دستنوشته پارسی ژاپن

دستنوشته پارسی ژاپن (خط نبشته نانبان) دستخطی است که از سال ۱۲۱۷ میلادی توسط راهب ژاپنی از چین به معبدی در ژاپن آورده شد این قدیمی‌ترین سند فارسی موجود در ژاپن است [1]. حفظ بودن این اشعار توسط یک ناخدای در چین نشانگر شهرت و اهمیت این اشعار نزد مردم بوده است. هر سه رباعی از شاعران مشهور ایران است اولی از فخرالدین اسعد گرگانی دومی از فردوسی و سومی در کتاب جامع‌التواریخ آمده است که با تفاوت اندکی با نسخه های فعلی در آن زمان ملاح ایرانی آن را از حفظ نوشته است.این شعر معروف خداحافظی غم انگیز و بدون بازگشت ایرج از پدرش فریدون است و در شاهنامه هم بصورت دیگری آمده است.گویا این اشعار در ان زمان نزد فارسی زبانان شهرت داشته و بویژه ملاحان آنها را می خوانده اند بطوریکه سعدی - شهریار رامهرمزی و ابن بطوطه( بتوته) از سرودهای ملاحان فارسی یاد کرده اند. [2]

تصویر صفحه 135 جامع التاریخ
دستوشته فارسی ژاپن و منبع اصلی آن ویس- رامین - شاهنامه و جامع التواریخ
دست نوشته فارسی موزه ژاپن

تاریخ

روی کاغذ مستطیلی با پهنای ۳۲٫۷ سانتیمتر و بلندای ۵۰٫۰ سانتیمتر، جملات فارسی در چهار سطر نوشته شده‌است، و علاوه بر این، چند جمله چینی توسط Keisei (راهب) نوشته شده‌است [3] [4]. نوع تایپ رایج‌ترین سبک خط نسخ در آن زمان بود [5]. قدیمی‌ترین خط فارسی که از سال ۱۲۱۷ م سالم باقی مانده‌است نوشته‌ای است که یک راهب ژاپنی بنام کیوسه در ملاقات با چند ایرانی در بندر کوانژو چین و هنگام خداحافظی از آنها به یادگار گرفته‌است و تصور می کرد دعای بودایی است. بعدها مشخص شد که اشعار فارسی است و دو بیت اول از " ویس و رامین و دو بیت بعدی از فردوسی و داستان رستم و افراسیاب شاهنامه " است، و شعر سوم هم شعر معروف خداحافظی ایرج از پدرش فریدون است. کیوسی یا کهسه راهب معروف بودایی است که سال ۱۱۸۵ م در خانواده‌ای سرشناس متولد شد در همان دوره نوزادی بر اثر اشتباه دایه به‌طور غیرعمد بر زمین افتاد و ستون فقراتش آسیب دید و از شکل طبیعی خارج شد در جوانی ترک خانه کرد و به معبدی بودایی رفت تا راهب بشود در ۲۹ سالگی به چین دورهٔ سونگ رفت که در این سفر کشتی آنها با طوفان و بارانی شدید روبرو شد و دکل کشتی شکست اما آنها با هر گرفتاری که بود سرانجام به فوجیان چین رسیدند کیوسه در دو معبد بودایی چین تحصیل کرد و در برگشت از چین منابع و کتب بودایی زیادی با خود به ژاپن آورد در میان نوشته‌هایی که او با خود از چین آورد برگه ای وجود داشت به عرض سی و سه سانت و طول ۵۰ سانتیمتر که سه در حاشیه این کاغذ نوشته‌است سال ۱۲۱۷ گوانژو بندر زیتون با ۳ نفر خارجی ملاقات کردم و از آنها خواستم که به خط خود چیزی برایم بنویسند آنها این را نوشتند.[6]

به این برگه دستخط نان بانموجی گفته بودند یعنی خط مردمان بیگانه جنوبی، او فکر می‌کرد که این نوشته بخشی از سوترا (سوره کتاب) بودایی است و او قصد داشت این سوغات را به راهب دیگر این دوره یعنی راهب میوئی اهدا کند که سال ۱۲۰۳ تصمیم داشت به هند برود اما به دلیل سختی و مشکلات نتوانست.

راهب «کی سی» به دلیل علاقه استادش به هند و بودا تصور می‌کرد این خط به زبان کتاب مقدس بودا است و به همین خاطر برای استادش که به سفر به هند علاقه داشت به عنوان سوغات [3] [7]. [8] به ژاپن آورد. تا اینکه در سال ۱۹۰۹ دکتر هاندا فارسی بودن آنرا شناخت و متوجه شد اشعار فارسی است و ارتباطی با بودیسم یا هند ندارد. کوانژو جایی که کهسه ایرانیان را ملاقات کرده بود در آن زمان یک بندر بازرگانی بین‌المللی بود و در واقع سوداگران گران پارسی کسانی بودند که کهسه با آنها ملاقات کرده بود زیرا ایرانیان در حال ساختن شهرک در گوانجو بودند [5].

رباعی اول

چهار بیت اول:

جهان خُرمی‌با کَس نماند **** فلک روزی دهد، روزی ستاند. *ویس ورامین با اندکی اختلاف

جهان یادگارست و ما رفتنی. ***** بمردم نماند به جز مردمی. *فردوسی در بعضی نسخه به گیتی نماند بجز مردمی نوشته شده است

  • اصل شعر در شاهنامه چنین است :
  • داستان رستم و اسفندیار بخش 26 :
  1. به سیمرغ گفت ای گزین جهان * چه خواهد برین مرگ ما ناگهان * جهان یادگارست و ما رفتنی * به گیتی نماند به جز مردمی

به نام نکو گر بمیرم رواست * مرا نام باید که تن مرگ راست * کجا شد فریدون و هوشنگ شاه * که بودند با گنج و تخت و کلاه * برفتند و ما را سپردند جای * جهان را چنین است آیین و رای.

  1. ویس ورامین نامهء پنجم اندر جفا بردن از دوست:
  • تو با صد گنج پیروزی و نازی * به چندین گنج شاید گر بنازی * چه باشد گر تو نازی از تن خویش * که ناز من به تو از ناز تو بیش
  • به تو نازم که تو زیبای نازی * بسازم با تو گر با من بسازی. ولیکن گر چه روی تو بهارست *همیشه بر رخانت گل بیار است
  • بهار نیکوی بر کس نماند * جهان روزی، دهد روزی ستاند. مَکَش چندین کمان بر دوستانت * که ناگه بشکند روزی کمانت

و گر پُر تیر داری جعبهء ناز * همه تیرت به یک عاشق مینداز.

چهار بیت دوم

در دستخط مذکور اما رباعی یا ۴ بیت دو م حالت خط کوفی دارد و به یقین خوانده نشده بود و چند نفر آنرا با چند تعبیر متفاوت خوانده بودند به‌ویژه بیت سوم (با قرمز مشخص شده) که بصورتهای زیر خوانده شده بود. اما اکنون در خوانش این دستخط پارسی با توجه به ابیات شاهنامه و ویس رامین و جامع التواریخ هیچگونه ابهامی باقی نمانده است. دیدگاههای قبلی : **چهار بیت یا رباعی دوم:

  1. گر در اجلم مسامحت خواهد بود.
  2. روشن کنم این دیده به دیدار تو زود.
  3. یعنی خلیف گردد آس کبود
  4. بدرود منست تو زمن بدرود. (یعنی بدرود و خداحافظی من از تو و تو از من بدرود و به سلامت).

بیت سوم همانند خط کوفی نوشته شده و آنرا می‌توان به اشکال مختلف خواند: ۱ - یعنی خلیف گردد آس (آسمانی) کبود ۲- یعنی خلیفه گردد این عبود. ۳- یعنی خلیف گردد ابن عبود. ۴- یا عین خلیف گردد آس کبود. ۵- یعنی خلیف کرد دامن کبود. ۶ - کوی خلیف گردد آس کبود. اگر واژه را خلیف یا خلیفه بخوانیم می تواند نویسنده دستخط باشد و او اشاره به چرخ گردون و (آس) آسمان و گردش روزگار دارد و آسمانی شدن مفهوم درگذشت و رفتن به بهشت را می‌رساند او آرزو کرده که در بهشت فرد ژاپنی را ببیند معادل ضرب‌المثل کوه به کوه نمی‌رسد آدم به آدم می‌رسد را در این بیت مورد نظر داشته‌است. خلیف و خلیفه در زبان فارسی معانی مختلفی دارد از جمله خلیفه یعنی سلطان – امیر – نانوا – رهبر کلیسای ارمنی – آدم فرهیخته. اما نکته جالب اینکه اکنون مشخص شده است این شعری معروف بوده که هم در شاهنامه بشکلی هست و هم در کتاب جامع التاریخ رشیدالدین فضل الله همدانی درست این چهارگانه در صفحه 135 و 136 آمده است و ان داستان غم انگیز خداحافظی ایرج از پدرش فریدون هست زمانیکه قصد داشت برای ارایه پیام محبت و برادری عازم لشکر تور و سلم شود تقدیر غم انگیز این بود که ایرج به کینه حسادت برادران کشته شد:

  • گر در اجلم مساهلت خواهد بود *روشن کنم این دیده بدیدار تو زود* پس گر به خلاف گردد این چرخ کبود* بدرود تو از من و من از تو بدرود.

اما در نسخه ژاپن نویسنده چند حرف را جا انداخته است که البته در آن زمان یک امر رایجی بوده چون اشعار سینه به سینه نقل میشده و کتابت کمتر رایج بوده بنا بر این ملاح ایرانی شعر را با کمی نقص نوشته است . نسخه ژاپنی چنین است : پس(گر به) خلاف گردد این ( چرخ) کبود. بدرود منست تو زمن بدرود. .[9] دکتر محمد عجم نویسنده کتاب نقش پارسی بر بناهای فاخر هندنقش پارسی بر احجار هند) می‌گوید:" همه اشعار این دستخط تقریباً قابل خواندن است و معنی هر ۴ بیت اول روشن است.گویا این اشعار در ان زمان نزد فارسی زبانان شهرت داشته و بویژه ملاحان آنها را می خوانده اند بطوریکه سعدی - شهریار رامهرمزی و ابن بطوطه( بتوته) از سرودهای ملاحان فارسی یاد کرده اند. ابن بتوته در سفر به گوانجو ایرانیان مشهوری را دیده است و حکایت نموده است که با امیر قرطی وقتی در کشتی نشستند آنها ترانه‌هایی به زبان فارسی می خواندند که یک بیت آن را وی در حافظه خود نگه داشته که به این صورت بوده است :

  • تا دل به مهرت داده ام در بحر فکر افتاده ام* چون در نماز ایستاده ام گویی به محراب اندری." که البته این شعر از سعدی است.

[10] . قبلا در رباعی آخر بیت سوم به چندین صورت خوانده شده بود . حتی گفته شده بود ممکن است واژه خلیف یا خلیفه نام نویسنده یا ملاح ایرانی نویسنده دستخط باشد "

  • جهان خُرمی‌با کَس نماند **** فلک روزی دهد، روزی ستاند.

جهان شادی و بهجت پایدار نیست و زود گذر است. چرخ گردون زمانی و روزی شادی و نعمت می‌دهد و یک روز هم آن را می‌گیرد. Happiness is not eternal and wealth does not remain with any one ** God gives happiness and good luck one day and takes it another day * vis and Ramin

  • جهان یادگارست و ما رفتنی. ***** بمردم نماند به جز مردمی.

The world is sightseeing, place of remembrance and we should depart ** nothing will be left for a person but good deeds and philanthropy * Ferdowsi جهان پایدار است اما انسان فقط یادگار از او می‌ماند فقط خوبی است که می‌ماند. به عبارتی (سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش بنکویی نبرند).

gar dar ajal-am mosāmeḥat khāhad būd
rowshan konam-īn dīde be-dīdār-e to z[ū]d

yaʿnī [ke] khalīq gardad-īn Aas[charkh-e] kabūd

bedrūd-e man-ast tō ze-man bedrūd[11]

[12]

  • ترجمه شده توسط تورو هاندا:
    • “The world is a memory, and we are all to depart, / Nothing will remain of man besides his noble deeds. ”
  • ترجمه شده توسط کوبایاشی ." [13]
  • ترجمه شده توسط شینجی ماجیما :"" [14]
  • ترجمه شده توسط علی رضا "جهان جاودانه است، ما ناپدید می‌شویم، / تنها از انسانها اعمال خوب باقی می‌ماند." [8]
  • ترجمه Tsuneo Kuroyanagi " [15]
  • ترجمه شده توسط Hideaki Sugita :"". [5]
  • ترجمه شده توسط ایمیکو اوکادا :"جهان یک خاطره است، همه چیز فانی است/ فقط نیکی‌ها باقی می‌مانند" [1]

«شاهنامه» بخش گشتاسپ، در حالی که فرزند اسفندیار و قهرمان رستم می‌جنگند، پرنده روح سیمرغ به رستم توصیه می‌کند، در حالی که رستم پاسخ می‌دهد. در نیمه دوم، متن اصلی «جهان یادگار است و ما رفتنی* بمردم نماند بجز مردمی» (ترجمه هیداکی سوژیتا) [5].

  • ترجمه شده توسط تورو هاندا:
    • “If there be indulgence in regard to my life, / I shall brignten my eyes by looking on your face, / But if this blue (sky) were to turn against me, / You bid me farewell and I bid you the same. ” (در سال ۱۹۰۹ اعلام شد) (ترجمه شده توسط شینجی ماجیما "مشیوا مگومی در طول عمر خود / اگر به چهره اونمی نگاه کنید و چشمان خود را بدرخشید / اما اگر آسمان آبی تغییر نکند، / اومی جدا شد، من اگر درست باشد، " [14])
    • “Hero will possess the mildness and benevolence, / Let my eyes brighten quickly by looking on your face, / That is to say, my companion has made my heart (eyes) blue, / This is my farewell; you, farewell from me. ” (اعلام شده در سال ۱۹۵۳)
    • "یک قهرمان باید مهربانی و دلسوز داشته باشد / ای کاش می‌توانستم به سرعت چشم‌هایم را بر چهره اش بدرخشد / دوست من چشمانم را به رنگ آبی روشن کرد (آبی رنگ غم و اندوه است) / این کلمه وداع من است، یا کلام وداع من است که می‌توانم برای شما بیاورم. "
  • クレマン・ユアール [16] (ترجمه شینجی ماجیما، "قهرمان بودن قهرمان بودن، مهربانی و سخاوت است." اگر آبی شود، آبی خواهد بود. / خداحافظ، دوست، خداحافظ. " [14]
  • ترجمه شده توسط علی رضا: "قبل از یک رویداد خوب، انسان صبر دارد، / مردم و نور چشمان شما را روشن می‌کنند، / چشمان بسیار تاریک می‌درخشد، / من به شما سلام می‌دهم، " [8]
  • ترجمه شده توسط Tsuneo Kuroyanagi "اگر برای مرگ من (خدا) سخاوتمندانه باشد / من به زودی شما را ملاقات خواهم کرد و اجازه می‌دهم این چشم بدرخشد / یعنی، داجی آبی (اوزورا) مهربان تر می‌شود / سخنان خداحافظی من، سونا کلمات خداحافظی از طاهه " [15]
  • ترجمه شده توسط Hideaki Sugita: "اگر شینیگامی سخاوتمندانه باشد، من با تو دوباره اتحاد می‌کنم و این چشم را درخشان می‌کنم." یعنی این آسمان آبی مهربان خواهد بود. پشیمانم، پشیمانم از بدنم.» [5]

شعر چهار بیتی دوم ،کاملاً شکسته‌است [15]. همچنین، نبود حروف متن بیشتر از جمله اول است و خواندن آن را دشوار می‌کند، به خصوص سطر اول و سوم بسته به خواندن کاملاً معانی مختلفی پیدا می‌کنند [15]. {{脚注ヘル

جستارهای وابسته

پانویس

پیوند به بیرون

  • قدیمی‌ترین خط فارسی در ژاپن

قدیمی‌ترین خط فارسی که از سال ۱۲۱۷ سالم باقی مانده‌است

  • خبر آنلاین دستخطی قدیمی؛ تنها سند تاریخی روابط کهن ایران و ژاپن/ایرانیانی که در دربار امپراتوری بودند یا به آنها ریاضی می‌آموختند.

منابع

  • Pelliot, Paul (July 1913), "Les plus anciens monuments de l'écriture arabe en Chine", Journal asiatique, 11 (2): 177–191
  • Okada(Okada), Emiko(Emiko) (November 1988), "Understanding Persian poetry in Japan", Japan Iran Association News, Japan Iran Association: 16–19
  • Okada, Emiko (1989-07-10), "Japan's oldest Persian document", Yomiuri Shimbun (evening), p. 13
  • Okada, Emiko (2004-09-30), "Love poem across the sea-Cultural exchange", in Emiko Okada; Keiichi Kitahara; Juri Suzuki, 65 chapters to know Iran, Area Studies, Akashi Shoten, pp. 362–365, ISBN 4-7503-1980-5
  • Kanda, Kiichiro (1984- 10-15), "Recollections of Professor Haneda", Kiichiro Kanda's complete works, 9, Tomosha Publishing, pp. 423–429, ISBN 4-8104-0364-5 Check date values in: |date= (help)
  • Kuroyanagi, Tsuneo (1987-07-10), "About Persian poetry in Japan", in Kouichi Gamo's 10th Memorial Commemorative Publication, Kouichi Gamo's Memorial, Prof. Reiichi Gamo 10th Anniversary Memorial Publication, pp. 212–223
  • Kobayashi, former (1975), History of Cultural Exchange between Japan and the Muslim Region, Middle East Study Group
  • Sugits, Hideaki (1995-06-20), The Discovery of the Middle East in Japan: Comparative Cultural History in Reverse Perspective, The University of Tokyo Press, pp. 25–34, ISBN 4-13-025022-1 Text "Sugita)" ignored (help)
  • Ogino, Minahiko (1983-06-20), ""Washibun" document and Keisei Katsutsukibo", Ancient Document Research, Japanese Society of Archeology (21): 53–59
  • Haneda, Toru (亨) (1910), "A study on the history of Japan", Lectures on History Studies, Toyama Fusa (3): 149–166
  • Haneda, Toru(亨) (1958), "On the Japanese sentences transmitted to Japan", Haneda Ph.D. Meeting, pp. 206–214, doi:10.20676/00000267-Haneda ۱۹۱۰ reprint. The decryption contents have been greatly modified.
  • Maejima, Shinji (1952), "Hanjin and Senju in Senshu", History, Mita Historical Society, 25 (3): 1–66
  • Maejima, Shinji (1982-09-30), "Hashito and Senju in Senshu", Aspects of East-West Cultural Exchange Group in Silk Road History, Seibundo Shinmitsu Company, pp. 95–158-Reprint of Maejima ۱۹۵۲.
  • Sumi-kanji Minamibanji 〈/Keisei-Kamijin-no-genki ant〉
  • Kanji scholars of the Kanji scholars.
  • National Institute of Informatics-

Digital Archive of Digital Silk Road Project "Toyo Bunko Rare Books Digital Archive"

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.