پیمان ورسای

پیمان ورسای (به آلمانی: Versailler Vertrag) (به فرانسوی: Traité de Versailles) (به انگلیسی: Treaty of Versailles) یکی از پیمان‌های پایان بخش به جنگ جهانی اول بود که رسماً به شرایط جنگی بین امپراتوری آلمان و متفقین خاتمه داد. البته درگیری‌های رزمی با انعقاد آتش‌بس ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸، قریب به هشت ماه پیش به اتمام رسیده بود. این پیمان ۲۸ ژوئن سال ۱۹۱۹ در کاخ ورسای در حومه پاریس به امضای دولت‌های پیروز بریتانیا، ایالات متحده، فرانسه، ایتالیا و ژاپن از یک طرف و امپرتوری آلمان در طرف دیگر رسید. سایر قدرت‌های مرکز پیمان‌های جداگانه‌ای با متفقین امضا کردند. پیمان ورسای از ۱۰ ژانویه ۱۹۲۰ به مرحله اجرا گذاشته شد.

پیمان ورسای
نسخه انگلیسی معاهده ورسای
امضا شده28 June 1919[2]
مکانHall of Mirrors in the Palace of Versailles, Paris, France[3]
اجرا10 January 1920[4]
شرطRatification by Germany and three Principal Allied Powers.[1]
امضاکنندگانCentral Powers

 جمهوری وایمار[1]


Allied Powers
 ایالات متحده آمریکا[1]
 امپراتوری بریتانیا[1]
 فرانسه[1]
 ایتالیا[1]
 ژاپن[1]


ضامنFrench Government[5]
زبان‌هافرانسوی and انگلیسی[5]
Treaty of Versailles در ویکی‌نبشته

با توجه به پیامدهایی که داشت می‌توان پیمان ورسای را در زمره تأثیرگذارترین و سرنوشت‌سازترین پیمان‌های تاریخ به حساب آورد. پیمان امپراتوری آلمان خلع سلاح کرد، بخش گسترده‌ای از خاک و تمامی مستعمراتش را از آن گرفت و مجبور به پرداخت غرامت به متفقین ساخت.[6]

مذاکرات صلح ورسای که با شرکت ۲۷ کشور از ۱۲ ژانویه تا ۲۸ ژوئن ۱۹۱۹ جریان یافت، از یک طرف شاهد کشمکش بین فاتحان و مغلوبان و از طرف دیگر شاهد نزاع ما بین خود فاتحان بود که بیشتر اختلاف آن‌ها ناشی از ایدئالیسم ویلسنی و اشتهای فرانسه برای به چنگ آوردن غنائم بیشتر و همچنین خواسته فرانسه مبنی بر تضعیف آلمان از یک طرف و ترس انگلستان از تفوق فرانسه از طرف دیگر بود.[7]

کشورهای شرکت‌کننده و اهدافشان

چون شرکت تمام کشورها در تصمیم‌گیری میسر نبود در ۱۲ ژانویه کنفرانسی مرکب از ده عضو تشکیل گردید و چون کارهای محوله زیاد بود کمیسیون‌های متعددی (۵۲ کمیسیون) که هر یک بررسی یک موضوع را به عهده داشتند به وجود آمد؛ ولی بالاخره از ماه مارس به بعد تصمیمات نهائی خارج از شورای ده نفره به وسیله چهار نفر رؤسای نمایندگی‌های رسمی قدرت‌های بزرگ یعنی ژرژ کلمانسو نخست‌وزیر فرانسه، دیوید لوید جرج نخست‌وزیر انگلستان، توماس وودرو ویلسون رئیس‌جمهور آمریکا و «اورلاتدو» نخست‌وزیر ایتالیا اتخاذ می‌گردید و نمایندگی ژاپن فقط در مورد مسائل خاوردور مورد مشورت قرار می‌گرفت.[8]

هر یک از کشورهای شرکت‌کننده با ادعاها و برنامه‌های متفاوتی وارد کنفرانس شدند و تنها آمریکا که زمینه آینده منافع خود را می‌چید ادعای تصرف هیچ سرزمینی را نداشت و با ادعاهای توسعه طلبانه فاتحین نیز مخالفت می‌کرد. ویلسن خواهان اجرای اعلامیه خود و ایجاد نظمی براساس قدرت جامعه ملل بود. انگلستان که خواهان فروپاشی نیروی دریایی آلمان بود و به مقصود خود رسیده و راضی به نظر می‌رسید و در ادامه به دنبال اهداف اقتصادی قصد تسلط بر بازارهای آلمان را داشت و می‌کوشید تا از فشارهای فرانسه بر آلمان که زوال همگانی این کشور را به دنبال داشت بکاهد؛ و از طرف دیگر چون از خطر بلشویسم و تفوق فرانسه بر قاره اروپا نگران بود تا حدی با سیاست آمریکا همگام شده و جلو فرانسه می‌ایستاد. فرانسه که پیش از همه از جنگ لطمه دیده بود قبل از همه چیز به فکر تحکیم امنیت خود و گرفتن تضمینی در مقابل خطر احتمالی آلمان بود و از طرف دیگر بر احیاء اوضاع اقتصادی خود و همچنین تضعیف اقتصادی آلمان و برگرفتن غرامت هر چه بیشتر از آلمان اصرار داشت. ایتالیا بر عکس به علت نقش اندکی که در پیروزی داشت زیاد به بازی گرفته نمی‌شد. با این وجود از نظر ادعاهای ارضی تا حدی به مقصود خود رسید ولی پیوسته خواهان اجرای مفاد عهدنامه لندن(۱۹۱۵) بود.[9]

بندهای قرارداد

مفاد این عهدنامه در ۴۴۰ ماده و ۱۵ بخش تنظیم شد. قسمت اعظم معاهده مربوط به جدا کردن بخش‌هایی از سرزمین آلمان بود. آلزاس و لرن به فرانسه داده شد. ناحیه اوپن – مالمدی به بلژیک و «پزناتی» به لهستان داده شده که از طریق کریدور لهستان به دریا راه می‌یافت. شهر گدانسک زیر نظر جامعه ملل قرار گرفت و اجرای سیاست خارجی و گمرکی آن به لهستان واگذار شد.[10]

تعیین سرنوشت شلزویگ و سلیسیای علیا موکول به برگزاری همه‌پرسی شد و عاقبت نیز طبق همه‌پرسی که در سال ۱۹۲۱ به عمل آمد شلزویگ به دانمارک منضم گردید و سلیسیا که ۶۰ درصد مردم به الحاق به آلمان و ۴۰ درصد به الحاق به لهستان رأی دادند طبق تصمیم جامعه ملل یک سوم آن به لهستان و بقیه به آلمان منضم گردید.[11]

بندر ممل و کرانه‌های آن به لیتوانی، هولشتین به چکسلواکی واگذار شد. اتحاد آلمان با اتریش منع گردید. سار تحت کنترل جامعه ملل درآمد و راین‌لند غیرنظامی گردید.[12] علاوه بر این آلمان تمامی مستعمرات خود را از دست داد. کامرون و قسمتی از توگو به فرانسه و آفریقای شمالی و جنوب غربی آفریقا به انگلستان و جزایر پاسفیک (اقیانوس آرام) به ژاپن واگذار گردید تا زیر قیومیت آن‌ها اداره شوند. براساس ماده ۲۲ منشور جامعه ملل قرار شد که اداره این مستعمرات از طرق جامعه ملل به بعضی از قدرت‌های صاحب تجربه سپرده شود تا ضمن اداره، مقدمات استقلال آن‌ها را نیز فراهم نمایند.

برخی بندهای قرارداد صلح ورسای:

  • تمامی کشتیهای جنگی و تجاری آلمان به انگلستان و فرانسه داده شود
  • آلمان با هزینه خود برای متفقین کشتی بسازد
  • آلمان باید از تمامی دارایی‌های خود در سایر کشورها چشم بپوشد
  • آلمان باید ۵۰۰۰ موتور قطار و ۱۵۰ هزار اتومبیل برای متفقین تولید کند
  • آلمان باید به مدت ۱۰ سال مقادیر زیادی (مقادیر در پانویس قرارداد ذکر شده بود) زغال سنگ به فرانسه ایتالیا و بلژیک بپردازد
  • متفقین تا ۵ سال بر واردات و صادرات آلمان نظارت داشته باشند
  • رودهای البه و اودر و همچنین کانال کیل در آلمان بین‌المللی اعلام شود
  • علاوه بر این‌ها آلمان باید ۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون لیره استرلینگ به صورت نقدی غرامت به متفقین بپردازد
  • ناحیه زغال سنگ خیز زارلاند به مدت ۱۵ سال به فرانسه واگذار شود
  • آلمان می‌بایست ارتش خود را به یکصد هزار نفر آن هم بدون تانک، سلاح سنگین و خودروهای زرهی کاهش دهد
  • آلمان از حق داشتن زیردریایی و سرباز‌گیری محروم می‌شود
  • آلمان از داشتن نیروی هوایی محروم و نیروی دریایی آن هم به ۶ فروند کشتی جنگی و تعدادی رزمناو و اژدر محدود می‌گردد

به موجب این قرارداد آلمان ۵۵ درصد از منابع سنگ آهن، ۴۵ درصد از منابع زغال سنگ، ۷۵ درصد از منابع روی و ۵۷ درصد از منابع سرب خود را از دست داد.

جستارهای وابسته

منابع

  1. Treaty of Versailles Preamble
  2. Slavicek, p. 114
  3. Slavicek, p. 107
  4. Boyer, p. 153
  5. Treaty of Versailles Signatures and Protocol
  6. https://web.archive.org/web/20161012234636/http://tarikh1.com/treaty-of-versailles/. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۶. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  7. نقیب‌زاده، احمد؛ تحولات روابط بین‌الملل، تهران، قومس، ۱۳۷۸، ص ۱۶۴
  8. هیوز، استوارت؛ تاریخ معاصر اروپا، ترجمه علی اکبر بامداد، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱، ص ۱۰۳
  9. نقیب‌زاده، احمد؛ پیشین، ص ۱۶۵
  10. فیشر؛ هربرت؛ تاریخ اروپا، ترجمه وحید مازندرانی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶، ص ۴۹۱
  11. نقیب‌زاده، احمد؛ پیشین، ۱۶۶
  12. علی بابائی، غلامرضا؛ فرهنگ سیاسی، تهران، انتشارات، آشتیان، ۱۳۸۲، ص ۳۹۱

پیوند به بیرون

در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ پیمان ورسای موجود است.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.