نبو
نَبو (نبی)، در اساطیر آشوری و بابلی ایزد خرد و نوشتار است. نبو توسط بابلیها به عنوان پسر مردوخ و سارپانیت و همچنین نوه ائا پرستیده میشد. همسر نبو تاشمتو نام داشت.[1]
نبو و سلاله نبو
خود اصطلاح نبو متعلق به یکی از زبانها یا لهجههای کهن تمدن میانرودان است که ایزد هم اطلاق میشود. امّا در ادوار بعد به طرق دیگر نابو و نبی هم از این اصطلاح مقدس نام برده میشود. نبی لقبی بود شاید برای پیامبران اولوالامر و همانطور که در اخبار و احادیث اسلامی آمده قریب ۱۲۴۰۰۰ هزار نبی یا پیامبر اولوالامر تاکنون به زمین برای ارشاد فرستاده شده است. اما موضوع پادشاهی یا سلطنت ایشان در هیچیک از منابع مکتوب کهن مذکور نیافتاده است جز شاهنامه.
اشاره تلویحی شاهنامه به سلاطین عادل و مقبول عامه، ندرتاً ذکر شده ولی یکی از پادشاهانی که هم منصب نبی داشت و هم منصب پادشاهی، جمشید بود. اما چون زبان و لهجه ایرانیان شاهنامه با زبان میانرودان متفاوت بود پادشاه و نبو (نبی) با عنوان پادشاه و موبد یاد میشود. در آغاز پادشاهی جمشید خود را اینگونه معرفی مینماید:
زمانه برآسود از داوری | به فرمان او دیو و مرغ و پری | |
جهان را فزوده بدو آبروی | فروزان شده تخت شاهی بدوی | |
منم گفت با فرّهایزدی | همم شهریاری، همم موبدی | |
بدان را ز بد دست کوته کنم | روان را سوی روشنی ره کنم [2] |
نبو در امتداد دوران
نبو در آغاز همانند انسان پسر مردوخ و نوه انکی بود. با این اوصاف مردوک که از خدایان میانرودان محسوب میشد، از نبو کهنتر است و ایزد نبو از آغاز هزاره دوم تا قرن ششم پیش از میلاد قریب هزار و پانصد سال همچنان مطرح است [3]. نام نبونَعید، واپسین پادشاه امپراتوری بابل نو از نام این ایزد گرفته شده و به معنای «نبو ستوده باد» است.
نبو در فیلم سهگانه علمی-تخیلی جنگ ستارگان که توسط جورج لوکاس خلق شده سامانه ملکه پدمه نابری امیدالا یا همان سناتور آمیدالا میباشد.
پانویس
- دانشنامه اساطیر: مدخل نبو
- شاهنامه نسخه مسکو. جلد یک. روزگار جمشید، ص ۹
- ایزدان همان فرشتگان دوره اسلام هستند.
منابع
- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.