حقابه ایران از هیرمند

حقابهٔ ایران از هیرمند، به دادخواست حقوقی ایران از آب رود هیرمند در منطقهٔ سیستان اشاره دارد. این رود در گذشته در هر دو کشور افغانستان و ایران جاری بوده‌است. جدایی هرات از خاک ایران در سال ۱۸۵۷ (میلادی) به موجب معاهدهٔ پاریس و خودداری گستردهٔ حاکمیت افغانستان از جاری ساختن رود هیرمند در خاک ایران، مسئلهٔ حقابهٔ رود هیرمند را به یکی از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و زیست‌محیطی دو کشور مبدل ساخته‌است.[1][2][3][4][5]

نقشهٔ حوضهٔ آبریز دریاچهٔ هامون و رود هیرمند

تاریخچه

پس از معاهده پاریس، افسران راج بریتانیا برای تعیین خطوط مرزی میان ایران و افغانستان تلاش کردند. نخستین رژیم حقوقی هیرمند را یکی از همان افسران به نام ژنرال گلداسمیت در سال ۱۲۵۱ خورشیدی (۱۸۷۲ میلادی) نوشت.[5]

خلاصه رأی حکمیت گلداسمیت این بود که هر دو کشور ایران و افغانستان باید به طور متساوی‌الطرفین از آب هیرمند برخوردار شوند و اگر افغانستان نهرهایی را که از این رود منشعب می‌شوند آباد کند، نباید به زیان حقابه ایران باشد. اما باز هم میان دو کشور اختلاف پدید آمد و در سال ۱۲۸۱ خورشیدی کلنل مک‌ماهون مأمور رسیدگى شد. ایران شرط گذاشت که در رأی مک‌ماهون باید نظر گلداسمیت رعایت شود وگرنه حکمیت را نخواهد پذیرفت و چون در نهایت، رأی مک‌ماهون را خلاف نظر گلداسمیت تشخیص داد، حاضر به پذیرش آن نشد.[6]

بدین ترتیب، همان قرار تقسیم مساوی آب رسما برقرار ماند و مأمورانی از ایران می‌رفتند و آب را تقسیم می‌کردند، هرچند در عمل سهم ایران بیشتر از نصف می‌شد و گاه سه چهارم آب یا بیشتر آن به سمت ایران می‌آمد و همین، اعتراض افغانستان را بر می‌انگیخت.[6]

در زمان رضا شاه پهلوی که دو کشور برای نزدیکی به یکدیگر گام‌هایی برداشتند، از سال ۱۳۱۱ مذاکراتی را در مورد اختلافات بر سر مرزها و حقابه هیرمند آغاز کردند که در سال ۱۳۱۴ به حل اختلافات مرزی و در ششم بهمن (دلو) ۱۳۱۷ به امضای اعلامیه‌ایی میان مهذب‌الدوله کاظمی سفیر ایران و علی محمد خان وزیر امور خارجه افغانستان در کابل انجامید که در آن دو کشور توافق می‌کردند همه ساله هر مقدار آب رودخانه هیرمند که به بند کمال خان می‌رسد، از آن بند به بعد به صورت مساوی میان دو کشور تقسیم شود.[7]

براى آنکه از ده چهار برجک تا بند کمال خان، زائد بر مقدار آبی که در آن زمان برده می‌شد مصرف نشود، دولت افغانستان تعهد کرد در فاصله میان ده چهار برجک تا بند کمال خان، آبراه تازه‌ای احداث نکند. همچنین هر دو دولت ایران و افغانستان تعهد کردند هیچ گونه اقدامات و عملیاتی از بند کمال خان تا ده دوست محمد خان و سیخ سرکه که آخرین تقسیم‌گاه آب بود نکنند که باعث کاهش سهم هر یک از طرفین بشود.[7]

مجلس شوراى ملى ایران این اعلامیه را تصویب کرد اما مجلس افغانستان حاضر به تصویب اعلامیه نشد و در پی آن، افغان‌ها شروع به کندن نهرهای بقرا و سراج به صورت مهندسی شده کردند که ایران را از بخش عمده آب هیرمند محروم کرد. افغان‌ها مسیر آب را در خواجه على و قاضى شیرجان بند آورده و بسوی نهرهای تازه منحرف کرده بودند و اندک آبی هم که از این محل می‌گذشت در بند گوهک فرو می‌رفت.[6]

موضوع کندن نهر در افغانستان و کاهش آب هیرمند برای ایران به عرصه عمومی و رسانه‌ها کشید. نخستین هشدار رسمی و علنی را معتصم‌السلطنه فرخ نماینده سیستان در مجلس شورای ملی در سال ۱۳۲۴ داد که با تکذیب سفارت افغانستان در تهران روبرو شد.[8]

بار دیگر محمدعلی منصف نماینده بیرجند و قائنات در نطقی در مجلس شورای ملی به تاریخ دوم اسفند ۱۳۲۴ هشدار داد که افغان‌ها در مسیر رود هیرمند مشغول حفر نهر جدیدی در پانزده کیلومتری جنوب کرشک در ولایت قندهارند که پنج تا نه متر عمق دارد، تا ۵۹ متر عرض و بیش از دویست کیلومتر طول دارد که ۲۴ تا ۳۶ هزار کارگر با ماشین‌آلات جدید زیر نظر مهندسان خارجی در آن مشغول به کارند و اگر تمام شود و جریان پیدا کند، «تصور نمی‌کنم که بعداً سیستانی وجود داشته باشد».[8]

شمار بندهایی که افغانستان روی آب هیرمند زد، رو به افزایش گذاشت: بند سراج، بند کز کشک، بند رودبار، بند مهرآباد، بند چهار برجه، بندکمال خان، بند قلعه فتح، بند خوابگاه و یکى دو بند دیگ. آب هیرمند در ایران چنان کاهش چشمگیری یافت که تنها در سال ۱۳۲۶ به مرگ بیش از ۲۴۰۰ رأس گاو و کوچ گسترده اهالی سیستان انجامید. موضوع به رسانه‌ها کشید و اعتراض برانگیخت.[9]

در اوائل سال ۱۳۲۶ دولت ایران پیشنهاد داد برای بررسی موضوع، هیئتى به سرپرستی وزیر کشاورزی به افغانستان بفرستد اما دولت افغانستان نپذیرفت و بازدید هیئت ایرانی از مسیر رود هیرمند را مداخله در امور داخلی خود قلمداد [10] و اعلام کرد که حتی اگر هیئتی هم بیاید، حاضر به اجرای اعلامیه سال ۱۳۱۷ نیست. ایران هم در مقابل، در مهر ۱۳۱۷ ضرب‌الاجل پانزده روزه‌ای برای افغانستان تعیین کرد که یا حکمیت ژنرال گلداسمیت را بپذیرد یا اعلامیه سال ۱۳۱۷ را وگرنه به هر اقدامی که مقتضی بداند، دست خواهد زد.[6]

با خودداری افغانستان از عمل به این خواسته، دولت ایران تصمیم به شکایت به مراجع بین‌المللی گرفت. اما جورج آلن سفیر امریکا در تهران پا درمیانی کرد و پیشنهاد داد که دولت امریکا برای حل اختلاف ایران و افغانستان بر سر آب هیرمند، میانجی شود. با پذیرش این پیشنهاد، وزیر فوائد عامه افغانستان به واشنگتن رفت و او و سفیر ایران مذاکرات جداگانه‌ای با و میانجی معرفی شده از دولت امریکا کردند.[9]

در ۲۴ اسفند ۱۳۲۶ سفارت ایران در واشنگتن گزارشى از نظریه وزارت خارجه امریکا درباره تقسیم آب هیرمند داد که پیشنهاد می‌کرد کمیسیون فنى سه نفره‌ای از دولت‌های بی‌طرف به انتخاب ایران و افغانستان تمام مسیر هیرمند را در دو کشور ایران بازدید کرده، با مطالعه میزان آب و شمار نهرهایی که از هیرمند منشعب شده و سدها و تأسیساتى که در آن بنا شده و ملاحظه و مراعات قرار‌داد‌هایی که کشورهای دیگر در موارد مشابه بسته‌اند، پیشنهاد خود را به طرفین توصیه کنند و دو دولت ظرف سی روز پذیرش یا عدم پذیرش پیشنهاد را اعلام کنند.[9]

دولت ایران این پیشنهاد را به شرط حضور یک ایرانی در «کمیسیون بی‌طرف» و افزایش مهلت رد و قبول به شصت روز پذیرفت و در ۱۵ فروردین ۱۳۲۷ به امریکا اعلام کرد. همزمان دولت ایران از دولت افغانستان خواست تا زمان حل اختلاف، حفر نهر را متوقف کند.[9]

در همین سال ۱۳۲۷ منصورالسلطنه عدل نماینده ایران در سازمان ملل متحد شکوائیه‌ای علیه افغانستان به شورای امنیت این سازمان درباره توسعه زیرساخت‌های آبی در سوی افغانستان داد. دولت آمریکا وابسته‌ کشاورزی سفارت خود در تهران به نام پولستر را برای تهیه گزارشی موشکافانه از وضعیت سیستان و آب هیرمند به منطقه فرستاد.[5]

برمبنای گزارش پولستر، دولت ایالات متحده آمریکا کمیسیون بی‌طرفی به نام «کمیسیون دلتا» برای راه حل این معضل پیشنهاد کرد. در مارس ۱۹۵۰ سه کارشناس با نام‌های فرانسیسکو دومین گوئز از شیلی، رابرت لوری از آمریکا و کریستوفر نی وب از کانادا برگزیده شدند. برآیند پژوهش این کمیسیون در ۱۹۵۱ (میلادی) گزینش ۶۴۰ میلیون متر مکعب در سال یا ۲۲ متر مکعب در ثانیه برای ایران بود. افغانستان نظر این کمیسیون را پذیرفت اما ایران آن‌را رد کرد.[5]

سرانجام در ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ (خورشیدی) گزارش کمیسیون دلتا میان امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر آن هنگام ایران و موسی شفیق، نخست‌وزیر آن هنگام افغانستان در کابل به امضاء رسید و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد.[2][5][11][12] که جمع ۲۲ متر مکعب آب در ثانیه بر پایه گزارش کمیسیون دلتا و ۴ متر مکعب آب در ثانیه به عنوان «حسن نیت و علایق برادرانه» بود.[5]

علت‌ها و پیامدها

علی‌رغم انعقاد قرارداد حقآبه هیرمند، از اواخر دهه ۱۳۷۰ (خورشیدی) و هم‌زمان با کاهش بارش سالانه و گسترش خشکسالی بر سیستان، میزان ورودی آب رود هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت. انتقال آب هامون جهت استفاده در شهر زاهدان توسط خط لوله و انتقال و ذخیره اندازه زیادی از آب دریاچه هامون به چاه‌های نیمه زابل و همچنین استفاده آب هامون برای کشاورزی از عوامل اصلی خشکی هامون می‌باشد. نبود دولت قدرتمند در افغانستان، ساخت بند کجکی بر روی هیرمند، نصب و به‌کارگیری انواع پمپ در مسیر رود هیرمند برای کشاورزی در افغانستان[13] خشک شدن دریاچه هامون (که هفتمین تالاب بین‌المللی جهان است)[14] را در پی داشته‌است.[15][16] این مسئله موجب قطع منبع زندگی ۴۰۰ هزار سیستانی، کاهش چشمگیر پرندگان بومی سیستان، رو به انقراض نهادن گاو سیستانی، تنگدستی و ناامنی‌های متعاقب آن به واسطه فعالیت قاچاق مواد مخدر و گروه‌های تروریستی، مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی ایران و زوال روزافزون صنایع دستی سیستان شده‌است.[17][18][19]

دیدگاه مخالفان

علی‌رغم حکمیت صریح در خصوص مستحق دانستن ایران از آب هیرمند، محمداعظم سیستانی، سیستان پژوه افغان و از چهره‌های اجتماعی افغانستان، این حکمیت را در راستای سیاست‌های استعمارانه بریتانیا (حفظ خاک ایران به منظور تسلط بر هند در مقابل تهدیدات روسیه) و در جهت برقراری خصومت همیشگی میان افغانستان و ایران دانسته‌است.[20]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. جام جم آنلاین (۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۵). «وزیر نیرو: حقابهٔ ایران از هیرمند جلوی خشکسالی در سیستان را می‌گیرد». بی‌بی‌سی فارسی.
  2. «أثرات تغییر اقلیم و خشکسالی بر تنوع زیستی تالاب هامون و بهداشت و سلامت سیستان». phce.org - کانون انسان پاک، زمین پاک. ۲۵ خرداد ۱۳۹۱.
  3. «حقابهٔ هامون پای مزارع خشخاش افغانستان». سلامت نیوز. ۲۲ فروردین ۱۳۹۵.
  4. PressTV - 'Iran seeks its share of Hirmand water'
  5. یحیی حازم اسپندیار-کارشناس آب‌های مرزی (۲۱ اسفند ۱۳۹۷). «تالاب‌های هامون در مرز ایران و افغانستان چرا می‌خشکند؟». بی‌بی‌سی فارسی.
  6. «مذاکرات جلسه نوزدهم دوره پانزدهم مجلس شورای ملی دوم مهر ۱۳۲۶».
  7. «مذاکرات جلسه ۸۸ دوره یازدهم مجلس شورای ملی هجدهم اردیبهشت ۱۳۱۸».
  8. «مذاکرات جلسه ۱۸۸ دوره چهاردهم مجلس شورای ملی دوم اسفند ۱۳۲۴».
  9. «مذاکرات جلسه ۶۸ دوره پانزدهم مجلس شورای ملی ۲۶ اردیبهشت ۱۳۲۷».
  10. «مذاکرات جلسه ۱۹۱ دوره پانزدهم مجلس شورای ملی ۲۲ تیر ۱۳۲۸».
  11. «حق‌آبه ایران از هیرمند، پشت سد بی‌عدالتی افغان‌ها». عصر ایران. ۲۳ مرداد ۱۳۹۰.
  12. عباس سالور. «رود هیرمند و اختلاف حقابه» (PDF). ensani.ir - پرتال جامع علوم انسانی.
  13. ettelaat newspaper
  14. روزنامه ایران۸۷/۹/۲۵: هفتمین تالاب بین‌المللی جهان خشک شد
  15. «لبهاي «هامون» خشک شد». جام جم آنلاین. ۶ اردیبهشت ۱۳۸۷.
  16. «هامون خشک شد». جام جم آنلاین. ۲۱ مهر ۱۳۸۹.
  17. http://www.hamshahrionline.ir/print-168187.aspx%5Bپیوند+مرده%5D پیوند مرده
  18. روزنامه شرق- نبض زندگی در سیستان و بلوچستان- پنجشنبه، ۲۴ شهریور ۱۳۹۰ پیوند مرده
  19. Iranian Academic Warns of Water Conflict "Iran in the Gulf بایگانی‌شده در ۴ مارس ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine پیوند مرده
  20. تألیف: کاندید اکادمیسین اعظم سیستانی (۲۰۱۷). «تاریخ سیستان (جلد سوم) سرگذشت سیستان و رود هیرمند از (۱۷۴۷ - ۱۹۷۸)» (PDF). افغان جرمن آنلاین.

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.