پادشاهی مشروطه

پادشاهی مشروطه یا پادشاهی مشروط گونه‌ای حکومت پادشاهی است که در آن (بر خلاف پادشاهی مطلقه) قدرت پادشاه مطلق نیست (بلکه «مشروط» است). حکومت پادشاهی مشروطه، دارای قانون اساسی بوده و برای ادارهٔ کشور نهاد انتخابی (مانند مجلس‌های عوام یا خواص) دارد.

دولت‌های جهان بر پایهٔ شیوه‌های حکومت*
     جمهوری تمام‌ریاستی      جمهوری با رئیس قوهٔ مجریهٔ وابسته به مجلس
     جمهوری نیمه‌ریاستی      جمهوری مجلسی
     پادشاهی مشروطهٔ مجلسی با پادشاه تشریفاتی      پادشاهی مشروطهٔ مجلسی با دخالت پادشاه (اغلب مجلس تشریفاتی)
     پادشاهی مطلقه      جمهوری تک‌حزبی
     استبداد نظامی      هیچ‌کدام
این نمودار بر پایهٔ قانون کشورها است نه واقعیت، برای همین برخی کشورها که جمهوری‌های چندحزبی مطرح شده‌است معمولاً حکومت‌هایی خودکامه و اقتدارگرا مطرح می‌شود.

بنا بر آمار سازمان ملل متحد، ۸ کشور از ۱۵ کشوری که دارای بهترین شرایط زندگی در دنیا هستند با حکومت پادشاه مشروطه اداره می‌شوند.[1] این نوع حکومت میزانی از دموکراسی و قانون‌گرایی را در خود دارد و معمولاً در اثر اصلاحات یا انقلاب در حکومت‌های پادشاهی ایجاد می‌شود.

به‌طور کلی حکومت‌های پادشاهی مشروطه نسبت به پادشاهی‌های مطلقه و جمهوری‌هایی که به صورت دیکتاتوری فردی یا حزبی اداره می‌شوند نمره بسیار بهتری در زمینه دموکراسی، مبارزه با فساد، ثبات و امنیت، و اقتصاد دارند. در واقع می‌توان پدیده پادشاهی مشروطه را نتیجه مبارزات اصلاح‌طلبان در ساختار پادشاهی‌های مطلقه دانست.

مشروطه در ایران

در ایران با وقوع انقلاب مشروطیت حکومت پادشاهی مشروطه برای دوره‌ای تشکیل شد که فراز و نشیب‌های زیادی داشت. پس از انقلاب مشروطه برای نزدیک به دو دهه، ساختار مشروطه بر ایران حاکم بود. اما با قدرت یافتن رضاشاه پهلوی از قدرت و نفوذ مجلس شورای ملی کاسته شد. پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم توسط نیروهای متفقین بین سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ قدرت مجلس افزایش یافت و دولت‌ها نیز بیشتر با مجلس هماهنگ شدند. اما پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ قدرت پادشاه تا اندازه‌ای افزایش یافت که محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۵۳ (خورشیدی) با انحلال دو حزب باقی مانده در قدرت یعنی حزب ملیون و حزب مردم ایران دستور به تشکیل یک حزب سیاسی واحد به نام حزب رستاخیز داد و دستور داد همه مقامات دولتی و نمایندگان مجلس به عضویت این حزب در آیند. این کار محمدرضا پهلوی باعث شد عملاً مجلس و دولت در این سال‌ها فاقد هرگونه قدرت فراتر از پادشاه باشد. اینکه در یک کشور پادشاهی مشروطه تنها یک حزب سیاسی وجود داشته باشد پدیده‌ای بی‌مانند بود که تنها در این سال‌ها در ایران رخ داد. به گونه‌ای که بسیاری از پژوهشگران سال‌های پس از کودتا در ایران را نوعی از پادشاه مطلقه می‌دانند که نهایتاً به انقلاب ۱۳۵۷ ایران انجامید.

نامتصویرآغاز و پایان
مظفرالدین شاه قاجاراز ۱۴ مرداد ۱۲۷۵ تا ۱۲ دی ۱۲۸۵
محمدعلی شاه قاجاراز ۲۸ بهمن ۱۲۸۵ تا ۲۸ تیر ۱۲۸۸
احمد شاه قاجاراز تیر ۱۲۹۳ تا ۹ آبان ۱۳۰۴
رضاشاه پهلویاز ۲۱ آذر ۱۳۰۴ تا ۲۵ شهریور ۱۳۲۰
محمدرضاشاه پهلویاز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷

پادشاهی بریتانیا

در سامانه دولتی بریتانیا پادشاه به عنوان رئیس کشور، نقش همبستگی دهنده ملت را دارد. پادشاه در اداره کشور نقش تشریفاتی را بر عهده دارد. اداره کشور بر عهده نمایندگان مجلس و دولت است که با رای مستقیم مردم برگزیده می‌شوند. بریتانیا دارای دو مجلس است. مجلس عوام بریتانیا دولت (نخست‌وزیر بریتانیا) را منصوب و برکنار می‌کند و مجلس اعیان بریتانیا مانند مجلس عوام بریتانیا حق قانون‌گذاری را دارد. سامانه دولتی بریتانیا بر پایه تقسیم قوا برپا شده‌است و امکان دیکتاتوری در آن وجود ندارد.[2]

حکومت‌های پادشاهی مشروطه

پانویس

  1. فیلیپ بلوند-رئیس مؤسسه تحقیقاتی رسپابلیکا (۳۰ آذر ۱۳۸۹). «سلطنت با طعم دموکراسی». بی‌بی‌سی فارسی.
  2. حکومت انگلستان - دانشگاه ما

منابع

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.