۴–۱/۶۵۱٬۰۰۰–۱۰٬۰۰۰
بروندی۱۰/۶۵–۱۲/۷۳۱۴۰٬۰۰۰
اندونزی۱۱/۶۵–۷/۶۶۵۰۰٬۰۰۰–۱٬۰۰۰٬۰۰۰
چین۵/۶۶–۳/۷۵۴۰۰٬۰۰۰–۸۵۰٬۰۰۰
گواتمالا۷/۷۸–۱۲/۹۶۶۰٬۰۰۰–۲۰۰٬۰۰۰
بنگلادش۳/۷۱–۱۲/۷۱۱٬۰۰۰٬۰۰۰–۳٬۰۰۰٬۰۰۰
اوگاندا۲/۷۲–۴/۷۹۵۰٬۰۰۰–۴۰۰٬۰۰۰
فیلیپین۹/۷۲–۶/۷۶۶۰٬۰۰۰
پاکستان۲/۷۳–۷/۷۷۵٬۰۰۰–۱۰٬۰۰۰
شیلی (پینوشه)۹/۷۳–۱۲/۷۶۵٬۰۰۰–۱۰٬۰۰۰
آنگولا۱۱/۷۵–۲۰۰۱۵۰۰٬۰۰۰
کامبوج (پل پوت)۴/۷۵–۱/۷۹۱٬۹۰۰٬۰۰۰–۳٬۵۰۰٬۰۰۰
اندونزی۱۲/۷۵–۷/۹۲۱۰۰٬۰۰۰–۲۰۰٬۰۰۰
آرژانتین۳/۷۶–۱۲/۸۰۹٬۰۰۰–۲۰٬۰۰۰
اتیوپی۷/۷۶–۱۲/۷۹۱۰٬۰۰۰
کنگو۳/۷۷–۱۲/۷۹۳٬۰۰۰–۴٬۰۰۰
افغانستان۴/۷۸–۴/۹۲۱٬۸۰۰٬۰۰۰
برمه۱/۷۸–۱۲/۷۸۵٬۰۰۰
السالوادور۱/۸۰–۱۲/۸۹۴۰٬۰۰۰–۶۰٬۰۰۰
اوگاندا۱۲/۸۰–۱/۸۶۲۰۰٬۰۰۰–۵۰۰٬۰۰۰
سوریه۴/۸۱–۲/۸۲۵٬۰۰۰–۳۰٬۰۰۰
ایران۶/۸۱–۱۲/۹۲۱۰٬۰۰۰–۲۰٬۰۰۰
سودان۹/۸۳–۲۰۰۳۲٬۰۰۰٬۰۰۰
عراق۳/۸۸–۶/۹۱۱۸۰٬۰۰۰
سومالی۵/۸۸–۱/۹۱۱۵٬۰۰۰–۵۰٬۰۰۰
بروندی۱۹۸۸۵٬۰۰۰–۲۰٬۰۰۰
سری لانکا۹/۸۹–۱/۹۰۱۳٬۰۰۰–۳۰٬۰۰۰
بوسنی۵/۹۲–۱۱/۹۵۲۲۵٬۰۰۰
بروندی۱۰/۹۳–۵/۹۴۵۰٬۰۰۰
رواندا۴/۹۴–۷/۹۴۵۰۰٬۰۰۰–۱٬۰۰۰٬۰۰۰
صربستان۱۲/۹۸–۷/۹۹۱۰٬۰۰۰
کشتارهای داخلی قرن بیستم که بیشتر از یک میلیون قربانی داشته
محلتاریختعداد قربانیان
کامبوج۱۹۷۵–۱۹۷۹۲٬۰۳۵٬۰۰۰
چین۱۹۲۸–۱۹۴۹۱۰٬۰۷۵٬۰۰۰
چین (مائو زدونگ)۱۹۴۹–۱۹۸۷۷۷٬۲۷۷٬۰۰۰
چین۱۹۲۳–۱۹۴۹۳٬۴۶۵٬۰۰۰
مستعمراتی‌های شوروی۱۹۰۰–تا امروز۵۰٬۰۰۰٬۰۰۰
کنگو۱۸۸۵–۱۹۰۸۳٬۴۸۰٬۰۰۰ <ما بین>۱۰٬۰۰۰٬۰۰۰
آلمان۱۹۳۳–۱۹۴۵۲۰٬۹۴۶٬۰۰۰
ژاپن۱۹۳۶–۱۹۴۵۵٬۹۶۴٬۰۰۰
پاکستان۱۹۵۸–۱۹۸۷۱٬۵۰۳٬۰۰۰
لهستان۱۹۴۵–۱۹۴۸۱٬۵۸۵٬۰۰۰
مکزیک۱۹۰۰–۱۹۲۰۱٬۴۱۷٬۰۰۰
کره شمالی۱۹۴۸–۱۹۸۷۱٬۵۶۳٬۰۰۰
روسیه۱۹۰۰–۱۹۱۷۱٬۰۶۶٬۰۰۰
ترکیه۱۹۰۹–۱۹۱۸۱٬۸۸۳٬۰۰۰
ویتنام۱۹۴۵–۱۹۸۷۱٬۶۷۰٬۰۰۰
یوگسلاوی (مارشال تیتو)۱۹۴۴–۱۹۸۷۱٬۰۷۲٬۰۰۰
شوروی۱۹۱۷–۱۹۸۷۶۱٬۹۱۱٬۰۰۰
کشتارهای انتخابی داخلی قبل از قرن بیستم
وقایعتاریختعداد قربانیان
نهضت مسیحیان۱۰۹۵–۱۲۷۲۱٬۰۰۰٬۰۰۰
نهضت البیجنسیان۱۲۰۸–۱۲۴۹۲۰۰٬۰۰۰
مغول‌هابین قرن‌های ۱۴ و ۱۵۲۹٬۹۲۷٬۰۰۰
آزتک‌هانا مشخص>۱٬۰۰۰٬۰۰۰
جنگ‌های سی ساله اروپا۱۶۱۸–۱۶۴۸۵٬۷۵۰٬۰۰۰
شکار جادوگرهاقرنهای ۱۵ تا ۱۷۱۰۰٬۰۰۰
تفتیش عقاید اسپانیاقرن‌های ۱۶ تا ۱۷۳۵۰٬۰۰۰
چینقرن ۱۹ قبل از میلاد۳۳٬۵۱۹٬۰۰۰
ایرانقرن ۵ تا ۱۹>۲٬۰۰۰٬۰۰۰
روسیهقرنهای ۱۰ تا ۱۹>۱٬۰۰۷٬۰۰۰
عثمانیقرن ۱۲ تا ۱۹>۲٬۰۰۰٬۰۰۰
هندقرن ۱۳ تا ۱۹>۴٬۵۱۱٬۰۰۰
برده داری آفریقا۱۴۵۱–۱۸۷۰۱۷٬۲۶۷٬۰۰۰
ژاپنقرن ۱۶ تا ۱۹>۱٬۵۰۰٬۰۰۰
بومیان آمریکاقرن ۱۶ تا ۱۹۱۳٬۷۷۸٬۰۰۰
انقلاب فرانسه۱۷۹۳–۱۷۹۴۲۶۳٬۰۰۰

این کشتارهای داخلی سازمان یافته، بیشتر توسط دولت‌ها و ارکان سیاسی کشورهایی تدارک دیده می‌شود که توانایی برخورد منطقی با مخالفین را نداشته و برای بیرون راندن آنها را صحنه سیاست به حذف فیزیکی آنها اقدام و دست به قتل‌عام آنها زده‌اند.

تعریف واژه کشتار داخلی

براساس گفته‌های رومل، نسل‌کشی سه معنای متفاوت دارد. تعریف عام آن در رابطه با کشتار مردم توسط دولت‌ها بر اساس ویژگی‌های نژادی، قومی، مذهبی یا ملیتی می‌باشد.

تعریف قانونی نسل‌کشی بازمی‌گردد به معاهده بین‌المللی «جلوگیری و تنبیه جرم نسل‌کشی» که در سازمان ملل متحد به امضا اعضا آن رسید. این موضوع همچنین شامل اعمال غیرمرگ آوری که موانع بسیار جدی بر سر گروه‌های خاص ایجاد می‌کند نیز هست مانند جلوگیری از تولد یا مبادله کودکان بین گروه‌ها به شیوه‌های جبری برای ایجاد مانع بر سر تشکیلات گروه خاص.

مفهوم کلی نسل‌کشی بیشتر به معنی عام آن نزدیک است با این تفاوت که این مفهوم کلی شامل کشتار سیاسی داخلی و خارجی نیز می‌شود. از آنجا که نمی‌خواهیم با بیان این مفاهیم خوانندگان را سر در گم کنیم به این بسنده می‌شود که رامل مفهوم کشتار داخلی را برای مصداق سوم به کار برد یعنی «پاک سازی سیاسی» توسط دولت‌های حاکم بر کشورها. این تعریف همچنین شامل تدارک دیدن و اسپانسر شدن دولت‌ها به صورت غیر مستقیم در جریان یک کشتار نیز صدق می‌کند.

در پیکر بندی تعریفی که رومل از کشتار داخلی داشت به این موضوع نیز اشاره شده که «بی اعتنایی عمدی برای فراهم کردن وسائل نابودی یک گروه خاص نیز در زمره مصداق‌های نسل‌کشی می‌باشند» و با این تفسیر جدید، بسیار از مرگهایی که در جهان رخ می‌دهند و همه بر اثر لاپوشانی دولت‌ها و گروه‌های ذی‌نفع انجام می‌گیرند مانند گرسنگی دادن عمدی، جلوگیر از ارائه خدمات پزشکی و تبعید به مناطق بد آب و هوا و امثالهم نیز قابلیت اعلام جرم بر اساس جرم نسل‌کشی را دارا می‌باشند.

رومل به نحوی خردمندانه کشته شدگان جنگی را از تعریف کشتار داخلی بیرون گذاشت. مجازات اعدام، عملیات‌ها اجرا شده در طی مقابله با حوادثی مانند شورش یا ازدحام عمومی یا کشته‌های پشت جبهه که هنگام عملیات نظامی بر جا می‌مانند، مصداق کشتار داخلی محسوب نمی‌شوند. مثال بارز کشتار داخلی، کشتار کنگو توسط رهبر شوروی سابق استالین و عمل مائو زدونگ (رئیس‌جمهور چین بین سالهای ۱۹۴۹–۱۹۵۹ که یکی از سران حزب کمونیست چین بود) در اقدام به ایجاد قحطی عمدی که منجر به مرگ میلیونها نفر چینی شد و نامش را یک گام بزرگ به جلو گذاشته بود، می‌باشد.

به گفته رومل این جرایم جزو نسل‌کشی نمی‌باشند زیرا بر اساس گروه‌های خاص (مانند نژادی یا قومی) و انتخابی، طبقه‌بندی نمی‌شوند بلکه طیفی از مخالفین داخلی را هدف می‌گیرند و برای همین هم او واژه کشتار داخلی را به عنوان مکملی بر نسل‌کشی ابداع کرد.

جستارهای وابسته

منابع

    This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.