محمدرضا دستواره

محمدرضا دستواره (زادهٔ ۱۳۳۸ در تهران - درگذشته ۱۳ تیر ۱۳۶۵)،[2] از فرماندهان جنگ ایران و عراق بود.[3] یکی از شریان های اصلی تهران به نام وی نامگذاری شده است.[4]

محمدرضا دستواره
زاده۱۳۳۸
تهران
درگذشتهمهران
مدفن
تهران، بهشت زهرا ،قطعه ۲۶
فرماندهیفرمانده تیپ سوم ابوذر قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص)
قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص)[1]
سرپرست لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص)
جنگ‌ها و عملیات‌هاجنگ ایران و عراق

سال های اول زندگی

در سال ۱۳۳۸ در تهران، در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. وی به واسطه حضور فعال و مستمر در تظاهرات و فعالیت‌های مردمی علیه حکومت پهلوی، شناسایی شد و در روز ۱۴ آبان ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران دستگیر و به زندان رفت.[5]

پیروزی انقلاب اسلامی

وی در مراسم استقبال از روح الله خمینی مسئول امنیت قسمتی از میدان آزادی بود. با پیروزی انقلاب اسلامی به کمیته انقلاب اسلامی پیوست. بعد از چهار ماه به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. با آغاز ناآرمی ها در غرب کشور داوطلبانه طی مأموریتی عازم کردستان شد.[6]

فعالیت‌های در کردستان

دستواره در کردستان همراه فرماندهانی مانند رضا چراغی و احمد متوسلیان تمام تلاش خود را برای برقراری امنیت به کار گرفت. با آزادسازی مریوان، وی به دستور احمد متوسلیان، به عنوان مسئول تدارکات[3] مأموریت یافت تا کالاهای ضروری مردم را تهیه کرده و در اختیار شهروندان کُرد قرار دهد. دستواره مدتی نیز فرماندهی «پاسگاه شهدا»، در محور مریوان را به عهده داشت.[2]

زمانی که متوسلیان مأموریت یافت تیپ محمدرسول الله را تشکیل دهد، دستواره راهی جنوب کشور شد و در آنجا به علت مهارت در جذب نیرو، «مأمور تشکیل واحد پرسنلی تیپ» شد.[6]

جنگ ایران و عراق

متوسلیان در اواخر خرداد سال ۱۳۶۱ در مأموریتی به همراه هیأتی رسمی از مسئولین سیاسی-نظامی ایران راهی سوریه شد تا راه‌های مساعدت به مردم لبنان علیه حمله و اشغالگری صهیونیست‌ها را بررسی نماید.[7] در این سفر دستواره حضور داشت.[6]

پس از عملیات «رمضان» و «مسلم‌بن‌عقیل» وی به «فرماندهی تیپ سوم ابوذر» منصوب شد و تا زمان عملیات «خیبر» در همین مسئولیت به خدمت مشغول بود.[2]

در جریان عملیات خیبر و با کشته شدن محمدابراهیم همت و واگذاری فرماندهی به عباس کریمی وی به عنوان «قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول» منصوب شد. پس از کشته شدن عباس کریمی در عملیات بدر، به عنوان «سرپرست لشکر» منصوب شد و در نهایت با انتصاب فرماندهی جدید لشکر، دستواره همچنان به عنوان قائم مقام لشکر، انجام وظیفه می‌کرد.[6]

ازدواج

دستواره در ۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ زندگی مشترک خود را با عذرا رستمیان شروع کرد. پسرش در ۲۱ فروردین ۱۳۶۲ به دنیا آمد.[8]

مرگ

وی در ۱۳ تیر ۱۳۶۵ و در جریان عملیات کربلای۱ ، «روز آزادسازی شهر مهران» کشته شد.[9]

قبر برادران دستواره در قطعه ۲۶ بهشت زهرای تهران

برادرش حسین دستواره ۲۹ خرداد ۱۳۶۵ در جریان آزادسازی مهران کشته شد. برادر دیگر وی، محمد دستواره در ۲۰ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه کشته شد.[10]

دستواره ۱۱ بار مجروح شد.[2] در آذر ۱۳۵۹ بر اثر ترکش استخوان لگن وی خرد شد و بر اثر همین مجروحیت تا پایان عمر پایش را به زمین می کشید و راه می رفت.[3]

کتاب‌شناسی

  • قصه ی ما، همین بود (سرگذشت نامه ی سردار شهید سید محمدرضا دستواره) نشر صاعقه

جستارهای وابسته

پانویس

  1. سعید ابوطالب (۱۳۹۴هی یو!، سوره مهر، ص. ۷۹، شابک ۹۷۸-۶۰۰۰-۳۰۱۴-۷۷
  2. «شهید دستواره گفته بود "کنار برادر شهیدم برایم قبری نگه دارید"». خبرگزاری تسنیم.
  3. «شهیددستواره به روایت یک امدادگر/عملیات محمدرسول ا..(ص) زمینه فتح بزرگ». خبرگزاری مهر.
  4. «بلوار شهید دستواره در منطقه ۲۰ به آزادگان متصل شد». خبرگزاری فارس.
  5. «خاطراتی از شهید سيد محمدرضا دستواره». سایت جامع مذهبی فرهنگی شهید آوینی. بایگانی‌شده از اصلی در ۷ نوامبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۶.
  6. «سالروز شهادت سردار شهید محمدرضا دستواره». خبرگزاری دانشجویان ایران.
  7. گلعلی بابایی، حسین بهزاد، همپای صاعقه (کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله، جلد اول) چاپ چهارم، سوره مهر، ص۸۰۸
  8. «سفارش امام بعد از خواندن خطبه عقد به شهید دستواره و همسرش چه بود؟». خبرگزاری فارس.
  9. «سالروز شهادت سردار شهید محمدرضا دستواره». خبرگزاری ایسنا.
  10. «سه شهید؛ سهم خانواده دستواره در یک سال/ سیدرضا برای برادرش نیز پارتی بازی نکرد». خبرگزاری دفاع مقدس. بایگانی‌شده از اصلی در ۷ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۶.

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.