محمدابراهیم همت
محمدابراهیم همت (زاده ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شهرضا – درگذشته ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ جزیره مجنون)[3] معلم و نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بشمار میآمد. وی پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۱ مدت کوتاهی را در جبهه جنگ لبنان و اسرائیل گذراند، سپس به ایران بازگشت و در جبهههای جنگ ایران و عراق در عملیاتهایی چون فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان و خیبر مسئولیتهایی را عهدهدار بود. او در اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر کشته شد.
محمدابراهیم همت | |
---|---|
زاده | ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شهرضا، ایران |
درگذشته | ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ (۲۸ سال)اصابت گلوله توپ جزیره مجنون، عراق |
مدفن | |
یگان | سپاه پاسداران |
فرماندهی | فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله |
جنگها و عملیاتها | جنگ ایران و عراق عملیات فتحالمبینعملیات بیتالمقدسعملیات رمضانعملیات خیبر † |
نشانها | نشان فتح ۲[1] |
همسر(ان) | ژیلا بدیهیان |
فرزندان | محمدمهدی مصطفی[2] |
تحصیلات
محمدابراهیم همت در ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضای اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات خود را در همان شهر به پایان رساند و در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت. در همان سال وارد دانشسرای تربیت معلم اصفهان شد و در سال ۱۳۵۴ مدرک فوق دیپلم خود را اخذ کرد. ۲ سال بعد برای گذراندن خدمت سربازی اقدام کرد. وی پس از سربازی به شهر خود بازگشت و مدتی در مدارس راهنمایی شهرضا و روستاهای اطراف به تدریس تاریخ پرداخت.
فعالیت های سیاسی
فعالیتهای وی ضد رژیم باعث شد تا چندین نوبت از طرف سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) به او اخطار شود. گوشه و کنار، حرفهای نیشدار او به گوش حکومت رسید و اخطار ساواک در پرونده او ثبت گردید.[4] بخاطر فعالیتهای سیاسی وی ساواک وی را تعقیب کرده و او مدتی فراری بود. نخست به شهر فیروز آباد رفت و بعد از چندی به یاسوج رفت. موقعی که در صدد دستگیری وی برآمدند به دوگنبدان عزیمت کرد و سپس به اهواز رفت و در آنجا سکنی گزید. با بالا گرفتن انقلاب ۱۳۵۷، به شهرضا بازگشت و سازماندهی تظاهرات مردمی را بر عهده گرفت. در پایان یکی از راهپیماییها، قطعنامه آن را قرائت کرد و شایع شد که حکم اعدامش را صادر کردهاند و همین مسئله، او را تا روز پیروزی انقلاب، در مخفیگاهها نگه داشت.[5]
پس از انقلاب
همت پس از پیروزی انقلاب، در ایجاد نظم و دفاع از شهر و راهاندازی کمیته انقلاب اسلامی شهرستان شهرضا نقش داشت. او از جمله کسانی بود که سپاه شهرضا را با کمک دو تن از برادران خود و سه تن دیگر از دوستانش تشکیل داد. اواخر سال ۱۳۵۸ به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت کرد و به فعالیتهای عقیدتی پرداخت. همت در خرداد سال ۱۳۵۹ به منطقه کردستان اعزام گردید.
جنگ ایران و عراق
با آغاز جنگ، او و احمد متوسلیان، به دستور محسن رضایی؛ فرمانده وقت سپاه پاسداران، مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمد رسولالله را تشکیل دهند. نخستین بار در عملیات فتحالمبین، مسئولیت قسمتی از عملیات به عهده همت گذاشته شد. وی در موفقیت عملیات در منطقه کوهستانی «شاوریه» نقش مهمی داشت. او در عملیات بیتالمقدس در سمت معاونت تیپ محمدرسولالله فعالیت و تلاش قابل توجهی را در شکستن محاصره جاده شلمچه به خرمشهر انجام داد و یگان تحت امر او سهم بسزایی را در فتح خرمشهر برعهده داشتند.
در سال ۱۳۶۱ با آغاز جنگ در جنوب لبنان، به منظور حمایت از حزبالله لبنان، راهی این کشور شد و پس از دو ماه به ایران بازگشت. با شروع عملیات رمضان، در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۶۱ در منطقه شرق بصره، فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسولالله را به عهده گرفت و بعدها با ارتقاء این یگان به لشکر، در سمت فرماندهی آن لشکر نیز انجام وظیفه کرد. در عملیات مسلم بن عقیل و عملیات محرم در سمت فرمانده قرارگاه ظفر، ایفای نقش کرد. در عملیات والفجر مقدماتی، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل: لشکر ۲۷ حضرت رسولالله، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا بود، به عهده گرفت. سرعت عمل لشکر ۲۷ تحت فرماندهی او، در عملیات والفجر ۴ قابل توجه بود. وی در تصرف ارتفاعات کانی مانگا، نقش داشت.[6]
عملیات خیبر و بی توجهی مقام های سیاسی
به روایت محمد ابوترابی در کتاب مردان رستگار، با قفل شدن عملیات و بی توجهی مقام های سیاسی و نظامی به توضیحات محمدابراهیم همت در مورد واقعیتهای صحنه نبرد، میان همت -که بعد از متوسلیان فرمانده لشکر ۲۷ شده- و کاظم رستگار گفتگویی تکان دهنده در میگیرد: کاظم رستگار مدام میگفت:
«همین است دیگر، به خدا توکل کن، آنها [مقامهای بالا] کی فهمیدند ما چه میکشیم که حالا بفهمند؟...»
همت در حرفهایش روی یک موضوع خیلی تاکید می کرد، آن هم اینکه:
بالایی ها تصور میکنند کوتاهی میکنم و توقع دارند بعد از پنج، شش بار... شکست خوردن، کماکان ادامه بدهم، درحالی که شدنی نیست. من باید بچه ها را از روی بدن شهدای شب قبل حرکت بدهم... این طرف هم پایینیها [نیروهای رزمنده] فکر میکنند من مطالب را به بالا منتقل نمیکنم و گردان، گردان را برای یک هدف دست نیافتنی هزینه می کنم... دیگر خسته شدم.
به روایت کتاب دستواره سخن می گوید نوشته حسین شکری، محمدابراهیم همت در میانه عملیات خیبر از محمدرضا دستواره فرمانده وقت تیپ ابوذر لشکر ۲۷ می خواهد به نزد اکبر هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی برود و عملی نبودن دستورات مدیران جنگ را توضیح بدهد، ولی هاشمی با تاکید بر اینکه هرچقدر هم کشته بدهند باید عملیات را ادامه دهند میگوید:
«اسلام را به خفت نیندازید. بلند شوید بروید. توکل کنید. انشاءالله راه باز میشود.»
در جریان خیبر، محمدابراهیم همت و حمید باکری جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا کشته می شوند و اگرچه ایران جزایر مجنون را تصرف میکند، ولی به هدف اصلی عملیات یعنی قطع ارتباط بصره با بقیه عراق نمی رسد.[7]
دیدگاهها
محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه دربارهٔ همت چنین میگوید:
ما در حقیقت چهار لشکر داشتیم که اینها وقتی هر جا وارد میشدند، هیچ خطی در مقابلشان قدرت مقاومت نداشت، حاج همت و لشکر ۲۷ محمد رسولالله، حسین خرازی و لشکر ۱۴ امام حسین، مهدی باکری و لشکر ۳۱ عاشورا، احمد کاظمی و لشکر ۸ نجف که در هر کجا وارد میشدند، بدون استثنا با موفقیت همراه بود.[8]
درگذشت
در جریان عملیات خیبر، همچنان که نیروهای ایرانی در برابر ارتش عراق مقاومت میکردند هنگامی که همت برای بررسی وضعیت جبهه جلو رفته بود بر اثر اصابت گلولهٔ توپ در نزدیکیاش همراه با سید حمید میرافضلی، در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در محل تقاطع جادههای جزایر مجنون شمالی و جنوبی بر اثر اصابت گلوله توپ سر از بدن جداشده و کشته شد.[9]
ابراهیم همت در جریان عملیات خیبر به همرزمانش گفته بود: «باید مقاومت کرده و مانع از بازپسگیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه اینجا شهید میشویم یا جزیره مجنون را نگه میداریم».[3] محسن رضایی در مصاحبهای گفتهاست: «اولین باری که در جنگ به کسی عنوان «سید الشهدا» دادند، در همین خیبر و برای حاج همت بود.»[10]
آرامگاه
ابراهیم همت قرار بود در قطعه ۲۴ بهشت زهرا دفن شود ولی به اصرار خانواده در زادگاهش و در کنار امامزاده شاهرضا دفن شد. با این حال در (قطعه ۲۴ ردیف ۷۷ شماره ۵۲۴) بهشت زهرا و در کنار مصطفی چمران، عباس کریمی و رضا چراغی سنگ مزاری برای وی نصب کردهاند و شدهاست.[11]
برای بزرگداشت وی بزرگراه شهید همت و ایستگاه متروی شهید همت تهران به نام او نامگذاری شدهاست. همچنین یکی از بزرگراههای جنوب شرقی اصفهان، به نام وی نامگذاری شدهاست.
کتابهایی همچون «همپای صاعقه»، «ضربت متقابل»، «به روایت همت»، «ماه بالای سر بچه هاست» و «نیمه پنهان ماه» از جمله کتابهایی هستند که در خصوص زندگی فردی و نظامی ابراهیم همت منتشر گردیدهاست.[12]
جستارهای وابسته
پانویس
- http://www.farsnews.ir/newstext.php?nn=13921029000489
- «عکس: مصطفی و محمد مهدی همت در کنار عکس پدر». پارسینه.
- «خلاصه زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت». وبگاه الف.
- حسین بهزاد، گلعلی بابایی، همپای صاعقه، سوره مهر۱۳۸۷، چاپ چهارم، صفحهٔ ۸۰۹
- «زندگینامه سردار حاج محمد ابراهیم همت». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۲.
- «زندگینامه: محمد ابراهیم همت». همشهری آنلاین.
- «کودتای خزنده در سپاه؛ نوار صوتی جلسهای محرمانه در زمان جنگ». بی بی سی.
- «احمد کاظمی در غلطان سپاه». تابناک.
- «زندگینامه شهید همت». آفتاب. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ مه ۲۰۱۰. دریافتشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹.
- «همت، یکی از فرماندهان بزرگ و برجسته». تابناک.
- سایت خبری مشرق
- «جمعآوری کتاب زندگینامه شهید "همت" از بازار». باشگاه خبرنگاران.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ محمدابراهیم همت موجود است. |