صحافی
صحافی، یا جلد کردن کتاب، به عمل تا کردن، ترتیب (قرار دادن فرمهای تا شده در کنار هم)، تهدوزی، جلدگذاری و در نهایت برش کتاب گفته میشود.
فرمهای چاپ شده متن کتاب، به وسیلهٔ ماشین یا دستگاه تاکن بر اساس قطع کتاب؛ تا میشود و سپس فرمها به وسیلهٔ ماشین صحافی ترتیب (مرتب شدن و در کنار هم قرار دادن) میشوند (مثلاً یک کتاب ۱۶۰ صفحهای رقعی، دارای ۱۰ فرم چاپی ۱۶ صفحهای است که باید مرتب شوند: فرم یک، فرم دو، …، فرم ده) و سپس بستگی به نوع صحافی با ماشین صحافی که میتواند چسب، مفتول زن، دوخت و جلدسازی باشد به جلد متصل میشوند. در نهایت براساس قطع استاندارد برش خورده و در اینجا مرحله صحافی به پایان میرسد. در رنگ، اندازه و جنس به صورت جداگانه چاپ میشوند و در مرحلهٔ صحافی لابه لای فرمها قرار میگیرند.
صحافی فن تنظیم و بههمبستن صفحات کتاب یا امثال آن و قرار دادن آنها بین دو پوشش (جلد) بهمنظور یکجا نگاهداشتن صفحات و جلوگیری از فرسوده یا پاره شدن و تسهیل استفاده از آنها را صحافی گویند. جلد کتاب ممکن است نازک یا ضخیم باشد. جلدهای ضخیم را از مقوا میسازند و روی آن را پارچه، چرم، پلاستیک چرمنما ( گالینگور )، یا ترکیبی از این مواد میکشند.[1]
در گذشته به این حرفه ورّاقی نیز اطلاق میشده که البته جز صحافی و جلد کردن کتاب، مواردی همچون نسخهنویسی و تهیهٔ رونوشت و تکثیر کتاب را نیز در بر میگرفتهاست.
پیشینه صحافی در ایران
صحافی و جلدسازی در عصر صفویه به اوج رسید و هنرمندان اصفهانی در تکامل آن ابتکار و خلاقیت بیمانندی از خود نشان دادند بود. در دوره صفویه در سمرقند، بخارا، مشهد و اصفهان کاغذسازی رواج داشت و تا زمان قاجار نیز ادامه پیدا کرد ولی بعد از آن کاغذسازی دستی تنزل و کاغذسازی به شکل دیگری رونق یافت.
این هنر در دوره تیموریان و بخصوص در مکتب هرات پایهگذاری شده بود. انتخاب اصفهان به پایتختی و حمایتی که از هنرمندان به عمل آمد باعث شد قرآنهای دست نوشته مجلل و فاخر به بهترین وضع و شیوه صحافی شود. نسخههای زیادی از شاهنامه، اشعار نظامی، جامی و آثار سایر سرایندگان نامدار و مشهور به دست جلدسازان و صحافان به شاهکارهائی از هنر تبدیل بشوند. در این زمان بود که آثار خطاطان بزرگ نستعلیق مانند سلطان علی مشهدی، میرعلی کاتب و دیگران جمعآوری شد و جلدسازان با استفاده از روشهای ابداعی خویش آثاری به وجود آوردند که بسیاری از آنها امروز زینت بخش موزههای بزرگ جهان است. هنرمندان بزرگ این فن در فنون صحافی و اقسام جلدسازی سوخت و روغنی و ساه و حاشیهسازی کتب این هنر را به جائی رساندند که بسیاری از آثار این دوران بر مکتب هرات برتری یافتند. در دوره صفویان هنرمندان این رشته از صنعت دستی در بیشتر صنایع ظریفه آن روزگار مهارت داشتند بهطوریکه در شرح حال اکثر قریب به اتفاق این هنرمندان میبینیم در خطاطی و نقاشی و تذهیب و مرکبسازی و میناکاری و کاغذسازی نیز سرآمد بودند. پس از دوره صفوی با انتقال پایتخت از اصفهان هنر صحافی نیز مانند دیگر هنرها در بوته فراموشی گرفتار شد. در دوران قاجار بار دیگر صحافان و جلدسازان به احیاء این هنر پرداختند. از بزرگان این هنر در دوران قاجاریه آقا محمدتقی صحاف اصفهانی است که علاوه بر صحافی و جلدسازی در طراحی و رسامی و طرح نقشههای قالی و کاشی کاری و معرقسازی با پوست و بسیاری از فنون دیگر در زمان خود بینظیر بود.
فردریش لانکامرر در سالهای پس از جنگ دوم تا پس از انقلاب ایران نقش مهمی در صنعت صحافی ایران داشت و کتابهای صحافی شده او در موزهها و مجموعههای خصوصی نگهداری میشود.
هنرمندان معاصر صحافی سنتی
به ترتیب الفبای فامیلی
مهدی حاج سیدجوادی
هادی عتیقی
محمدحسین علیقلی
حسین فیضی
حسینعلی متینرضا
حمید ملکیان
انواع صحافی
- صحافی نرم
- صحافی سخت
انواع صحافی نرم
- صحافی شومیز یا ته چسب
انواع صحافی سخت
- صحافی گالینگور
- صحافی سلفونی
منابع
- دائرةالمعارف کتابداری
- آشنایی با صنعت چاپ از حروفچینی تا صحافی، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات