اشرفالملوک فخرالدوله
اَشرَف المُلوک (فَخرالدوله) (۱۲۶۱ خورشیدی – دی ماه ۱۳۳۴) شاهزادهٔ قاجار، دختر مظفرالدین شاه و سرورالسلطنه، خواهرزادهٔ عبدالحسین میرزا فرمانفرما، دخترخالهٔ محمد مصدق و مادر علی امینی بود. او زنی با درایت و نیکوکار بود. فخرالدوله واسط بین رضا شاه و خاندان قاجار بود و با آرام نگاه داشتن ایل قاجار تلاش کرد تا از وقوع خونریزیها جلوگیری کند.[1]
اشرفالملوک فخرالدوله | |
---|---|
فخرالدوله | |
زاده | ۱۲۶۱ خورشیدی تبریز، ایران |
درگذشته | دی ۱۳۳۴ تهران، ایران |
آرامگاه | |
همسر(ان) | محسن امینالدوله |
فرزند(ان) | حسین امینی غلامحسین امینی محمود امینی علی امینی محمد امینی احمد امینی ابوالقاسم امینی رضا امینی معصومه امینی |
پدر | مظفرالدینشاه |
مادر | سرورالسلطنه |
زندگینامه
فخرالدوله در چهارده سالگی به عقد محسن خان امینالملک (بعدها ملقب به امینالدوله) پسر علی خان امینالدوله درآمد. قبل از این ازدواج نجمالسلطنه خواهر سرورالسلطنه و خاله فخرالدوله، او را برای پسر خود محمد مصدق خواستگاری کرده بود، اما شاه تمایل داشت دخترش با خاندان قدرتمندتری وصلت کند و به این جهت دختر خود را به امینالدوله داد. از طرف دیگر علی خان امینالدوله که با محسن خان مشیرالدوله دوستی دیرینه داشت و حتی نام پسر خود را به پیروی از نام مشیرالدوله انتخاب کرده بود، امینالملک را واداشت دختر مشیرالدوله را که از کودکی به نامزدی او گزیده شده بود و چندی قبل از خواستگاری از فخرالدوله به ازدواجش درآمده بود، طلاق دهد تا راه ازدواج با دختر شاه هموار گردد. ازدواج فخرالدوله با امینالملک باعث رنجش نجمالسلطنه از سرورالسلطنه شد و مشیرالدوله نیز کینه از امینالدوله به دل گرفت.
زمانی که امینالدوله از صدارت عزل شد، گمان میرفت مانند بسیاری از صدراعظمهای معزول قاجاریه، سرنوشت ناگواری چون تبعید یا قتل در انتظار او باشد. به همین دلیل فخرالدوله از ابتدا کوشش کرد تا او را گزندهای احتمالی مصون دارد. علی امینی، فرزند فخرالدوله، در خاطرات خود از قول مادرش چنین نقل میکند:
«روز بعد از حرکت پدرشوهر و شوهرم از اندرون شاه به من خبر دادند که احتمال میرود که شوهر و پدرشوهر شما را از قزوین به اردبیل ببرند و جانشان در معرض خطر باشد. با شنیدن این اخبار، بلافاصله به قزوین حرکت کردم و شبانه وارد آنجا شدم. پدرشوهر و شوهرم، از این ورود ناگهانی من تعجب کردند، ولی ابراز مطالبی که شنیده بودم نکردم. فقط گفتم که من مصمم هستم تا رشت با شما بیایم و بعد مراجعت خواهم کرد. فردای آن روز، قاصدی از تهران رسید که به امر شاه باید فخرالدوله به تهران مراجعت کند. من زیر بار نرفتم و به همین جهت اقامت ما چند روز در قزوین طول کشید و قاصدهای متعددی آمدند و مأیوسانه برمیگشتند کار به جای رسید که معتمدالحرم خواجهباشی به قزوین فرستاده شد و مادرم [= فخرالدوله] را تهدید کرده بود که شاه فرمودهاند، اگر اطاعت نکنید و مراجعت نفرمایید، مأمورم به زور شما را برگردانم. مادرم به این تهدید تن درنداد و حتی خواجهباشی را تهدید کرده بود که با کتک و پسگردنی بیرونت میکنم. بالاخره دربار تسلیم شد و مادرم به اتفاق تبعید شدگان به رشت رفت و در املاک خودش در لشتهنشاء ساکن شد.»
پس از مرگ امینالدوله در لشت نشا، به دلیل دشمنی محمدعلی شاه با خاندان امینی، کاری به امینالملک رجوع نشد. در استبداد صغیر امینالملک آزادیخواهانی را که در پارک امینالدوله پناه جسته بودند، تسلیم مستبدین کرد و در سفری به لشت نشا توسط مجاهدان نهضت جنگل دستگیر شد و به دست فخرالدوله نجات یافت. این حوادث باعث شد امینالملک خود را در عرصه سیاست ناتوان بیابد و انزوا اختیار کند. فخرالدوله که شاهد وضع همسرش بود تصمیم گرفت خود اداره زندگی همسر و فرزندانش را برعهده بگیرد. او در کودتای ۱۲۹۹ شوهر و فرزندانش را به قم برد و خانهای در نزدیکی حرم معصومه گرفت تا امکان بست نشینی سریعاً در دسترس باشد. او مدتی بعد به تهران رفت تا با سردار سپه ملاقات کند و در نتیجه توانست املاک همسرش را در لشت نشا که مدتها بین چند مدعی مورد نزاع بود، پس بگیرد. او از آن پس تلاش خود را صرف آبادانی لشت نشا کرد بهطوریکه این املاک در مدت کوتاهی ارزش زیادی یافتند.
فخرالدوله بنیانگذار نخستین مؤسسهٔ تاکسیرانی در تهران بود.[1] او قصد تأسیس یک مؤسسه بورس ملی را در ایران داشت که به علت فراهم نبودن شرایط موفق نشد.
فخرالدوله سرپرستی تعدادی فرزند یتیم را برعهده گرفته بود و امکان تحصیل برای آنان فراهم کرده بود. در هنگام وفات او تعداد آنان ۲۸ تن بودند.
فخرالدوله در اواخر عمر بر اثر از دست دادن پسرش حسین امینی، دچار اندوه فراوان شده بود. او پس از این واقعه اوقات خود را در باغ الهیه میگذراند و از مراوده با اشخاص خودداری میکرد. او در آخرین سفرش به عتبات آرامگاهی در نجف خریداری کرده بود، اما مدتی پیش از فوتش به اطرافیان گفت او را گورستان ابن بابویه در ری در کنار مدفن پسرش به خاک سپارند. او در دی ماه ۱۳۳۴ در سن هفتاد و سه سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
فخرالدوله مورد تحسین رجال سیاسی زمان خود بود. مشهور است که رضاشاه دربارهٔ او گفته:
«قاجاریه یک مرد و نیم داشت، مردش فخرالدوله، و نیممردش آقا محمد خان بود.»
در سال ۱۳۲۸ ساخت مسجد فخرالدوله به همت او در نزدیکی خانهاش به پایان رسید.[2]
نگارخانه
- مسجد فخرالدوله، تابستان ۱۳۹۴
- آرامگاه اشرفالملوک امینی (فخرالدوله) در گورستان ابنبابویه، شهر ری
- خانه فخرالدوله در تهران
دودمان
تبارنامه
تبارنامه خاندان امینی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
- کسری، نیلوفر (۱۳۸۴). «اشرف الملوک امینی (فخرالدوله)». گنجینه اسناد (۶۰): ۳۴–۵۱.
- «مسجد فخرالدوله تهران». بانک اطلاعات رجال. دریافتشده در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۵.
- مؤسسه مطالعات تاریخ معصر ایران بایگانیشده در ۲۷ ژوئن ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine