سید مجتبی نواب صفوی
سید مجتبی میرلوحی (زاده ۱۳۰۳ – درگذشته ۲۷ دی ۱۳۳۴) معروف به نواب صفوی؛ طلبه، بنیانگذار و رهبر تشکیلات بنیادگرای فدائیان اسلام بود و از پیشتازان مبارزات مسلحانه اسلامی بود.[2][3] او در ترور عبدالحسین هژیر، حاجعلی رزم آرا، حسین علاء و احمد کسروی نقش داشت.[4] نواب صفوی در سال ۱۳۲۹ کتابی بنام راهنمای حقایق را به چاپ رساند که در آن یک «حکومت اسلامی» ترسیم شده بود. این کتاب به اعتقاد برخی محققان، سلف نظریه جمهوری اسلامی بود.[5] وی از افرادی بود که بر روی افکار سیدعلی خامنهای و علیاکبر هاشمی رفسنجانی تأثیر گذاشته بود.[6] برخی تحلیلگران اقدامات وی را تروریستی می دانند.[7][8][9][10][11]
نواب صفوی سید مجتبی میرلوحی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۳۰۳ خورشیدی محلهٔ خانیآباد، تهران |
درگذشت | ۲۷ دی ۱۳۳۴ لشکر ۲ زرهی، تهران |
علت درگذشت | تیرباران |
آرامگاه | گورستان وادیالسلام قم |
ملیت | ایرانی |
دیگر نامها | سید مجتبی نواب صفوی |
تحصیلات | تحصیلات حوزوی |
پیشه | طلبه |
سالهای فعالیت | ۱۳۳۴–۱۳۲۴ |
شناختهشده برای | ترور[1]، بنیانگذاری تشکیلات فدائیان اسلام |
جنبش | فدائیان اسلام |
مذهب | شیعه |
مجازات(های) جزایی | اعدام |
همسر(ها) | نیره السادات احتشام رضوی |
فرزندان | سه فرزند |
سالهای اولیه زندگی
مجتبی میرلوحی سال ۱۳۰۳ شمسی در محله خانیآباد و در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. پدرش جواد میرلوحی به دنبال صدور قانون «لباسهای متحدالشکل» در سال ۱۳۱۴ لباس روحانیت از تن بیرون کرد و به عنوان وکیل دعاوی دادگستری مشغول به خدمت شد، اما پس از چندی در پی یک مشاجره سخت، سیلی محکمی به صورت علیاکبر داور وزیر عدلیه وقت زد که نتیجه آن گذران محکومیت سه ساله در زندان بود. او چندی پس از گذراندن دوره محکومیت و آزادی از زندان درگذشت. طی این سه سال محمود نواب میرلوحی، از بستگان نزدیک مجتبی، عهدهدار سرپرستی وی بود.[12]
مجتبی در ۷ سالگی وارد دبستان حکیم نظامی شد و سپس در مدرسه صنعتی آلمانیها به تحصیل ادامه داد و در سال ۱۳۱۹ در همان مدرسه تظاهراتی بر ضد کشف حجاب به راه انداخت.[13] او همزمان در یکی از مساجد خانیآباد به فراگیری دروس دینی نیز مشغول شد و پس از خروج رضاخان از کشور به فعالیتهای سیاسی روی آورد. سخنرانی وی علیه دولت قوامالسلطنه در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ در حالی که ۱۸ سال بیش نداشت اولین مبارزه وی علیه حکومت پهلوی محسوب میشد. [4]در پی این سخنرانی و تهییج دانشآموزان دیگر مدارس و همراهی عدهای از مردم ناراضی، تظاهراتی در مقابل مجلس شورای ملی علیه قوام برگزار شد[4] که با مداخله و تیراندازی پلیس، دو نفر کشته شدند.
در ۱۳۲۲ مجتبی به استخدام شرکت نفت درآمد و پس از مدت کوتاهی به آبادان منتقل شد. مدتی بعد برخورد شدیدی از سوی یکی از متخصصین انگلیسی شرکت نفت با یکی از کارگران صورت گرفت که به دنبال آن، نواب کارگران را به اعتراض و اجرای قصاص دعوت کرد. [14] با دخالت پلیس و نیروهای نظامی، اعتراضات سرکوب شد. نواب نیز فرار کرده و شبانه به وسیله قایق از آبادان به سوی بصره و سپس نجف روانه شد. او برای امرار معاش به ساخت و فروش عطر روی آورد.[4][14] مجتبی در مدرسه «قوام» نجف اقامت گزید و از همان روزهای نخست، دوستی و رابطه نزدیکی با علامه امینی ـ که در یکی از حجرههای فوقانی مدرسه، کتابخانهای تأسیس کرده و در حال تألیف اثر مشهور خود الغدیر بود، برقرار کرد.[15] وی فقه و اصول و تفسیر را از استادانی چون عبدالحسین امینی، حسین قمی و آقا شیخ محمد تهرانی آموخت.[4]
تشکیل جمعیت مبارزه با بیدینی و فدائیان اسلام
نواب صفوی برای مقابله با بیدینی و بخصوص نقدهای کسروی جمعیت مبارزه با بیدینی را که تشکلی سیاسی-مذهبی است که در سال ۱۳۲۳ و همراه با مهدی سراج انصاری، قاسم اسلامی و مهدی شریعتمداری تشکیل میدهد[16] سید مجتبی نواب صفوی از اعضای این جمعیت و رهبران آن بود.[17] این جمعیت هسته اولیه فدائیان اسلام را تشکیل میشود.[18]
نواب در اردیبهشت ۱۳۳۲ اقدام به ترور کسروی میکند که موفقیتآمیز نبوده و با دستگیری او حبسی دوماهه را تحمل میکند وی پس از آزادی از زندان طی اعلامیهای جمعیت فدائیان اسلام را با استفاده از اعضای جمعیت هواداران تشیع و جمعیت مبارزه با بیدینی و بر اساس خط مشی مسلحانه[19]تشکیل میدهد.[20][21] وی در این اعلامیه برادری، استقامت و اتحاد را خط کلی جنبش فدائیان اسلام؛ رسیدن به حاکمیت اسلام و قرآن را هدف اصلی جنبش؛ و شهادت و انتقام و قصاص را روش اصلی مبارزه معرفی کرد.
حکم ارتداد و ترور کسروی
در این دوران احمد کسروی کتاب شیعیگری را نوشت و جمعیت با هماد آزادگان را تأسیس کرد. کتب ادعیه شیعه و کتب شیخ سهروردی را در دی ماه هر سال تحت عنوان «جشن کتابسوزان» آتش زد و این عمل خود را «پاکدینی» نام نهاد.[15] کتاب شیعیگری کسروی به حوزه علمیه نجف رسید. نواب آن را به روحانیان نجف داد. از میان روحانیان محمد حسین کاشف الغطاء، آقا حسین قمی،[22][23]و سید ابوالحسن اصفهانی حامی نواب صفوی بودند. در عین حال مجلس شورای ملی هم در نامهای به نخستوزیر خواستار توقیف فعالیتهای کسروی شد؛ اما کسروی به فعالیت خود ادامه داد.[15]
عبدالحسین امینی درخواست نواب را برای صدور حکم ارتداد رد کرده و از او میخواهد که تنها به درسش برسد.[22] دوستان نواب و طلاب او را عازم ایران کردند تا کسروی را از انتقادات مذهبی بازدارد.[14][15] وی پس از چند جلسه بحث و گفتگو با کسروی، وی را فردی بیدین دانست.[4] در نتیجه به کمک سراج انصاری، قاسم اسلامی، مهدی شریعتمداری و برخی دیگر از نویسندگان تهران «جمعیت مبارزه با بیدینی» را تشکیل داد. اما این جمعیت علیرغم تماسها و مذاکرات متعدد نتوانست کسروی را از فعالیت بازدارد.[14]
با وجود این نواب صفوی پس از آنکه در آخرین دیدار خود با کسروی، توسط او و گروه مسلح همراهش تهدید شد،[24] مصمم گردید وی را از میان بردارد. او پس از تهیه پول از اسدالله مدنی و محمدحسن طالقانی٬[25] کسروی را در ۲۹ فروردین ۱۳۲۴ در میدان حشمت الدوله تهران ترور کرد،[26] اما کسروی زنده ماند و نواب را دستگیر و زندانی کردند.[14] وی چندی بعد به درخواست روحانیان ایران و نجف پس از دو ماه، با قید کفالت آزاد گردید. کسروی قرآن سوزی خود را انکار کرد و مبلغ ۵۰ هزار ریال برای کسی که این موضوع را ثابت کند، جایزه تعیین کرد.[15]
نواب صفوی سپس به گروه خود یعنی فدائیان اسلام دستور ترور احمد کسروی، نویسنده و محقق ایرانی در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ در ساختمان دادگستری تهران می دهد: سید حسین امامی مخفیانه به محافل کسروی راه یافت و در آنجا او شاهد بود که کسروی به فعالیتهای ضد شیعی خود ادامه میدهد. نواب طوماری تنظیم کرد و خواستار محاکمه کسروی به جرم توهین به مقدسات اسلامی شد. از آنجا که به رأی مثبت دادگاه به نفعشان امیدی نداشتند، تصمیم به کشتن او گرفتند. در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ سید علیمحمد امامی و سید حسین امامی به همراه نه نفر دیگر از فداییان اسلام کسروی را در کاخ دادگستری به همراه منشیاش حدادپور به طرز فجیعی به قتل رساندند.[15]
دیدار با شاه
نواب صفوی در سال های ۱۳۲۶ در خواست دیدار با شاه را میکند که ابتدا مورد قبول واقع نمیشود اما پس از انتشار بیانیه «شاه ایران را در میان حصارهای پولادین دربار زندانی کردهاند » و به وساطتت سیدحسن امامی امام جمعه تهران این دیدار صورت میگیرد.[27][28] وی در این دیدار از شاه درخواست عفو هاشمی رئیس بانک مرکزی دولت پیشهوری و تبدیل حکم اعدام وی به زندان را میکند که با موافقت شاه موجه میگردد.[29] نواب در این دیدار با پدر زن آینده خود یعنی نواب احتشام رضوی که از محرکین اصلی واقعه مسجد گوهرشاد آشنا می شود.[30]
دیگر اعتراضات
به دنبال اعلام تشکیل دولت اسرائیل توسط سازمان ملل متحد در ۱۳۲۷، به دعوت کاشانی در روز جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۲۷ اجتماع اعتراضآمیز بزرگی در مسجد شاه تهران برگزار شد که در آن کاشانی و نواب صفوی شرکت داشتند. فدائیان اسلام نیز با ثبتنام از نیروهای داوطلب، پنج هزار نفر را برای اعزام به فلسطین و نبرد با اشغالگران بسیج کردند که دولت وقت مانع از اعزام آنان گردید.
نواب صفوی در ۲۷ خرداد ۱۳۲۷ بانی تظاهرات عظیمی علیه دولت عبدالحسین هژیر بود. این تظاهرات به فاصله ۴ روز پس از به قدرت رسیدن هژیر به وقوع پیوست. تظاهرکنندگان نمایندگانی را که به هژیر رأی داده بودند، مذمت کردند و خواستار عزل او شدند. در کشاکش تولد جبهه ملی و التهابات سیاسی پاییز سال ۱۳۲۸، انگشت اتهام تقلب در انتخابات به سوی یک نفر دراز شده بود: عبدالحسین هژیر وزیر دربار وقت که متهم بود که در تلاش است با تقلب در انتخابات، مجلس را پر کند از وکلایی که هوادار انگلیس هستند. تا قرارداد تازه با شرکت نفت، به تصویب مجلس برسد و کار نفت یکسره شود. در ۱۳ آبان ۱۳۲۸، عبدالحسین هژیر توسط حسین امامی از فدائیان اسلام به قتل رسید. ترور هژیر، شرایط را بیش از پیش تغییر داد و دولت را در برگزاری انتخابات مجلس شانزدهم در تهران به عقبنشینی واداشت. محمد ساعد، نخستوزیر وقت، دستور توقف انتخابات را در تهران صادر کرد و نتایج به دست آمده را باطل کرد.[31]
در تیر ۱۳۲۹ سپهبد علی رزمآرا به نخستوزیری رسید که یکی از مهمترین برنامههای او به تصویب رساندن لایحه گس ـ گلشائیان بود. این لایحه از طرف کمیسیون نفت مجلس شورای ملی رد شد و کاشانی نیز طی بیانیهای بر ضرورت ملی شدن صنعت نفت تأکید کرد، اما رزمآرا و اکثریت نمایندگان مجلس همچنان در برابر تصویب ملی شدن صنعت نفت مقاومت میکردند. در چنین بنبست سیاسی، به دستور نواب صفوی، خلیل طهماسبی از اعضای فدائیان اسلام، رزمآرا را در روز ۱۶ اسفند ترور کردند و متعاقب آن، اکثریت مجلس که به شدت مرعوب شده بودند چارهای جز عقبنشینی از خواسته خود نیافتند. از این رو مجلس شورای ملی، پس از ماهها کشمکش سرانجام لایحه ملی شدن صنعت نفت را در کمتر از دو هفته بعد از قتل رزمآرا، تصویب نمود. البته در مورد جای تردید و شک بسیاری وجود دارد و در همان زمان نیز در روزنامه شاهد در مورد اینکه قاتل از فداییان اسلام است یا نه، بحثهای زیادی گردید برخی قتل تیمسار رزمآراء را به دستور شاه و به دست یک گروهبان ارتش که محافظ او بود، میدانند و علت آن را جلوگیری از کودتای رزمآرا بیان میدارند.[32][33][34][35][36][37][38][39][40]
دوران مصدق
آشنایی نواب با کاشانی باعث شد تا از اواسط سال ۱۳۲۴ شمسی علیرغم اینکه وی با ملیگراها میانه خوبی نداشت اما با کاشانی بر سر حمایت از آنان به توافق برسد. موضوعی که باعث شد فدائیان اسلام نقشی اساسی در راه یافتن کاشانی به مجلس، نخستوزیری مصدق و ملی شدن صنعت نفت ایفا کنند. آنان از ملیگرایان خواسته بودند در صورت رسیدن به قدرت اجرای احکام اسلامی را در دستور کار قرار دهند.
بعد از سال ۱۳۲۷ که اقلیت موجود در مجلس مانع تصویب قرارداد گس- گلشاییان شد، رژیم برای اینکه حتی اقلیت مخالفی نیز وارد مجلس نشود، توسط هژیر دست به تقلب در انتخابات زد و به بهانه ترور شاه و دست داشتن. کاشانی در این ترور، او را بازداشت و به لبنان تبعید کرد. اینچنین بود که فدائیان اسلام با این جمعبندی که هژیر مانع اجرای احکام اسلام شدهاست، او را ترور کردند. با نامزدی کاشانی و مصدق، گروه اقلیت را در مجلس شورای ملی احیا شد
فدائیان اسلام در ماجرای ملی شدن صنعت نفت هم فعال ظاهر شدند و با ترور حاجعلی رزمآرا نخستوزیر وقت که به شدت با ملی شدن صنعت نفت مخالفت کرده بود، راه ملی شدن نفت را گشودند. در روز ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ زمانی که اتومبیل رزمآرا جلوی مسجد امام (شاه سابق) توقف کرده بود و نخستوزیر برای شرکت در مراسم ختم فیض قصد ورود به صحن مسجد را داشت، خلیل طهماسبی از اعضای فدائیان اسلام بیدرنگ از پشتِ سر با شلیکِ سه گلوله او را از پای درآورد و خود نیز توسط مأموران دستگیر شد. کاشانی همان زمان در مصاحبهای در رابطه با قتل رزمآرا گفت: «این عمل (ترور رزمآرا) به نفع ملت ایران بود و آن گلوله و ضربه عالیترین و مفیدترین ضربهای بود که به پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران وارد آمد». کاشانی در گفتگویی دیگر نیز با اشاره به این موضوع خاطرنشان کرد: «... نخستوزیر مقتول در زمان حیات خود از منافع شرکت نفت جنوب و سیاست استعماری انگلستان به شدت حمایت میکرد.»
پس از ملی شدن صنعت نفت و نخستوزیری دکتر مصدق، به تدریج روابط میان فدائیان اسلام و کاشانی به سردی گرایید، زیرا فدائیان انتظار داشتند که از آن پس اقدامات عملی برای تحقق حکومت اسلامی صورت گیرد. نواب صفوی در این مقطع با چاپ و انتشار جزوهای تحت عنوان «راهنمای حقایق» اهداف، اصول و شیوههای سیاسی و برنامه حکومت اسلامی مورد نظر خود را که در حقیقت منشور فدائیان اسلام بود عرضه کرد. در این کتاب به مواردی همچون جداسازی کامل زن و مرد در محل کار، اجرای کامل حدود اسلامی و محدود سازی کتاب و موسیقی و سینما مگر با هدف ترویح اسلام تأکید شدهاست. اما کاشانی مهمترین هدف را در آن مقطع حفظ دستاوردهای ناشی از ملی شدن صنعت نفت و کوتاه کردن دست استعمار انگلیس میدانست.[41]
وی در زمان دولت مصدق وی را به قتل تهدید میکند[42][43] و پس از مدتی به مخالفت با دولت برمیخیزد که در این میان کاشانی نیز جانب مصدق را میگیرد.[44] نواب در سال ۱۳۳۰ به دلیل پرونده قبلی در ساری به دو سال زندان قطعی محکوم شده بود[45]در پی ترور تیمسارحاجعلی رزم آرا، در اردیبهشت ۱۳۳۰، نواب در خیابان ژاله (شهدا) به اتهام مباشرت و معاونت در قتل رزم دستگیر میشود.[46][47] و با قطعی شدن حکم مربوط به ورود به عنف او به دبیرستان دخترانه و تخریب آن مدرسه وی جهت اجرای جکم به زندان معرفی میشود.
در متن دادنامه دادستان ساری فرزاد نیا چنین آمدهاست:
« |
سید مجتبی نواب صفوی فرزند جواد، ۲۹ ساله دارای عیال بدون اولاد ساکن تهران خیابان امیریه کوچه اسلحه دار باشی منزل نواب صفوی به موجب دادنامه شماره ۲۴۳–۲۸/۷/۲۷، دادگاه جنحه ساری که به شرح گزارش مأمورین کلانتری تهران مشارٌالیه از دیدار آن استنکاف نموده به گناه ورود به عنف به دبیرستان ایران دخت به دو سال حبس تأدیبی و پنج هزار ریال غرامت نقدی… غیاباً محکوم گردیده…۲۵/۳/۳۰[48] |
» |
در ۲۵ بهمن ۱۳۳۰ دکتر حسین فاطمی به دست محمدمهدی عبدخدایی از اعضای فدائیان ترور شد و باعث گردید که دکتر فاطمی تا زمان مرگش از عوارض این زخم رنج ببرد. پس از حوادث تیر ۱۳۳۱ و بروز اختلاف شدید میان جبهه ملی و کاشانی، فدائیان اسلام با وجود اختلافات قبلی از کاشانی حمایت کردند.
نواب صفوی در شهریور ۱۳۳۲ به دعوت سید قطب از رهبران اخوان المسلمین برای شرکت در «کنگره اسلامی قدس» عازم بیتالمقدس شد. او در آن کنگره سخنان پرشوری ایراد نمود و مسلمانان را به وحدت برای آزادسازی سرزمین فلسطین فراخواند. وی در این سفر از عراق، سوریه و لبنان بازدید کرد و در شهر صور لبنان با شرفالدین عاملی ملاقات نمود. نواب در ادامه سفر خاورمیانهای خود پس از لبنان به دعوت اخوانالمسلمین مصر رهسپار قاهره شد. این دوره مصادف با کودتای ژنرال محمد نجیب و برکناری ملک فاروق، پادشاه مصر بود. وی در دانشگاه الازهر سخنرانی کرد که با استقبال هزاران تن از حاضران مواجه گردید، و اندکی بعد «جمعیت اخوانالمسلمین» به توسط دولت مصر غیرقانونی اعلام شد. نواب صفوی پس از اطلاع، در تلگرافی که از ایران به قاهره مخابره نمود، مراتب نگرانی خود و عموم مسلمانان را از اقدام دولت مصر اعلام کرد و خواستار تجدید نظر فوری آن دولت نسبت به اخوانالمسلمین گردید.[14][47] و در مسیر بازگشت به ایران در عراق طی مصاحبهای کودتای ۲۸ مرداد را به شاه تبریک میگوید.[49][50]
او پس از بازگشت در تهران بیانیهای به این شرح صادر میکند که در روزنامه کیهان ۳ شهریور ۱۳۳۲ به نشر میرسد:
« |
هو العزیز - فرمان خدا بالاتر از هر فرمانی بوده اطاعتش واجب تر از اطاعت هر کسی است و هر کس عملاً با احکام خدا مخالفت کند اطاعت او حرام و مخالفتش واجب است. من به همین دلیل با دولت مصدق به شدت مخالف بوده و او در تمام حکومتش از ترس من و برادرانم در گوشه خانه متحصن بود و هر واسطهای برای سازش با من میفرستاد چون حاضر نبود که تسلیم حکم خدا شود مأیوس میشد، بزرگترین جنایت مصدق تقویت عمال شوروی در ایران بود و تنها روح ایمان و علاقه خلل ناپذیر مردم این سرزمین و افسران و سربازان پاکزاد و مسلمان ما به ناموس و دیانت بود که به یاری خدا او و عمال رذل بیگانه را شکست داده و خواهد داد و به خدای محمد علیه و آله قسم که اگر دو روز دیگر حکومت مصدق باقیمانده و رجاله بازیهای بیگانه پرستان ادامه پیدا میکرد عقدههای درونی مردم مسلمان ایران به هزاران برابر شدیدتر از آن طور که شد منفجر گردیده و رگهای بدن فرد فرد عمال کوچک و بزرگ شوروی رذل را به دست و دندان خشمناکشان بیرون کشیده بنیاد هستی یک یک آنها را بدون استثناء در شعلههای سوزان غیرت خویش میسوزاندند تا یاس کرملین نشینان از تسلط بر کمترین خشت مملکت ما هزاران برابر یاس کنونی گردد و گویا چون اکثر این فریب خوردگان، بدبخت و نادان و قابل هدایت بودند. خدای رحیم رحمی کرد که شاید هدایت شوند و از راه پلید فروش دین و ناموس و وطن به بیگانه بازگردند و اگر حقوق خویشتن را هم میخواهند در سایه پیروی علی و از روی مبانی الهی اسلام بخواهند نه اینکه به خاطر وعدههای پوچ و بی مغزی دین و ناموس و آزادی و وطن را فدای چکمههای ظالمانه رذلترین بیگانه کنند، پس مملکت به خاطر اسلام و به نیروی ایمان حفظ گردیده و هر نفعی به هر که رسید در پناه اسلام رسید و اگر قانون اساسی صحیح است اصل دوم متمم قانون اساسی و سایر اصول آنهم صحیح است و شاه و نخستوزیر و وزرا عملاً باید دارای مذهب شیعه و مروج آن باشند و باید قوانینی که مخالف احکام مقدس خداست و به غلط از مغزهای پوسیده گمراهانی تجاوز کرده لغو و باطل گردیده و به عمر کثیف منکرات و مفاسد خاتمه داده شود و در مرحله اولی مسکرات خانمانسوز و لختی و بی قیدی شرم آور زنان و موسیقی شهوتانگیز فضیلت کش و رقاص خانههای جنایت بار و قوانین قضایی پوسیده اروپایی از میان برود و تعالیم عالی و احکام حیات بخش اسلام جایگزین آنها گردد و با اجرای برنامه عالی اقتصادی اسلام فقر و محرومیت اکثریت مردم مسلمان ایران و فواصل خطرناک طبقاتی پایان یابد تا شاه و هیئت حاکمه قانونی و رسمی و خوشبخت و سعادتمند باشند و بر ملتی خوشبخت و سعادتمند هم حکومت کنند و خدا و خلق خدا از آنها راضی باشند و در این خصوص کتاب رهنمای حقایق (برنامه فدائیان اسلام) راهنمائیهای لازم را با براهین کافی از سالهای پیش نمودهاست. والا تا وضع چنین است و کار بر این منوال، قدرت دولت و ملت پراکنده و متلاشی و متصادم با هم بوده، مملکت در سراشیب سقوط مادی و معنوی و اخلاقی میباشد. تهران - به یاری خدای توانا - سیدمجتبی نواب صفوی |
» |
نواب پس از بازگشت از سفر خود رابرای مجلس ۱۸ از شهر قم نامزد انتخابات مجلس شورای ملی اعلام میکند[51][52] این عمل باعث میشود که برخی از یارانش از او جدا شوند و با توجه به مخالفتهای پیش آمده سرانجام از این امر منصرف میگردد.
دستگیری و اعدام
فداییان اسلام در اعتراض به پیوستن ایران به پیمان بغداد، حسین علاء نخستوزیر وقت را در آستانه سفر به بغداد جهت شرکت در اجلاس این پیمان در روز ۲۵ آبان ۱۳۳۴ توسط مظفر ذوالقدر ترور کردند، اما وی جان سالم به در برد و ضارب دستگیر شد و به دنبال آن نواب صفوی و دیگر اعضای مؤثر فدائیان در اول آذر آن سال بازداشت گردیدند. آنان تحت شکنجههای شدید قرار گرفتند و در دی همان سال در دادگاهی نظامی محاکمه شدند. سرانجام پس از چند جلسه، دادگاه، نواب صفوی به همراه مظفر ذوالقدر، خلیل طهماسبی و محمد واحدی به اعدام محکوم شد. حکم دادگاه در بامداد ۲۷ دی ۱۳۳۴ به اجرا درآمد. پیکر آنها را پس از مرگ ابتدا در مسگرآباد تهران به خاک سپردند. اما بعداً با اجازه مرعشی نجفی و با اقامه مجدد نماز میت توسط او، به قم منتقل و در قبرستان وادیالسلام این شهر خاکسپاری شد.[53]
دیدگاهها دربارهٔ او
علی خامنهای رهبر ایران در دستنوشتهای بر روی عکس نواب صفوی در وصف او نوشت «سلام بر آن پیشاهنگ جهاد و شهادت در زمان ما».[54] وی همچنین در مورد نواب صفوی میگوید :اولین جرقههای انگیزش انقلابی به وسیله نواب در من به وجود آمد. همچنین وی را نویسنده کتابی به نام راهنمایی حقایق به عنوان اولین کسی یاد میکند که در قالب این کتاب قانوناساسی حکومت اسلامی را نوشت.[55]
جعفر شجونی از اعضای جامعهٔ روحانیت مبارز وجود افرادی مانند نواب صفوی را لازمهٔ دفاع از انقلاب اسلامی ایران میداند و میگوید: «ما برای دفاع از انقلاب اسلامی کسانی را احتیاج داریم که شجاعت شهید نواب صفوی را برای دفاع از اعتقادات ملت ایران داشته باشند.»[56]
به ادعای محمدمهدی عبدخدایی، حسنعلی منصور توسط جمعیت مؤتلفه اسلامی که یاران نواب صفوی بودند و راه او را ادامه میدادند کشته شد. همچنین عبدخدایی مدعیست که مهدی عراقی اعلام کرده بود منصور با اسلحه نواب کشته شدهاست.[57]
سریال معمای شاه به کارگردانی محمدرضا ورزی در بخشهایی از داستان به نواب صفوی میپردازد. در این سریال حسام نواب صفوی، نقش مجتبی نواب صفوی را بازی میکند. این سریال محصول شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران است.[58]
در ادبیات
در رمان من او اثر رضا امیرخانی، مجتبی نواب صفوی یکی از همکلاسان شخصیت اول داستان است.[59]
خانواده
دختر وی فاطمه سادات نواب صفوی است و در هنگام اعدام پدر ۵ ساله بود. در دوران پهلوی و اندکی بعد از ازدواج همراه همسرش برای مدتی به روستای بافتان در اطراف زاهدان بعنوان سرباز معلم اعزام شد و به دلیل ممانعت ساواک از تحصیل دانشگاهی در ایران، تحصیلات دانشگاهی را در خارج و در رشته مهندسی کامپیوتر پی گرفت. وی و همسرش سید ابوالحسن فاضل رضوی در سال ۵۷ برای مبارزات چریکی به مصطفی چمران در لبنان پیوستند و با آغاز جنگ به ایران بازگشتند. همسر او در کردستان کشته شد و فاطمه سادات نواب صفوی بعنوان یکی از زنان نظامی ایران در عملیات آزادی خرمشهر (عملیات بیتالمقدس) شرکت کرد.[60][61][62]
منابع
- Hosseini, H. (1990), From Buchanan to Khomeini. American Journal of Economics and Sociology, 49: 167–184. doi: 10.1111/j.1536-7150.1990.tb02270.x http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1536-7150.1990.tb02270.x/abstract the polico-religious activist Ayatollah Kashani during the Mossadegh era and the terrorist Navab-Safavi (a young clergyman) in the late 1940s and early 1950s that paved the way for Ayatollah Khomeini.
- . تهران. 1394 http://www.webcitation.org/6iO8TKdbH. بایگانیشده از اصلی در 19-06-2016. دریافتشده در 30-03-1395. از پارامتر ناشناخته
|روز=
صرفنظر شد (کمک); از پارامتر ناشناخته|ماه=
صرفنظر شد (کمک); تاریخ وارد شده در|تاریخ دسترسی=،|تاریخ بایگانی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - [www.webcitation.org/6iO81Q5QS «گفتگو با آیتالله خامنهای دربارهٔ شخصیت شهید نواب صفوی»] مقدار
|نشانی بایگانی=
را بررسی کنید (کمک). بایگانیشده از اصلی در 19-06-2016. تاریخ وارد شده در|تاریخ بایگانی=
را بررسی کنید (کمک) - «شهید نواب صفوی و فداییان اسلام». مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ۲۴ دی ۱۳۸۵. بایگانیشده از اصلی در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۱.
- حمید علوی (۱۷ ژانویه ۲۰۱۶ ۲۷ دی ۱۳۹۴). «بهشت نواب صفوی چگونه جایی بود؟». بیبیسی فارسی. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - KAZEMI, FARHAD. “FEDĀʾĪĀN-E ESLĀM”. In Encyclopædia Iranica. vol. 9. New York: Bibliotheca Persica Press, 1999. 470-474
- Zarrinkub, A.H.; Keddie, N.R (1991). "Fidāʾiyyān-i Islām". Encyclopaedia of Islam. ۲ (۲ ed.). LEIDEN: E.J. BRILL. p. ۸۸۲–۸۸۳. ISBN 90 04 07026 5. Retrieved ۲۰۱۲-۱۰-۰۳.:"a small politico-religious terrorist group based in Tehrān which during its twelve years of activity (1943-55) became notorious for its responsibility for numerous political murders"
- KAZEMI, FARHAD (1999). "FEDĀʾĪĀN-E ESLĀM". Encyclopædia Iranica. 9. New York: Bibliotheca Persica Press. p. 470-474. Archived from the original on 2012-10-03. Retrieved 2012-10-03.:"edāʾīān’s importance in Persian politics was due to several related factors. First, they were exceptionally successful as a terrorist organization"
- http://web.mit.edu/taalebi/www/soscof/oilNationalization/ciaQuo/kazemzadehReview.html All evidence, including the CIA's secret history, shows that Ayatollah Kashani and Fadaian Islam (the first violent Islamic fundamentalist organization in Iran, many of whose leaders rose to power in the Islamic Republic after 1979), along with monarchist military officers, were mobilized by the CIA and MI6 in the August 1953 coup against Mossadegh[...]The "terrorist group" that Kermit Roosevelt and Donald Wilber mobilized was the "Fadaian Islam."
- Iran: between tradition and modernity By Ramin Jahanbegloo
- http://deepblue.lib.umich.edu/bitstream/2027.42/64683/1/afshon_1.pdf the Fada’iyan-e Islam were the first Shiite Islamist organization to employ terrorism as a primary method of political activism
- «سید مجتبی نواب صفوی | دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم». pajoohe.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۵-۱۶.
- مجتبی نواب صفوی، اندیشهها و…، حسین خوش نیت، تهران، ۱۳۶۰
- «نواب صفوی». مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. دریافتشده در ۱۳ آذر ۱۳۸۶.
- مهدی قیصری. «مروری بر زندگی و مبارزات رهبر فداییان اسلام». مرکز اسناد انقلاب اسلامی. بایگانیشده از اصلی در ۲۱ فوریه ۲۰۰۸. دریافتشده در ۱۴ آذر ۱۳۸۶.
- کتاب سربداران بیدار- مجدالدین معلمی-ص23
- http://tarikhirani.ir/fa/calendar/50/۲۷-دی-۱۳۳۴-رهبران-فدائیان-اسلام-اعدام-شدند
- https://www.bbc.com/persian/iran/2012/03/120313_l44_islam_fadaiyan
- حسینیان، روحالله؛ نقش فدائیان اسلام در تاریخ معاصر ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، صص 11-13
- بهرامی، روحالله، فدائیان اسلام به روایت اسناد نخستوزیری، تهران، مرکز اسناد ریاست جمهوری، ۱۳۷۷ش، سند شماره ۲/ ۳۵۹.
- میزبانی، مهناز، خاطرات شهید محمد واحدی، ص۴۳–۴۴، تدوین مهناز میزبانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱ش.
- ناگفته ها- حاج مهدی عراقی - انتشارات رسا -۱۳۷۰-ص۲۱–۲۲
- نیروهای ملی بر بستر حرکت نهضت ملی-زین العابدین رهنما- ص10-گام نو-1387
- «دربارهٔ شهید نواب صفوی». moaser.iki.ac.ir. بایگانیشده از اصلی در ۱۹ مه ۲۰۱۹. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۵-۱۶.
- فاضلی، محمود. پس از ۵۶ سال، شرق، ۲۳ آذر ۱۳۹۰، شماره ۱۴۱۶، ص ۱۲.
- Amini (2012) KASRAVI, AḤMAD ii. ASSASSINATION
- https://basirat.ir/fa/news/19149/مروری-بر-زندگی-و-مبارزات-رهبر-فداییان-اسلاممهدی-قیصری
- http://iscq.ir/?part=menu&inc=menu&id=181
- شهروند 1387 شهریور شماره 62
- https://ana.press/fa/news/113/353056/چرا-شهید-نواب-صفوی-با-شاه-دیدار-کرد
- «انتخابات مجلس شانزدهم و تولد جبهه ملی». رادیو فردا. ۱۴ بهمن ۱۳۹۴.
- «مرکز اسناد انقلاب اسلامی». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۱.
- اسرار قتل رزم آراء - محمد ترکمان - رسا
- کتاب سالهای بحرانی –خاطرات ناصر خان قشقایی در صفحات۱۲۴ الی ۱۲۶ - نشر رسا ۱۳۶۶
- خاطرات سیاسی – سرهنگ مصور رحمانی -۱۳۶۴ انتشارات رواق
- آن سوی خاطرهها - خاطرات سرتیپ شایانفر - وکیل مدافع نواب صفوی
- رحمانی، غلامرضا؛ خاطرات سیاسی، تهران، رواق، بیتا، صص۲۷۰–۲۷۶.
- خاطرات مهندس شریف امامی - تاریخ شفاهی هاروارد - نشر نگاه امروز ۱۳۸۰ ص ۱۳۵
- تاریخ شفاهی هاروارد – مصاحبه دکتر بقایی با دکتر حبیب لاجوردی مصاحبه دوم ۴ ژوئن ۱۹۸۶ ص ۱۳۶ الی ۱۴۹
- سیری در نهضت ملی شدن نفت - خاطرات شمس قناتآبادی - 1377 - در ص ۲۱۰ الی ۲۲۰
- «بهشت نواب صفوی چگونه جایی بود؟». بیبیسی فارسی. ۲۷ دی ۱۳۹۴.
- مصدق، غلامحسین - در کنار پدرم - انتشارات رسا -۱۳۶۹- ص ۶۲
- موحد محمدعلی -خواب آشفته نفت - ج۱ -ص ۱۳۶ -
- [بی نا] (۰۴ خرداد ۱۳۸۹). «جانبداری کاشانی از مصدق در برابر اعتراض نواب صفوی». پارسینه. دریافتشده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۰. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - عراقی، مهدی - ناگفتهها - رسا ۱۳۷۰- ص۱۰۴
- ترکمان -، محمد -اسرار قتل رزم آرا - ص۲۴۴ - صدور حکم بازداشت نواب
- عراقی، مهدی - ناگفتهها - رسا ۱۳۷۰-ص ۱۲۲ الی ص۱۴۸- آزادی نواب و شرکت در موتمر اسلامی
- داود امینی اسنادی از فدائیان اسلام و نواب صفوی (۳) (زندان قصر ۳۱–۱۳۳۰ ش)، مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، شمارههای ۲۴ - ۲۳ - ۱۳۷۶، ص ۱۲۹
- روزنامه اطلاعات - مهندس عزتالله سحابی ۲۷ دی ماه ۱۳۵۹
- روزنامه کیهان-۳ شهریور-۱۳۳۲
- ۱۱۸ اعلامیه اعضای فدائیان اسلام در قم در پذیرش نمایندگی شهر قم توسط نواب صفوی.
- داود، امینی، اسناد نویافته فدائیان اسلام و نواب صفوی (۲) -شماره ۲۲ و ۲۱و ۱۳۷۶، سند شماره ۶۷ ص
- «ماجرای نبش قبر شهید نواب صفوی». فارس. ۲۷ دی ۱۳۹۱.
- «عکس/دستخط رهبر معظم انقلاب بر عکس نواب». جوان فردا. بایگانیشده از اصلی در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۶ دی ۱۳۸۸.
- آفتابنیوز
- فتنه گران برای مقابله با ارزشهای انقلاب اسلامی خیز برداشتهاند/روحانیت پیشاپیش مردم از انقلاب دفاع کند
- «آفتابنیوز». بایگانیشده از اصلی در ۸ دسامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۲۸ نوامبر ۲۰۰۷.
- «سایت رسمی سریال معمای شاه». بایگانیشده از اصلی در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۶.
- info@irev.ir (۲۰۱۶-۰۸-۰۳). «من او». مجله نقد و بررسی iRev.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۵-۱۶.
- «زنان ایران چه زمان به آموزش نظامی روی آوردند؟». باشگاه خبرنگاران جوان.
- «نان در دفاع مقدس، به روایت امام». موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس. بایگانیشده از اصلی در ۱ آوریل ۲۰۱۸. دریافتشده در ۳۱ مارس ۲۰۱۸.
- «تنها زن حاضر در عملیات بیتالمقدس». روزنامه جام جم.
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به سید مجتبی نواب صفوی در ویکیگفتاورد موجود است. |
- وبگاه رسمی
- کتابشناسی شهیدان فدائیان اسلام مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- شهادت نواب صفوی و یارانش مرکز اسناد انقلاب اسلامی