مهرداد یکم

مهرداد به معنی «داده میترا» است. این نام از نام پارسی باستان Miθradāta می‌آید. شکل پهلوی (پارتی) آن Mihrdāt بود و یونانیان و رومیان آن را Mithridates می‌خواندند.

شکل فارسی باستان میتراودتا(𐎷𐎡𐎰𐎼𐎭𐎠𐎫) است ، در حالی که در فارسی جدید مهرداد (مهرداد) است.

مهرداد فرزند فریاپت و نوه برادری ارشک یکم بود. او چند برادر داشت که بزرگترین آن‌ها، فرهاد یکم، در سال ۱۷۶ پ.م. به جای پدرشان برتخت شاهی نشسته بود .

طبق سنت باستان ، شاه باید یکی از فرزندان خود را به عنوان جانشین انتخاب می کرد اما با اینکه در خط جانشینی فرزندان فرهاد بر مهرداد اولویت داشتند، او سنت را شکست و برادرش را به دلیل شایستگی‌هایی که از خودش نشان داده بود، به عنوان جانشین خود برگزید.[3][4]

پس از مرگ فرهاد یکم، مهرداد به جای او برتخت نشست. او در نخستین عملیات نظامی گسترده خود، رو به سوی پادشاهی باکتریا کرد. پادشاهی باکتریا که در جریان جنگ‌های طولانی با سغد و دولت‌های هندی تضعیف شده بود، در دهه ۱۵۰ پ.م. به سختی از شاهنشاه اشکانی شکست خورد و مهرداد وارد باکتریا شد و این منطقه را ضمیمه خاک امپراتوری خود کرد.[1]

پس از آن، مهرداد رو به سوی سلوکیان برگرداند. در ۱۴۶ پ.م. به ماد حمله کرده و همدان را تصرف کرد.[5] پس از آن، در سال ۱۴۱ پ.م. وارد بابل و بین النهرین شد و در آنجا رسماً به عنوان شاهنشاه ایران تاجگذاری کرد.[6] سکه‌هایی از این دوران که در شهر سلوکیه ضرب شده‌اند، برجای مانده‌است. پس از آن برای برای دفاع از مرزهای شمالی شاهنشاهی اشکانی به گرگان رفت. در همین زمان بود که سرداران اشکانی به نام او پارس و عیلام را فتح کردند.

فتوحات مهرداد یکم

در حالیکه شهر صددروازه به عنوان اولین پایتخت اشکانی انتخاب شد، مهرداد یکم در سلوکیه، هگمتانه، تیسفون و شهر تازه تأسیس خود مهردادکرت اقامتگاه‌های شاهی نیز بنا کرد، علاوه بر این مهردادکرت محلی بود که در آن مقبره‌ای برای پادشاهان اشکانی ساخته شده بود و از آن نگهداری می‌شد.[7] از سوی دیگر هگمتانه به اقامتگاه تابستانی خانواده سلطنتی اشکانی بدل گشت.[8] شهر تیسفون نیز تا پیش از به حکومت رسیدن گودرز یکم به عنوان پایتخت انتخاب نشد،[9] اما به نقل از بروسیوس به عنوان محلی برای تاجگذاری‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت و شهری نمادین از حکومت اشکانی بود.[10][11]

در سال ۱۴۰ پ.م. سلوکیان دوباره به میانرودان حمله کردند و درحالی که مهرداد در شرق مشغول نبرد با سکاها بود[12]، دیمتریوس دوم سلوکی میانرودان را فتح کرد. با این حال سلوکیان به زودی شکست خوردند و در همان سال بیرون رانده شدند. حتی خود دیمیتریوس به دست پارت‌ها افتاد و او را به گرگان نزد مهرداد فرستادند. او به گرمی از شاه سلوکی پذیرایی کرد و حتی دختر خودش رزگونه را به عقد او درآورد.[13] مهرداد سپس شاه عیلام را به خاطر یاری به سلوکیان مجازات کرد.[14][12] شاهنشاه اشکانی همچنین اجازه داد وادفراداد دوم، شاه پارس، در قلمروش خودمختاری بیشتری داشته باشد. مهرداد سپس در سال ۱۳۲ پ.م. درگذشت و فرهاد دوم به جایش بر تخت نشست.

از نخستین سال‌های سده دوم پیش از میلادی، اشکانیان بر ادعای خود به عنوان جانشینشان شاهنشاهان هخامنشی پافشاری بیشتری کردند. آن‌ها مدعی بودند که ارشک، نخستین شاه اشکانی، از نسل اردشیر دوم، شاهنشاه هخامنشی است.[15] همچنین عناوین سلطنتی هخامنشی در زمان اشکانی احیا شدند که مهم‌ترین آن‌ها عنوان «شاهنشاه» (شاهِ شاهان) بود. مهرداد یکم نخستین فرمانروای اشکانی بود که با این عنوان سکه زد، با این حال تبدیل شدن آن عنوان معمول شاهان اشکانی، تا دوران مهرداد دوم به طول انجامید.[16][12] همچنین شاهان اولیه اشکانی، بر روی سکه‌هایشان خود را با کلاهِ شهربانی هخامنشی به تصویر کشیده‌اند.[15]

سنگ‌نگاره مهرداد اشکانی در خوزستان

نخستین سکه‌های مهرداد یکم نیز او را با کلاه شهربانان هخامنشی نشان می‌دهند. با این حال با فزونی یافتن قدرت این شاهنشاه، بر روی سکه‌های جدیدتر او با دیهیم شاهی به تصویر کشیده شده‌است.[17][18] او همچنین بخشی از سنت‌های هلنی را پذیرفت، اما بر روی سکه‌هایش برخلاف فرمانروایان یونانی و اشکانیان اولیه، خود به شکل یک مرد ریش‌دار نشان داده شده‌است که این خود نشانی از ادعای او مبنی بر جانشینی شاهنشاهان باستانی ایرانی است.[18]

مهرداد یکم همچنین عنوان Philhellene (دوست یونانیان) را پس از فتح میانرودان بر روی سکه‌های خود حک کرد تا با یونانیانی که به تازگی سرزمین‌های آنان را فتح کرده بود، روابط دوستانه‌ای برقرار کند.[19] عنوان دیگری که بر روی سکه‌هایش درج کرد، «ارشک» بود که بعدها به «ارشک شاه» تغییر کرد و در نهایت به شکل «شاه بزرگ ارشک» درآمد.[18] ارشک که نام نخستین شاه اشکانی بود، تا سقوط این دودمان نام رسمی همه شاهنشاهان آن بود.[3][20]

«کسی که پدرش خداست» نیز از دیگر لقب‌های مهرداد یکم بود. فرهاد دوم، جانشین او، نیز همین لقب را بر روی سکه‌هایش حک کرد.[18]

مهم‌ترین دستاورد مهرداد در طول زندگی‌اش آن بود که پادشاهی اشکانی را از یک فرمانروایی محلی، به یک شاهنشاهی جهانی تبدیل کرد.[12] او از فتوحاتش در غرب این هدف را دنبال می‌کرد تا با تسلط بر سوریه به مدیترانه برسد و هژمونی ایران را بر آن منطقه برقرار کند. با این حال این هدف تا پایان دوران ساسانی به یک کشمکش جدی میان ایران و روم بود و به هیچ نتیجه قطعی‌ای نرسید.[12] از آنجایی که مهرداد را به عنوان معمار اصلی شاهنشاهی اشکانی می‌دانند، برخی او را در کنار شاهنشاهانی مانند کوروش بزرگ بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی قرار می‌دهند.[21]

در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ مهرداد یکم موجود است.

}}