امیر ارسلان نامدار

امیرارسلان نامدار یکی از مشهورترین داستان‌های عامیانه به زبان فارسی است.

در مورد نقال این داستان ابهام وجود دارد، احمد نقیب‌الممالک یا محمدعلی نقیب‌الممالک نقالی این داستان به هر دوی این افراد منسوب است. این داستان را نقیب‌الممالک، قصه گوی ناصرالدین‌شاه قاجار برای وی می‌گفت و در این هنگام، فخرالدوله، دختر ناصرالدین شاه پشت در نیمه باز اتاق خواجه سَرایان می‌نشست و ماجراها را بادقت مکتوب می‌کرد و برای آن‌ها نقاشی می‌کشید.[1] داستان امیر ارسلان اینگونه برجا مانده‌است. دو داستان دیگر نقیب الممالک عبارت‌اند از «داستان‌های ملک جمشید» و «زرین ملک». در جای جای متن کتاب شعرهای متنوعی آمده که حس خوبی را به خواننده منتقل می‌کند. از روی کتاب فیلمی هم در دههٔ ۱۳۳۰ ساخته شد که بسیار پرفروش بود و یک سال بر پردهٔ سینماها بود.

امیرارسلان نامدار در دیگر زبان‌ها

در سال ۱۹۸۶ یوشیکی تاناکا داستان‌نویس مشهور ژاپنی امیرارسلان نامدار را به ژاپنی بازنویسی کرد. این کتاب Arslan Senki アルスラーン戦記 به معنی افسانه قهرمانی ارسلان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های داستانی ژاپن شد و بعدها سریال انیمه‌{arsalan senki} از روی آن ساختند.[2]

چهره‌های داستان امیرارسلان

نام اشخاص داستان امیرارسلان بدین شرح است:

  • ارسلان
  • آصف وزیر
  • الماس خان ایلچی فرنگ
  • الماس خان داروغه
  • الهاک دیو
  • الیاس فرنگی
  • امیر هوشنگ
  • امیرارسلان نامدار
  • پاپ اعظم
  • پاپاس شاه فرنگی
  • پطرس شاه
  • پیر زاهد
  • خدیو مصر
  • خواجه طاووس و کاووس
  • خواجه فیروز تاجر
  • خواجه نعمان
  • خواجه یاقوت
  • دیو قلعهٔ سنگباران
  • ریحانهٔ جادو
  • سام خان فرنگی
  • سلیمان پیغمبر
  • سهیل وزیر
  • شمس وزیر
  • شیر گویا
  • فرخ‌لقا
  • فرهاد غلام
  • فولادزره
  • قمر وزیر
  • کاردان وزیر
  • گوهرتاج
  • مادر فولادزره
  • ماه منیر
  • مرآت جنی
  • مرجانه بانو
  • ملک اقبال شاه
  • ملک التجار
  • ملک ثعبان
  • ملک جان شاه
  • ملک خازن
  • ملک شاپور
  • ملک شاهرخ شاه
  • ملک فیروز
  • ملک لعل شاه
  • ملک شاه رومی
  • منظر بانو
  • همسر ملکشاه

خلاصه داستان

ملک شاه رومی در جنگ با سلاطین متجاوز کشته می‌شود. همسر باردارش می‌گریزد و با خواجه نعمان تاجر مصری آشنا می‌شود و ازدواج می‌کند. چندی بعد فرزندی را که از ملک شاه در شکم دارد به دنیا می‌آورد و نامش را امیرارسلان می‌گذارند. امیرارسلان پسر بسیار زیبا و شجاعی است که همه دوستش دارند. سال‌ها بعد وقتی امیرارسلان پی می‌برد که پدرش ملک شاه بوده، به روم لشکر می‌کشد تا تاج و تخت پدر را بازپس گیرد و در همین لشکرکشی عکس فرخ‌لقا دختر پطرس خان فرنگی را می‌بیند و یک دل نه صد دل عاشق او می‌گردد و به جستجویش رهسپار فرنگ می‌شود. شاه فرنگ دو وزیر ماهر در رمل و اسطرلاب به نام شمس وزیر و قمر وزیر دارد که شمس با امیر ارسلان موافق و قمر مخالف است. بر اثر شرارت‌های قمر وزیر، فرخ‌لقا به دست دیوان و عفریت‌ها گرفتار می‌شود و امیرارسلان راهی نجات او از سرزمین جادو می‌گردد و… شرح جنگ‌های امیرارسلان با فولادزره و ریحانه جادو و… را داریم. ریحانه و مرجانه و سهیل از شخصیت‌های منفی کتاب هستند.

پانویس

  1. فرخ‌زاد، پوران (۱۳۸۱کارنمای زنان کارای ایران (از دیروز تا امروز)، تهران: نشر قطره، شابک ۹۶۴-۳۴۱-۱۱۶-۸
  2. مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا The Heroic Legend of Arslan

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.