ری میلند
ری میلاند (انگلیسی: Ray Milland)؛ با نام اصلی آلفرد رجینالد جونز (انگلیسی: Alfred Reginald Jones) (زاده ۳ ژانویهٔ ۱۹۰۷ درگذشته ۱۰ مارس ۱۹۸۶) یک هنرپیشه و کارگردان اهل ولز بود.
ری میلاند | |
---|---|
نام اصلی | آلفرد رجینالد جونز |
زمینه فعالیت | سینما |
تولد | ۳ ژانویهٔ ۱۹۰۷ نیث، ولز، بریتانیا |
مرگ | ۱۰ مارس ۱۹۸۶ (۷۹ سال) تورانس، کالیفرنیا، ایالات متحده(سرطان ریه) |
مدفن | مومیایی شده |
ملیت | ولزی |
پیشه | هنرپیشه و کارگردان |
سالهای فعالیت | ۱۹۲۹–۱۹۸۵ |
همسر(ها) | موریل وبر |
زندگینامه
با نام رجینالد تراسکات جونز به دنیا آمد. در دانش گاه ویلز تحصیل کرد. پس از سه سال خدمت به عنوان نگهبان در سواره نظام کاخ سلطنتی در لندن، در سال ۱۹۲۹ وارد سینما شد؛ ابتدا با نام اسپایک میلاند که بعدها به ریموند میلاند تغییرش داد. پس از ایفای چندین نقش کوچک و بزرگ، در ۱۹۳۰ رهسپار هالیوود شد. چند سال در نقشهای دوم، معمولاً به عنوان دوست یا حریف قهرمان اصلی، ظاهر میشد تا این که در اواسط دههٔ ۱۹۳۰ نقشهای اول هم به او روی خوش نشان دادند. با شخصیت خوشبرخورد و جذابش، اغلب نقش قهرمانان مرد مؤدب، مطمئن و رمانتیک را در بسیاری از کمدیها و گاه فیلمها معمایی یا حادثه ای بازی میکرد. اگرچه همواره بازیگری کارکشته بود، تا هنگام بازی نیرومندش به عنوان یک نویسندهٔ الکلی در تعطیلی از دست رفتهٔ بیلی وایلدر چندان جلب نظر نکرد. این نقش جایزهٔ اسکار ۱۹۴۵ را برایش به ارمغان آورد. بیش تر نقشهای بعدی اش درخور استعداد او نبودند، با این حال میتوانست با شخصیت پردازیهای جالبش در آثار کماهمیت خوش بدرخشد. از ۱۹۵۵ شروع به کارگردانی خود در تعدای فیلم کرد که قابل قبول بودند اما برجستگی خاصی نداشتند. پس از غیبتی چندین ساله با ایفای نقشی فرعی در قصهٔ عشق به هالیوود بازگشت و سپس به بازی در نقشهای اصلی در فیلمهای کم خرج ترسناک روی آورد. هم چنین ستارهٔ مجموعهٔ تلویزیونی کمدی شوی ری میلاند (۱۹۵۳–۱۹۵۵) بود. عاشق کتاب و خانه نشینی بود، از جنجالهای هالیوود دوری میکرد و به ندرت خبری از او در ستون شایعات نشریات دیده میشد. یک بار ازدواج کرد که پنجاه و چهار ساله هم به طول انجامید. خاطراتش را در کتابی با نام چشمهای دریده در بابل (۱۹۷۶) نوشتهاست.
بعد از تعطیلات از دست رفته
میلاند تا پیش از تعطیلی از دست رفته در بیش از شصت فیلم بازی کرده بود. پارامونت در دههٔ ۱۹۳۰ او را مرتب مشغول نگه میداشت تا جایی که در طول این دهه بهطور متوسط سالی پنج فیلم در کارنامه داشت. در واقع غافلگیری تماشاگران و منتقدان برابر تعطیلی از دست رفته ناشی از این واقعیت بود که قبلاً کسی چندان انتظاری از میلاند به عنوان بازیگر نداشت. با این حال این جوان پُرکار، به ویژه در فیلمهایی که برای میچل لایسن (شش فیلم) و جان فارو (چهار فیلم) بازی کرده بود، به سبکی شخصی در بازیگری دست یافته بود. جوهر نقش آفرینی او به عنوان مرد اصلی در فیلمهای زندگی آسان و کیتی (هر دو ساختهٔ لایسن) متبلور شد و جنبهٔ تاریک و شیطانی پنهان در پس شخصیت جنتلمن بانزاکت او در فیلمهای جان فارو مورد استفاده قرار گرفت (در نیک بیل قلابی او نقش خود شیطان را بازی میکند، و در ساعت بزرگمرد بی گناهی است که وسوسه میشود تا به اعماق ماجرای یک جنایت فرورود). پشت لبخند میلاند، همواره نوعی تکبر حس میشد که ابتدا برای خلق تأثیرات کمیک به کار میرفت. اما با گذشت زمان، شریرانه بودن اعتماد به نفس او بیش تر در معرض دید قرار گرفت. به دنبال فارو و وایلدر، فریتس لانگ در وزارت ترس، آلفرد هیچکاک در M را برای قتل بگیر، راسل راس در دزد و ریچارد فلایشر در دختری در تاب مخمل سرخ، همه، برق جنایت را در چشمهای پُرجلوهٔ میلاند نشان دادند. سپس راجر کورمن در «ایکس» - مردی با چشمهای اشعهٔ ایکس، یکی از پُرانرژیترین نقشهای عمرش را به او داد. در همین دوره فیلمهایش را کارگردانی کرد که اغلب شخصی و متفاوت بودند. تا آخرین سالها نیز دست از کار مداوم نکشید و هم چنان هم تنوع نقشها و هم اطمینان و متانت قدیمی اش جلب نظر میکردند (یکی از بهترین نقشهای دوران متأخرش در قورباغهها، ساختهٔ جرج مکاوان بود). میلاند نمونهٔ تمام عیار بازیگری حرفه ای بود که همواره میتوانست حفظ ظاهر کند و به قالب نقش درآید و با این حال چیزی فراتر را از نظر دور ندارد: شخصیتی دوگانه و پِرابهام که نشان میداد جذابیت ظاهری و معقول نمایی تا چه حد میتوانند گول زننده باشند. شاید هالیوود به درستی او را درک نکرده بود، به راستی هم اینک شخصیت خود ویران گر و «هپروتی» او در تعطیلی از دست رفته بسیار جلوتر از زمان خود به نظر میرسد.
فیلمشناسی
- ۱۹۲۹ - بازیچه (نایت)،
اسکاتلندی پرنده (نایت)؛
- ۱۹۳۰ - راه یک ملوان (س. وود)
- ۱۹۳۱ - خریداری شده (مایو)، پدر مجرد (لنرد)، ققط یک ژیگولو (کانوی)، دیوانهٔ موطلاییها (دل روت)
- ۱۹۳۲ - مردی که نقش خدا را بازی کرد (آدولفی)؛
- ۱۹۳۳ - این است زندگی (دِ کورویل)؛
- ۱۹۳۴ - ما لباس نمیپوشیم (تاروگ)، همیشه خوش (مک لیود)، بولرو (راگلز)، چارلی چن در لندن (ی. فورد)؛
- ۱۹۳۵ - چهار ساعت برای کشتن (لایسن)، کلید شیشه یی (تاتل)، آرایش زیادی (راگلز)، یک ساعت تأخیر (مورفی)، نام دیگر مری دو (نیومان)؛
- ۱۹۳۶ - شاهزاده خانم جنگل (تیله)، سه دختر زرنگ (کاستر)، برنامهٔ بزرگ رادیویی
- ۱۹۳۷ (لایسن)، بازگشت سوفی لانگ (آرچینباد)
- ۱۹۳۷ - زندگی آسان (لایسن)، بولداگ دراموند میگریزد (هوگان)؛
- ۱۹۳۸ - مردان بال دار (ولمن)، عشق جنگلی او (آرچینباد)، تعطیلات استوایی (ت. رید)، به زبان فرانسه بگو (ا. استون)، هتل امپریال (فلوره)؛
- ۱۹۳۹ - رام نشده (آرچینباد)، بو ژست (ولمن)، فرانسهٔ سهل و ساده (اسکوییت)؛
- ۱۹۴۰ - آیرین (ه. ویلکاکس)، برخیز، عشق من (لایسن)، دکتر زن میگیرد (ا. هال)؛
- ۱۹۴۱ - من پرواز میخواستم (لایسن)؛
- ۱۹۴۲ - باد وحشی را درو کن (س.ب. دمیل)، افسر و کوچک (ب. وایلدر)، آیا شوهران لازم هستند؟ (تاروگ)؛
- ۱۹۴۳ - گوی بلورین (نوجنت)؛
- ۱۹۴۴ - تا ملاقاتی دیگر (بورزیگی)، وزارت ترس (ف. لانگ)، خانمی در تاریکی (لایسن)، دعوت نشده (ل. آلن).
- ۱۹۴۵ - تعطیلی از دست رفته (ب. وایلدر)، کیتی (لایسن)؛
- ۱۹۴۶ - عروس آراسته (لنفیلد)، کالیفرنیا (فارو)؛
- ۱۹۴۷ - گوشوارههای طلایی (لایسن)، دردسر زنان (لنفیلد)؛
- ۱۹۴۸ - عشق من چنین شریر است (ل. آلن)، ساعت بزرگ (فارو)، میلیونهای دوشیزه تاتلاک (هیدن)؛
- ۱۹۴۹ - هر بهار روی میدهد (بیکن)، نیک بیل قلابی (فارو)،
- ۱۹۵۰ - زن متشخص (بازل)، زندگی خود او (کیوکر)، درهٔ معدن مس (فارو)؛
- ۱۹۵۱ - حلقهٔ خطر (ژ. تورنور)، از شب تا صبح (مارکل)، نزدیک به قلب من (کیتلی)، چیزی که به زندگی ارزش میدهد (استیونز)؛ * ۱۹۵۲ - دزد (ر. راس)، شیپورهای بعد از ظهر (رولند)؛
- ۱۹۵۳ - اقدام در جاماییکا (ل. فاستر)؛
1954 - M را برای قتل بگیر (هیچکاک)؛
- ۱۹۵۵ - دختری در تاب مخمل سرخ (ر. فلایشر)، مرد تنها (بعلاوه کارگردانی)؛
- ۱۹۵۶ - لیبسون (+ ت. ک)؛
- ۱۹۵۷ - کنار رودخانه (دوان)؛
- ۱۹۵۸ - دزد گاوصندوق (بعلاوه کارگردانی)؛
- ۱۹۶۲ - تدفین زودهنگام (کورمن)، وحشت در سال صفر (بعلاوه کارگردانی)؛
- ۱۹۶۳ - «ایکس» - مردی با چشمهای اشعهٔ ایکس (کورمن)؛
- ۱۹۶۷ - شاهد خصمانه (بعلاوه کارگردانی).
- ۱۹۷۰ - گروه قاتلان (ج. تورپ).
- ۱۹۷۲ - سفارت (گ. هسلر)، کار خطیر (دی)، قورباغهها (مکاوان)، موجود دوسره (فراست)؛
- ۱۹۷۳ - خانه ای در پارک کابوس (سایکس)؛
- ۱۹۷۴ - طلا (هانت)، فرار به کوهستان جادو(ها)؛
- ۱۹۷۶ - خلبانان جنگی در آسمان (گلد)، آخرین مقتدر (کازان)؛
- ۱۹۷۷ - توطئهٔ سوییسی (آرنولد)؛
- ۱۹۷۸ - شکار برای لاشخورها (فارگو)؛
- ۱۹۷۹ - تسلیم! (فنادی)؛
- ۱۹۸۰ - اتاق زیر شیروانی (ج. ادواردز)؛
- ۱۹۸۶ - مار دریایی (گرینز).
فیلمشناسی
- سه دختر زرنگ (۱۹۳۶)
- بو ژست (۱۹۳۹)
- چکاوک (۱۹۴۱)
- پیکدیلی ()
- تعطیلی ازدسترفته (۱۹۴۵)
- کالیفرنیا (۱۹۴۷)
- رابارب (۱۹۵۱)
- دزدی (۱۹۵۲)
- ام را به نشانه مرگ بگیر (۱۹۵۴)
- سه مرد شجاع (۱۹۵۶)
- قورباغهها (۱۹۷۲)
- طلا (۱۹۷۴)
- داستان عشق (۱۹۷۰)
- آخرین سرمایهدار بزرگ (۱۹۷۶)
- پرونده دختر پیژامهپوش (۱۹۷۷)
- زیرشیروانی (۱۹۸۰)
- مردگان پیراهن راه راه نمیپوشند
جوایز
- جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و دومین دوره بخاطر فیلم تعطیلی ازدسترفته(۱۹۴۵)
- جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن در اولین دوره (۱۹۴۶)
- جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم درام در سومین دوره (۱۹۴۵)
- جایزه حلقه منتقدان فیلم نیویورک برای بهترین بازیگر نقش اول مرد بخاطر فیلم تعطیلی ازدسترفته (۱۹۴۵)
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Ray Milland». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۴ آوریل ۲۰۱۴.
- «Ray Milland». دریافتشده در ۴ آوریل ۲۰۱۴.