مهدی باکری
مهدی باکری (زادهٔ ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در میاندوآب– درگذشته ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ در جزیره مجنون) نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان سپاه پاسداران در خلال جنگ ایران و عراق محسوب میشد و فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا را برعهده داشت.[1]
![]() | ||
شناسنامه | ||
---|---|---|
تاریخ تولد | ۲۰ فروردین ۱۳۳۳ | |
محل تولد | میاندوآب، آذربایجان غربی، ایران | |
تاریخ کشتهشدن | ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ (۳۰ سال) | |
محل کشتهشدن | روستای حریبه، عراق | |
نحوه کشتهشدن | اصابت تیر مستقیم † | |
محل دفن | مفقود | |
اطلاعات نظامی | ||
فرماندهی | فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا | |
رسته نظامی | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی | |
طول خدمت | ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳ | |
نشانهای لیاقت | نشان فتح | |
عملیاتهای مهم | فتحالمبین بیتالمقدس رمضان مسلم بن عقیل والفجر مقدماتی والفجر ۱، ۲، ۳ و ۴ خیبر بدر † |
باکری در عملیاتهای فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، ۲، ۳ و ۴، همچنین عملیات خیبر حضوری فعال داشت. وی در خلال اجرای عملیات بدر در روستای حریبه، بر اثر اصابت گلوله مستقیم نیروهای عراقی کشته شد، سپس گروهی داوطلب برای بازگرداندن پیکر وی اقدام کردند، که در حال بازگشت، قایق آنها مورد اصابت موشک آر.پی.جی قرار گرفت و پیکر کلیه آنها در اروندرود مفقود گردید.[2] دو برادر دیگر مهدی باکری؛ به نامهای علی باکری و حمید باکری نیز بهترتیب در خلال انقلاب و جنگ ایران و عراق کشته شدند.
زندگینامه
زندگی قبل از جنگ
مهدی باکری در ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در میاندوآب و در خانوادهای مذهبی زاده شد. در کودکی مادرش را از دست داد. برادر بزرگتر او، علی باکری از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود. وی پس از اخذ مدرک دیپلم متوسطه، وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی مکانیک شروع به تحصیل کرد. در دوران دانشجویی، فعالیت سیاسی را آغاز کرد و در این دوره با افرادی چون سید یحیی رحیمصفوی و حسین علایی آشنا شد، که این تشکلهای دانشجویی نقش مهمی در برپایی تظاهرات شهر تبریز در ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ داشتند. همان زمان وی توسط ساواک شناسایی شد و بارها برای بازجویی و تحت نظر آزاد شد. در حین تحصیل خبر مرگ برادرش، علی باکری را به وی دادند، که توسط رژیم پهلوی اعدام شده بود.
با وقوع انقلاب مهدی باکری نقش فعالی در سازماندهی بخشی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت. وی برای مدتی نیز شهردار ارومیه بود و دوره کوتاهی نیز دادستان دادگاه انقلاب ارومیه بود. او همزمان با فعالیت در سپاه، مسئولیت شهرداری ارومیه را نیز بر عهده داشت. باکری اندکی پس از آغاز جنگ ایران و عراق ازدواج کرد و یک روز پس از ازدواج نیز عازم جبهههای جنوب شد.
جنگ ایران و عراق
مهدی باکری در مدت کوتاهی مدارج ترقی را در سپاه پاسداران طی کرد. در عملیات فتح المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف حضور داشت، که در همان عملیات از ناحیه چشم مجروح شد. پس از بهبود به جبهه بازگشت و در عملیاتهایی چون عملیات بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱ تا ۴ و عملیات خیبر در سمتهای مختلف فرماندهی شرکت کرد. در مجموعه عملیاتهای والفجر با عنوان فرمانده لشکر عاشورا فعالیت میکرد.[3]
در خلال انجام عملیات خیبر، به مهدی باکری خبر داده شد، که برادرش حمید باکری در صحنه نبرد کشته شدهاست و میخواهند برای بازگرداندن پیکر او گروهی را اعزام نمایند، اما وی ممانعت میکند و از پشت بیسیم این جمله را به زبان میآورد:
همهٔ آنها برادرای من هستند اگر تونستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید
مفقودالاثر شدن
در حین انجام عملیات بدر و در حالیکه نیروهای عراقی با محاصره کامل لشکر سربازان تحت امر مهدی باکری در جزیره مجنون در حال زدن تیر خلاص به سربازان مجروح باقیمانده بودند، احمد کاظمی و محمود دولتی با بیسیم از وی میخواهند که با عبور از دجله و پیمودن فاصله ۷۰۰ متر و رسیدن به فضای میان خط اول و خط دوم حمله، جان خود را نجات دهد، ولی این درخواستها، با پاسخ منفی باکری همراه بود تا آنکه بر اثر اصابت تیر مستقیم نیروهای عراقی، کشته شد.[4]
سپس گروهی برای بازگرداندن پیکر باکری اقدام کردند، اما هنگام انتقال پیکر وی، قایق آنها هدف اصابت شلیک مستقیم آر پی جی نیروهای عراقی قرار گرفت و در اروندرود غرق گردید. پیکر وی و سایر سربازانش، هیچگاه یافت نشد.[5]
یادبودها
بزرگراه باکری
بزرگراه شهید باکری در غرب تهران، به یادبود مهدی باکری نامگذاری شدهاست.
ورزشگاه باکری
ورزشگاه اختصاصی باشگاه فوتبال تراکتورسازی تبریز است، که به یادبود مهدی باکری، ورزشگاه شهید باکری نامگذاری شده است .
منابع
- «زندگینامه: مهدی باکری (۱۳۳۳ - ۱۳۶۳) -». همشهری آنلاین.
- «روایتی از ماجرای شهادت و آخرین لحظات عمر آقا مهدی باکری». خبرگزاری تسنیم. ۲۷ اسفند ۱۳۹۸.
- عامری، محمد، وصیت یاران، تهران، انتشارات تقدیر، ۱۳۹۲.
- «زندگینامه سردار بدر شهید مهدی باکری». راسخون. دریافتشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹.
- معصومه سپهری (۱۳۹۱)، نورالدین پسر ایران، سوره مهر، ص. ۳۲۳، شابک ۹۷۸۵۳۱۱۷۵۲۲۰۶
پیوند به بیرون
![]() |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به مهدی باکری در ویکیگفتاورد موجود است. |