کارگردان فیلم
کارگردان (به انگلیسی: Film director) اصلیترین عامل تبدیل شدن یک فیلمنامه به یک فیلم سینمایی یا فیلم تلویزیونی است. به همین دلیل است که همواره، یک اثر تصویر متحرک را، به نام کارگردان آن میشناسند.




.jpg.webp)

.JPG.webp)












.jpg.webp)

_Cropped.jpg.webp)


_crop.jpg.webp)


.jpg.webp)

.jpg.webp)
مهمترین کاری که یک کارگردان در جریان ساخت یک اثر تصویر متحرک انجام میدهد، حفظ تم اصلی کار در طی مراحل سهگانهٔ پیش تولید، تولید و پستولید است. کارگردان، پس از مطالعهٔ فیلمنامه آن را خرد کرده و به قطعات کوچکی به نام سکانس، صحنه و پلان تبدیل میکند و متنی با عنوان دکوپاژ تهیه میکند. این متن، دستور العملی است برای همهی عوامل سازندۀ فیلم که در آن تمامی جزئیات پلان از قبیل زاویه دوربین، اندازهنما، حرکت و گفتار هنرپیشه، نور، زمان، مکان و … نوشته شدهاست. کارگردان باید به اصول و قواعد تمامی مراحل تولید مسلط باشد تا به خوبی بتواند گروه را رهبری کند و به نتیجهی مطلوب برساند.
قواعد اساسی کارگردانی
اصول قاببندی، ریتم، تداوم حرکت، صدا و تصویر از جمله قواعدی هستند که کارگردان برای دکوپاژ به کار میگیرد. این قواعد هنری بر خلاف اصول علوم طبیعی چندان ثابت و غیرقابل تغییر نیستند بلکه حاصل تجربیات و ترجیحات کارگردانان پیشین بوده و بر اساس نوع نگرش و سبک هنری فیلمساز، متغیر میباشند.
از جمله مهمترین فیلمسازان تأثیرگذار که برای نخستین بار تئوری فیلمسازی را شکل دادند میتوان از جنبش مونتاژ شوروی وسولد پودوفکین و سرگئی آیزنشتاین دو فیلمساز روس نام برد. پودوفکین با آزمایشهای مونتاژی خود سعی کرد نشان دهد که با امکانات مونتاژ میتوان واقعیت را جعل کرد. در این نوع مونتاژ معمولاً ایدئولوژی و اصول فیلمساز به عنوان اصل قرار گرفته و سعی در نمایش آن میشود. در شیوهٔ پودوفکین، فیلم یک رویداد تأثیرگذارتر و جاندارتر از خود رویداد واقعی به نظر میرسد. برای همین پودوفکین نوع نگاهش را به سینما مونتاژ انفجاری نامید.
آیزنشتاین بر خلاف پودوفکین بر این باور بود که مونتاژ وصل کردن منطقی نماها نیست تا داستانی تعریف شود. بلکه تدوین، تصادم نماهاست. آیزنشتاین نه در جستجوی بینندهای منفعل بلکه در جستجوی بینندهای خلاق بود. بینندهای که بتواند در تکمیل اثر هنری نقشی فعال ایفا نماید و به سفید خوانی اثر هنری بپردازد. منظور از سفید خوانی معنایی است که بیننده از طریق تجزیه و تحلیل فیلم، به آن میافزاید؛ معنایی که به ظاهر در فیلم موجود نیست اما به وسیله تحلیل فیلم میتوان به آن پی برد. آیزنشتاین معتقد بود برای رسیدن به سینمایی تأثیرگذار میتوان از عناصر زیر در مونتاژ تصاویر استفاده کرد.
دستیار کارگردان
کسیست که کارگردان را در انجام کارهایش یاری میکند و برخی از وظایف او را انجام میدهد، از جمله، برنامهریزی فیلمبرداری، نظم دادن به امور حمل و نقل، هماهنگی با گروههای مختلف و فراخواندن افراد مورد نیاز به مکان فیلمبرداری، حفظ نظم و آرامش در سر صحنهی فیلمبرداری، کنترل بودجه و انجام هر کار دیگری که کارگردان بر عهده او بگذارد. گاه در فیلمی به وجود بیش از یک دستیار احتیاج میشود و حضور دستیار دوم یا سوم هم لازم میشود، به ویژه در پروژههای بزرگ.[1]