دهگلان

دِهگُلان یکی از شهرهای استان کردستان مرکز شهرستان دهگلان در دشتِ وسیع لیلاخ و در کنار رودخانه فصلی واقع شده‌است. شهر دهگلان در ۴۵ کیلومتری سنندج (در مسیر سنندج به همدان) قرار گرفته و ۲۵،۹۹۲ نفر جمعیت دارد (برآورد۱۳۹۵خ)[2] دشت‌های دهگلان حاصل‌خیز بوده و گندم و سیب زمینی و یونجه از مهم‌ترین محصولات این شهرستان می‌باشند. دهگلان دارای مردمانی کرد زبان است به طوری که اهالی آن کرد می‌باشند و با زبان کردی گویش لیلاخی تکلم می‌کنند. مردم دهگلان مسلمان و سنی شافعی مذهب اند.

دهگلان
دێولان
کشور ایران
استانکردستان
شهرستاندهگلان
بخشمرکزی
نام(های) دیگرله‌یلاخ، دێولان
نام(های) پیشینچاپارخانه
سال شهرشدن۱۳۶۲[1]
مردم
جمعیت۲۵،۹۹۲ نفر (سال ۱۳۹۵)[2]
جغرافیای طبیعی
مساحت۱۹۷۰
ارتفاع۱۸۲۰
آب‌وهوا
میانگین بارش سالانه۵۵۰
روزهای یخبندان سالانه۱۲۳ دهگلان یکی از سردترین شهرهای ایران می‌باشد.
اطلاعات شهری
شهردارارسلان طهماسبی
پیش‌شمارهٔ تلفن۰۸۷–۳۵۱۲[3]
شناسهٔ ملی خودرو ایران ۶۱ س ، ن
کد آماری۱۴۶۰
خیابان استقلال دهگلان

در دهگلان، زبان کردی به عنوان زبان مادری و زبان فارسی به عنوان زبان آموزش و مکاتبات رسمی، توسط اهالی شهرستان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تقسیمات کشوری

دهگلان در سال 1336 به عنوان مرکز بخش دهگلان اعلام شد در سال ۱۳۶۲ به شهر و در تابستان سال ۱۳۸۶ به شهرستان ارتقاء پیدا کرد و شهر بلبان‌آباد نیز به بخشداری ارتقاء یافت.

وجه تسمیه

اسم این شهر از اول (دێولان) بوده و در حال شهروندانش با همین نام شهرشان را به دیگران می‌شناسانند، اسم دهگلان مستعار و جدید می‌باشد. گفتنی است دیولان از دو کلمه (دیو) به معنی خدا (واژهٔ دیو در اوستا به صورت دَئوَ و در پهلوی دِو و در فارسی دیو گفته می‌شود. در زبان هند باستان دِوَ یا دَئوه به معنی فروغ و روشنائی و نام خداست. اشتقاق این واژه در میان اقوام آریائی نیز معنی خدا دارد چنان‌که در یونانی زئوس و در لاتینی دَئوس در فرانسه دی‌اُ و در انگلیسی دِئیتی و در ایرلندی دیابکار می‌رود.)،و واژه ( لان)جا و مکان (در لغت نامه دهخدا به معنی جا و مکان است) که معنی کلی (دیولان) جایگاه خدا می‌باشد.در کتاب فرهنگ ویانا[4] صفحه ۱۰۸ آمده است که (دی و لان، (پ)خانه دیو ، خانه خدا . در آئین کهن کردی قبل از زرتشت دیو به معنی خدا بوده است.این اسم هم از آن دوران مانده است و نزدیک به ۵۰۰۰ سال سابقه تاریخی دارد. حالانام شهری در منطقه لیلاخ سه می باشد .ماموران بیسواد رضاخان آنرا به دهگلان تغیر دادند که اشتباه بوده و از سابقه فرهنگی ، آئینی و تاریخی آن بی خبر بودند.)

ریشه شناسی واژه دهگلان براساس «جاینام Toponym»

دهگلان یعنی (محل‌گل‌ها)، (روستای گل‌ها)، طبق تحلیل زبان‌شناختی برگرفته از دیدگاه دکتر عادل محمدی زبانشناس، واکاوی صورت آوایی و ریشه‌شناسی این واژه چنین است: واژه «دهگلان» در زبان فارسی سه‌هجایی است اما در زبان کُردی دوهجایی محسوب می‌شود.حال منظور از هجا ( Syllable) چیست؟ آواها در کلمات بدون نظم و قاعده در کنار هم قرار نمی‌گیرند، بلکه طبق الگوهای خاصی در کنار هم قرار گرفته و واحدهای بزرگتر از خود را تشکیل می‌دهند که به آن هجا می‌گویند. هر زبانی الگوی هجایی ویژه خود را دارد و الگوهای ساختار هجا از زبانی به زبان دیگر متفاوت است و همین امر باعث می‌شود که ساختار هجایی واژه دهگلان در فارسی و کُردی از هم متمایز باشد. پس با این حساب الگوی هجایی این واژه به شکل زیر است: [dehgola:n] دهگلان [dewla:n] دێولان حال براساس فرایند واجی ( Phonemic process) تغییر واژه دهگلان را در فارسی و کُردی بررسی می‌کنیم. هرگونه دگرگونی را که روی ساختمان هجا تاثیر بپردازد فرایند واجی می شماریم. اولین فرایند واجی در واژه دهگلان حذف چاکنایی (Glottal-Deletion) است. منظور از چاکنایی، آوایی است که در فضای بین تارهای صوتی انسان تولید می شود مانند آوای /h/ در واژه دهگلان که یک نوع چاکنایی محسوب می شود. اما آوای /h/ در زبان کُردی در جایگاه‌پایانی هجا حذف می‌شود یعنی به صورت زیر است: [degula:n] دێگۆلان طبق علم زبانشناسی آوای چاکنایی به تعریف انگلیسی آن در فرهنگ‌های معتبر توصیفی و جهانی به شرح زیر است[5]: Glottal: a sound produced in the space between the vocal folds (e.g. the middle sound in Dehgolan) بعد از آن فرایند حذف واکه (vowel –deletion) است. منظور از واکه آواهایی هستند که به هنگام تولیدشان ، جریان هوایی که از شش ها می آید ، پس از عبور از حنجره با هیچ مانع و بستی روبه رو نمی‌شود و هوا به طور آزادانه خارج می شود که در اینجا واکه /o/ حذف می‌شود و به صورت زیر است: [degla:n] دێگلان مرحله بعدی به صورت نرم‌شدگی پایانی (final-lenition) است. منظور از نرم‌شدگی گونه‌ای دگرگونی آوایی است که طی آن آوایی که در آغاز، تلفظی محکم داشته‌اند، رفته‌رفته نرم‌تر تلفظ شوند. در این روند، گویشوران یک زبان به‌مرور به‌هنگام ادای آن آوا، تماس بین زبان و حلق یا در برخی حروف بین دندان و لب را کمتر می‌کنند و بنابراین، آن حرف نرم‌تر و سست‌تر تلفظ می‌شود و این امر متخصص گویشوران له‌یلاخی نیست و در تمام زبانها این قاعده صدق می‌کند. بدین ترتیب گویشور لهیلاخی از اصل کم‌کوشی جهت آسان‌گویی بیشتر کلمه بهره می‌برد، چراکه وقتی نرم‌شدگی رخ می‌دهد آواهای انسدادی به سایشی، آواهای سایشی به نیم‌مصوت، و آواهای بی‌واک (بی‌صدا) به واک‌دار (صدادار) تبدیل می‌شود و ادای کلمات را ساده‌تر می‌کند. با این حساب طی این فرایند آوای /g/ لیلاخی به آوای "و" /w/ تبدیل می‌شود و به صورت زیر است: [dewla:n] دێولان در تعریف انگلیسی آن به شرح زیر است[6]:

any process whereby consonants become weaker, in the sense of becoming voiced and/or undergoing a diminution in stricture 

محمدی در ادامه چنین بیان می دارد که در زبان‌های هند و اروپایی واژه (دێ) به صورت dehîs آمده است. در اوستایی باستان به صورت dahyu و dainhu آمده است. و در پهلوی میانه به صورت dih و deh آمده است.[7] حال چگونه این تحول واجی اتفاق افتاده است؟ ۱- اولا واج (هـh) در زبان‌های باستان واج میانجی بوده است اما در دوره میانه با حذف مصوت (u) و نیم‌مصوت (y)، در پایان واژه تنها h باقی مانده است یعنی در باستان به صورت dahyu بوده و بعد از حذف (yu) به صورت (dah) باقی مانده است و در متون میانه به واژه (ده) بدل شده است که برخی از دوستان به اشتباه فکر می‌کنند این واژه فارسی است چراکه از نظر آنها ما در کُردی (دێ) را داریم در حالیکه این تصور اشتباه است زیرا واژه (ده) نیز کُردی است و صورت اصلی همان (ده) بوده اما در زبان امروزه همانطور که گفتیم (هـh) حذف شده است که به آن ( حذف چاکنایی) می‌گوییم و تبدیل به (دێ de) شده است. نمونه‌های زیادی داریم که در زبان باستان کلماتی مانند (پی pih) به معنی (چرپی) و غیره وجود دارد.[8] محمدی در ادامه به نقل از باقری و فروشی[9]، واژه گل را چنین بررسی می‌کند. این واژه به صورت vardda وَرذ در اوستا موجود است یا در باستان به شکل وَرد varda و در دوره میانه در پهلوی ساسانی به صورت vart یا وَرد در آمده است.[10] بعدها واژه باستانی وَرد varda در اوایل دوره پهلوی اشکانی بنا بر قاعده زبان شناسی تطبیقی، یعنی تحول rd به l به صورت وال vala تحول یافته است که بعدها با افتادن وایل a به صورتval و سپس vol و vel درآمده که امروز در هورامی نیز این واژه موجود است. پس نتیجه می‌گیریم که آوای ( لl) صورت تحول یافته دوآوایی (rd) است. واژه وَرد vard بعدها وارد زبان عربی و ارمنی شد. بعدها طی فرایند نرم‌شدگی v به g تبدیل شده است و (ول) به صورت (گل) بدل گشته است. البته برای تبدیل v به g از باستان تا به امروز مثال‌های زیادی داریم.مثلاً گه‌رتوون gartun به گه‌ردوون gardun تبدیل شده است یا واژه وهرێس vars به گورێس gors یعنی ریسمان تبدیل شده است. در نتیجه دهگلان یا دێولان به معنای مکان گل‌هاست. استدلال دیگری را طبق نظر سجادی ارائه می‌دهیم: (دهگلان) از دو واژه (daga)= دها روستا + wl-= کسرۂ اضافی + ( w) کسره اضافه + (wlan) گلها= ده ( روستای گل‌ها ساخته شده است. «[daga]» کوتاه و به «del» تبدیل شده است. (w-) کسرۂ اضافی نیز حذف شده است و با حذف آن به آخر جای نام «[n-]» افزوده شده است تا بر جای نام بودن آن دلالت کند. معادل کردی «روستا» و «گل» به ترتیب «ئاوایی یا گوند» و «گوڵ (gol)» است.[11]

سطح سواد

شهر دهگلان از نظر سطح سواد یکی از شهرهای برتر استان کردستان است و با توجه به آمار ارائه شده در طرح سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۰) بیش از ۸۷ درصد جمعیت این شهرستان باسواد هستند.

صنعت و کشاورزی

از لحاظ توسعه صنایع نیز متوان به شهرک صنعتی دهگلان که بزرگترین شهرک صنعتی در استان است اشاره کرد. دامپروری نیز در این منطقه به نحوی است که در رده برترین تولیدکننده گان استان قرار گرفته‌است. تولید محصولات کشاورزی در این منطقه شامل: گندم، جو، ذرت، سیب زمینی، زعفران، خیار، گوجه‌فرنگی، کلزا، چغندر، یونجه و سایر محصولات دیگر است که بخش عمده تولید محصول سیب زمینی است.[12]

اقلیم و گردشگری

این شهر دارای زمستان‌های بسیار سرد و تابستان‌های با هوای دلنشین و معتدل است. مناطق گردشگری نیز شامل

مقبره کوه شیدا

سد سنگ سیاه

سد سورال

سد قوچم

کوه پنجه

کوه سرمه لی

کوه سلطان سراج الدین

[4] منابع

  1. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲۴ مارس ۲۰۱۴.
  2. https://www.amar.org.ir/portals/0/census/1395/results/Census95_Khanevar_Jameiyat.xlsx
  3. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۴ مارس ۲۰۱۴.
  4. فرهنگ ویانا.
  5. لده فوگد، دوره ای درآواشناسی، 24.
  6. فلیپ کار، واژه نامه آواشناسی، 28.
  7. نورائی، ریشه شناسی فرهنگ زبانهای هند واروپایی، 24.
  8. مکنزی، فرهنگ پهلوی، 81.
  9. باقری، واجشناسی تاریخی، 78.
  10. فروشی، ایرانویچ، 53.
  11. سجادی، جاینامشناسی در کردستان، 65.
  12. «https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/07/12/1844647/». پیوند خارجی در |title= وجود دارد (کمک)

۷. لغت‌نامه دهخدا

خبرگزاری مهر

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.