زن‌ستیزی

زن‌ستیزی گونه‌ای پدیدهٔ اجتماعی است که در آن زنان مورد تبعیض یا تنفر واقع گردیده، یا غیرقابل اعتماد دانسته می‌شوند.

تظاهرکنندگان برای حقوق مساوی زنان، در سال ۱۹۷۰ در آمریکا. بر روی یک پلاکارد نوشته شده: من یک شهروند درجه دوم هستم.

زن‌ستیزی در پیوند با خشونت علیه زنان است. چنان‌که آدرین ریچ، زن‌ستیزی را «دشمنی و خشونت سازمان‌یافته، نهادینه‌شده و شکلِ عادی به خود گرفته علیه زنان» تعریف می‌کند.[1]

روان‌کاوان معتقدند ریشهٔ زن‌ستیزی (نفرت از زنان) در خشم اولیهٔ کودک نسبت به مادر است. جامعه وظیفهٔ پرورش کودک را تنها بر عهدهٔ زنان می‌گذارد. چودروف معتقد است مشارکت کامل مردان در پرورش کودکان می‌تواند این ریشهٔ عمیق زن‌ستیزی را در جامعه درمان کند.[1]

پیشینه

تجاوز جنسی آژاکس به کاساندرا. نقاشی از دوران روم باستان.

زن‌ستیزی در جوامع گوناگون و در اقصی نقاط تاریخ مشاهده شده‌است. برخی حتی زن‌ستیزی را کهنه‌ترین نوع تبعیض در تاریخ بشری دانسته‌اند.[2]

زن‌ستیزی محدود به یک قوم و نژاد نمی‌شود، بلکه در همهٔ اقوام در تاریخ قابل مشاهده است. به‌عنوان مثال، ویلیام شکسپیر در اتلو، زن‌ستیزی را عجین با هویت ترک دانسته‌است،[3][4] و زنده‌به‌گور کردن دختران در فرهنگ و تاریخ برخی اقوام عرب نیز سابقه دارد.[5]

در تمدن یونان باستان

در یونان باستان زنان و مردان در جامعهٔ خود برابری نداشتند، چه از لحاظ قانون، چه از لحاظ اجتماعی، و چه از لحاظ علمی. به‌عنوان مثال، ارسطو همسو با تفکر زمانهٔ خود، فرزند دختر را نوعی انحراف از فرزند صحیح (پسر) و لذا زنان را نوعی ایراد در طبیعت می‌دانست.[6]

در اسلام

اسلام با ظهور در شبه جزیره عربستان زنده به گور نمودن و خشونت علیه زنان را به شدت نهی کرده‌است اما به عقیدهٔ برخی مانند ملیسا ویکوکس، زن‌ستیزی در قالب دین اسلام در تاریخ بشری بسیار دیده شده‌است، که تا امروز نیز ادامه دارد.[7]

پیشینه در جوامع ایرانی

زن‌ستیزی در جوامع ایرانی و ادبیاتش سابقه‌های فراوانی دارد.[8] مانند:

  • واژهٔ زن به‌عنوان دشنام به مردان: «مخنث به از مرد شمشیرزن / که روز وغا سر بتابد چو زن» (سعدی)[9]
  • در تربیت همسر: «چو زن راه بازار گیرد بزن / وگرنه تو در خانه بنشین چو زن» (سعدی)[9]
  • تنوع‌طلبی افراطی مردان و شیءشدگی زنان: «زن نو کن ای دوست هر نوبهار / که تقویم پاری نیاید به کار» (سعدی)[9]

در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ شعار «یا روسری یا توسری» در خیابان‌های ایران در راستای سیاست‌های برخی گروه‌های اسلامی رواج پیدا کرد.[10]

بنا بر گفتهٔ دونا هیوز، استاد دانشگاه رود آیلند، زن‌ستیزی در مرکز ایدئولوژی و ساختار حکومتی ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران قرار گرفت.[11] زن‌ستیزی کماکان در جامعهٔ امروزی ایران نیز تداوم دارد[12] و در این باب، مقاله‌های زیادی نوشته شده‌است. شیرین عبادی تصویب قانونی در جمهوری اسلامی ایران را که بر اساس آن «اگر مردی زنی را ولو عمداً به قتل برساند، خانوادهٔ زنی که به قتل رسیده، برای قصاص قاتل باید قبلاً نیمی از دیهٔ قاتل را به او بپردازد»، «مایهٔ ننگ» دانسته‌است.[13][14]

حق رأی زنان در ایران

روحانیان و نمایندگان مجلس شورای ملی، در چند نوبت، در سال‌های ۱۲۸۸ (۱۹۰۹ م) و ۱۳۳۸ (۱۹۵۹ م)، با حق رأی زنان مخالفت ورزیدند. همچنین در دورهٔ اول نخست‌وزیری محمد مصدق نیز لایحهٔ اصلاح انتخابات که با قائل شدن حق رأی زنان به مجلس دورهٔ شانزدهم ارائه شده بود، به‌دلیل مخالفت نمایندگان و روحانیان تصویب نشد. در سال ۱۳۴۱ (۱۹۶۲ م) نیز دولت نخست‌وزیر وقت، اسدالله علم تحت فشار روحانیان در تصویب لایحهٔ حق رأی زنان ناتوان ماند. تا این‌که در نهایت، حق رأی زنان در همان سال (ژانویهٔ ۱۹۶۳) توسط محمدرضا پهلوی به‌صورت فرمان، قانونی شد.[15]

پس از این‌که محمدرضا پهلوی در جریان انقلاب سفید به زنان حق رأی و مشارکت در پست‌های سیاسی را داد، بلافاصله از سوی او دو سناتور زن منصوب شدند، و ۶ زن به مجلس بیست و یکم راه یافتند. دو سال بعد، نخستین وزیر زن (فرخرو پارسا) در تاریخ ایران مشغول به خدمت شد، و در سال ۱۹۷۱، نخستین دیپلمات زن راهی الجزایر گردید.[16]

تغییرات و بهبود قوانین در دورهٔ پهلوی

در همین دوره بود که قانون منع ارتقای زنان به جایگاه قضاوت کیفری در دادگاه‌های ایران لغو شد و برخی قضات زن، برای نخستین بار به‌طور رسمی بر کرسی قضاوت نشستند.

برقراری «قوانین حمایت از خانواده» که چندهمسری را دشوارتر می‌ساخت[17] با فرمان محمدرضا پهلوی در سال ۱۹۶۷ آغاز شد. در دوران سلطنت او بود که سن ازدواج قانونی زنان از ۱۳ به ۱۵ و سپس به ۱۸ سال ارتقا یافت.[18]

قوانین نابرابر

برخی کارشناسان، قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران در قبال زنان را «از خشن‌ترین قوانین جهان» دانسته‌اند.[19] حکم سنگسار سکینه محمدی آشتیانی در سال ۲۰۱۰ این موضوع را در کانون توجه مجامع بین‌الملل قرار داد.

در حال حاضر اصل ۱۱۵ قانون اساسی ایران، «رجال» را واجد شرایط برای مقام‌های بلند دولتی می‌داند و مراد از آن را فقط «مردان» تفسیر می‌کنند.[20]. اما ظاهرا چون واژه مرد در جلسه خبرگان رای نیاورد ، عمدا واژه رجال با دو معنای مردان و اشخاص شاخص اعم از مرد و زن نوشته شد تا هر وقت جامعه پذیرای ریاست زنان شد ، قانون اساسی محدودیتی نداشته باشد . همچنین نظام قضایی ایران شهادت زن را برابر با نصف شهادت یک مرد می‌داند. و در بعضی موارد تاثیر نمیدهد [21]

برخی روحانیان -از جمله سيد احمد علم‌الهدی- حضور یک زن به‌عنوان ورزشکار پرچم‌دار کاروان المپیک ایران در مراسم افتتاحیهٔ المپیک ۲۰۰۸ پکن را مورد انتقاد قرار دادند.[22][23] یوسف صانعی با قوانینی همچون قانون حمایت از خانواده، که برخی آن را زن‌ستیز نامیده‌اند، [24] به مخالفت برخاست.[25]

آمار کشورهای دارای بیشترین زن‌کشی در دنیا

طبق گزارش‌های سازمان ملل متحد، هندوراس در بین کشورهای خارج از حیطه جنگی در دنیا، بیش‌ترین آمار زن‌کشی را به خود اختصاص داده‌است.[26]

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

منابع

  1. مگی هام (۱۳۸۲)، «مدخل زن‌ستیزی»، فرهنگ نظریه‌های فمینیستی، ترجمهٔ فیروزه مهاجر، نوشین احمدی خراسانی، فرخ قره‌داغی، نشر توسعه، شابک ۹۶۴-۶۶۰۹-۴۴-۹
  2. Misogyny: The World's Oldest Prejudice. Jack Holland. Running Press. 2006. ISBN 0-7867-1823-4
  3. Turning Turk: English Theater and the Multicultural Mediterranean, 1570-1630. Daniel J. Vitkus. 2003. ISBN 0-312-29452-2 pp.127
  4. Racism, Misogyny, and the Othello Myth. Celia R. Daileader. Cambridge University Press. 2005 ISBN 0-521-84878-4. pp.97
  5. زن در اسلام> شخصیت زن> جمال آفرینش
  6. «The Troublesome Helpmate: A History of Misogyny in Literature by Katherine M. Rogers». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ ژوئن ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱ اوت ۲۰۰۸.
  7. Sexuality and the World's Religions. David W. Machacek, Melissa M. Wilcox. ABC-CLIO, 2003. ISBN 1-57607-359-9 pp.286
  8. «ریشه‌های زن‌ستیزی در ادبیات فارسی». مریم حسینی. انتشارات سخن
  9. آزاده بی‌زارگیتی (۱۳۸۴)، «زنان سعدی»، فصل زنان (۵)، ص. ۱۸۴ تا ۱۹۰
  10. «رادیو زمانه | کلاغستون | خبر | یا روسری، یا توسری- مدل ۱۳۸۶». بایگانی‌شده از اصلی در ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۷. دریافت‌شده در ۱ اوت ۲۰۰۸.
  11. M. Hughes, Donna. "The Plight of Iranian Women and Children Under Islamic Rule". The University of Rhode Island. Archived from the original on 2 June 2010. Retrieved 5 August 2010.
  12. American Thinker: Defeating misogyny in Iran
  13. «کمیته گزارشگران حقوق بشر - برای مردانی که زن بودن را ننگ نمی‌داند / شیرین عبادی». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۹.
  14. «برای مردانی که زن بودن را ننگ نمی‌داند». بایگانی‌شده از اصلی در ۸ مارس ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۷ دسامبر ۲۰۱۹.
  15. Women in Iran: Gender Politics in the Islamic Republic. Hammed Shahidian. Greenwood Publishing Group, 2002 ISBN 0-313-31476-4, 9780313314766. pp.42-43
  16. Women in Iran: Gender Politics in the Islamic Republic. Hammed Shahidian. Greenwood Publishing Group, 2002 ISBN 0-313-31476-4, 9780313314766. pp.43
  17. مصاحبه با تاریخ. اوریانا فالاچی. پیروز ملکی. امیرکبیر. ۱۳۵۷ تهران
  18. Neither East Nor West: One Woman's Journey Through the Islamic Republic of Iran. Christiane Bird. Simon and Schuster, 2001 ISBN 0-671-02756-5, 9780671027568 pp.157
  19. عبادی: حقوق جزایی ایران حاوی خشن‌ترین مجازات برای زنان است - © 2010تمام حقوق این وب‌سایت بر اساس قانون کپی‌رایت برای رادیو فردا محفوظ است
  20. Iran Emrooz (iranian political online magazine)
  21. تناقض ارث زن و شهادت زن با تساوی بین مرد و زن
  22. رادیو زمانه | انتقاد امام جمعه مشهد از پرچمداری ورزشکار زن ایرانی در مراسم افتتاحیه المپیک
  23. «Olympics: Controversy in Iran over female flag carrier - Adnkronos Sport». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۱۰ اوت ۲۰۰۸.
  24. «Ebadi protests against Iran's polygamy bill- Hindustan Times». بایگانی‌شده از اصلی در ۷ ژانویه ۲۰۰۹. دریافت‌شده در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۹.
  25. «لایحه حمایت از خانواده را به دولت بازگردانید - کانون زنان ایرانی». بایگانی‌شده از اصلی در ۷ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۰ اوت ۲۰۰۸.
  26. «کشوری با بیش‌ترین آمار زن‌کشی در دنیا». آفتاب. ۲۰۱۴-۰۸-۳۰. دریافت‌شده در ۲۰۱۴-۰۸-۳۰.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.