پاوستوس بوزاند

پاوستوس بوزاند یا پاوستوس بیوزاند (به ارمنی: Փավստոս Բուզանդ -P’avstos Buzand) که با نام فوستوس بیزانسی نیز شناخته می‌شود، تاریخ‌نگار سدهٔ پنجم میلادی اهل ارمنستان بود. وی نویسندهٔ کتاب تاریخ ارمنیان است که از زمرهٔ منابع تاریخی با ارزشی است که مطالب فراوانی دربارهٔ رویدادهای سدهٔ چهارم ارمنستان دارد.[1] نام خانوادگی وی بوزاند بود که هم معنای «بیزانسی» دارد و هم چنانچه آناهیت پریخانیان پیشنهاد داده‌است، به معنای «حماسه‌سرا» بوده‌است.[2]

پاوستوس بوزاند
نام بومیՓավստոս Բուզանդ
زادهٔسده ۵ (میلادی)
پیشهتاریخ‌نگار
کارهای برجستهتاریخ ارمنیان

تاریخ

کتاب «تاریخ ارمنیان» پاوستوس در عین حال دارای جنبه‌های هنری نیز است به ویژه آنکه پاوستوس در مقایسه با آگاتانگلوس آنقدر از افسانه‌های مسیحی استفاده نکرده‌است تا از حماسه‌ها. حماسه‌های مردمی نیز بر شیوه نگارش پاوستوس تأثیر گذارده‌اند.

کتاب «تاریخ ارمنیان» پاوستوس از آنجا شروع می‌شود که آگاتانگلوس به پایان برده‌است یعنی از تاریخ مرگ تیرداد سوم ارمنستان و پادشاهی پسرش خسرو سوم ارمنستان. پاوستوس وقایع را تا تقسیم ارمنستان میان ایران و بیزانس ادامه می‌دهد.

دورانی که تاریخ پاوستوس بدان اختصاص دارد حاوی وقایع تارخی بسیار مهم است و از سویی دورانی است که ارمنیان مبارزات دفاعی خود را در برابر ساسانیان و بیزانس که سعی در تصاحب ارمنستان داشتند به حیطه عمل درمی‌آورد و از سوی دیگر مبارزه برای استحکام نظام فئودالی در داخل کشور بوقوع می‌پیوندند. بوزاند صرف نظر از تضادهایی که در جهان بینی او وجود دارد، به صورت بیانگر نظریات سیاسی آن قشرها اشرافی دوران خود درآمده بود که طرفداران استقلال و تمرکز قدرت حکومتی ارمنستان بودند.

چنان‌که پیداست برخی از پادشاهان سلسله اشکانی ارمنستان و ناخارارهای مامیگونیان که نقش برجسته‌ای در مبارزه علیه دشمنان داخلی و خارجی ارمنستان در سده چهارم ایفا نمودند به صورت قهرمانان آثار حماسی شفاهی درآمده‌اند. پاوستوس با توصیف شخصیت‌های تاریخی، در بسیاری از موارد آن‌ها را به عنوان نویسندگان هنری تشریح کرده‌است. بسیاری از آن‌ها که مؤلف برای توصیفشان از حکایات شفاهی نیز استفاده کرده‌است، در عین حال از برخی نظرها شخصیت‌های داستانی هستند.

بدین سال مثلاً مورد زیر قابل ذکر است.

«شاپور سوم با نیرنگ و حیله «آرشاک سوم» پادشاه ارمنستان را به بهانه عقد قرار داد پیش خود دعوت می‌کند. وقتی که آرشاک به تیسفون نزد شاپور می‌رود، شخص اخیر برای امتحان صداقت وی بنا به توصیه رمالان و منجمان خود، دستور می‌دهد مقداری خاک و آب از ارمنستان آورده شود و امر می‌کند تا نیمی از کف محرابش را با آن خاک بپوشانند و رویش را آب بریزند. سپس وی دست در دست آرشاک به رفت‌وآمد در محراب پرداخته در مورد روابطشان بحث می‌کند.»

«وقتی که آن‌ها روی خاک ایران می‌ایستند، آرشاک غمگین می‌گردد و از مبارزه‌ای که علیه شاپور کرده بود اظهار ندامت می‌کند اما وقتی که به آن بخش از محراب می‌رسد که خاک وطنش پاشید شده بود، آرشاک بخود می‌آید، نیرو می‌گیرد و تهدید می‌کند که به محض برگشت به ارمنستان شاپور را تنبیه کند. گویی پس از این آزمایش معتقد می‌شود که آرشاک مطیع رأیش نخواهد بود لذا دستور می‌دهد او را در «قلعه آنهوش» زندانی کنند.»

این واقعه منتسب به آرشاک که اساطیر یونانی مربوط به آتنا را به یاد انسان می‌آورد، پاوستوس از آثار شفاهی حماسی اقتباس کرده‌است.

«شاپور با عدول ریاکارانه از قسمی که خورده بود و پس از زندانی کردن آرشاک در قلعه آنهوش خطاب به واساک که بدنی کوچک داشت می‌گوید: "ای روباه مزاحم تو بودی که باعث این همه زحمت برایم شدی، تو بودی که این همه سال دلیران را به کشتن دادی حال چگونه می‌توانی از دست من سالم بدر بری، تو را مثل روباه می‌کشم"، اما واساک جواب می‌دهد: "اکنون تو مرا از لحاظ بدنی کوچک می‌انگاری در حالیکه شمشیرم را نیز به همراه ندارم. تو از بزرگی من اطلاعی نداری زیرا تا بحال من برای تو اصلان بودم و اکنون روباه. لیکن تا موقعی که من واساک بودم، بزرگ بودم. یک پایم بر قله یک کوه و پای دیگر بر کوهی دیگر بود. وقتی به پای راستم اتکا می‌کردم کوه سمت راست را با زمین برابر می‌کردم و وقتی که به پای چپم اتکا می‌کردم کوه چپ را مثل زمین هموار می‌نمودم.»

«سپس شاپور پادشاه ایران سؤال می‌کند: حال یکبار نشان بده ببینم که این کوه‌ها کدامند، که تو آن‌ها را هموار می‌کردی. واساک پاسخ می‌دهد:یکی از این کوه‌ها تو و دیگری پادشاه یونان بود.»

این پاسخ کنایه وار و اغراق‌آمیز واساک بنحو صحیح مبین قدرت مقاومت خلق ارمنی است. پس از این مباحثه، شاپور دستور می‌دهد تا پوست واساک را از بدنش جدا کنند.

در تاریخ ارمنیان صفحاتی وجود دارد که از نمونه‌های درخشان بذله گوها دربارهٔ روحانیت هستند. اینها و نیز بسیاری از یادداشت‌های دیگر سندهای مهم تاریخی هستند که ماهیت کلیسا و کلیساگری را از همان آغاز رخنه و نفوذ آن و ماهیت استثماری فئودال را نشان می‌دهند.

«تاریخ ارمنیان» پاوستوس با اشتیاق کامل خوانده و مطالعه می‌شود. زبان او شیوا و فصیح است. او مانند داستان نویسان قادر می‌گردد تمام وقایع را برای خواننده به‌طور زنده و قابل لمس نماید.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. گارون سارکسیان (۱۳۸۳تاریخ ارمنیان، تهران: نائیری، ص. ۹
  2. Russell, FAUSTUS.

منابع

  • بوزاند، پاوستوس (۱۳۸۳). تاریخ ارمنیان. ترجمهٔ گارون سارکسیان. تهران: نائیری.
  • نوری‌زاده، احمد (پائیز ۱۳۷۶). تاریخ و فرهنگ ارمنستان. نشر چشمه. ص. ۹۰–۴۸۷. شابک ۹۶۴-۶۱۹۴-۵۵-۹.
  • Փավստոս Բուզանդ at Avproduction.am
  • Bardakjian, Kevork B. (2000). A Reference Guide to Modernb Armenian Literature, 1500-1920. Detroit: Wayne State University Press. pp. ؟؟؟-؟؟.
  • Armenian Soviet Encyclopedia. 12. Yerevan. p. 313.
  • Hacikyan, Agop Jack; Gabriel Basmajian; Edward S. Franchuk (2002). The Heritage of Armenian Literature: From the Oral Tradition to the Golden Age. Detroit: Wayne State University. pp. 183–212. ISBN 978-0-8143-3023-4.
  • Hairapetian, Srbouhi (1995) [1986]. A History if Armenian Literature: From Ancient Times to the Nineteenth Centruy Hay hin yev mijnadarian grakanuttian patmuttiun (به ارمنی). New York: Caravan Books. p. 114.
  • Thomson, Robert (1997). Hovannisian, Richard G., ed. The Armenian People From Ancient to Modern Times. p. 211-212.
  • Russell, James R. (December 15, 1999). FAUSTUS. Encyclopædia Iranica.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.