فهرست وام‌واژه‌های روسی در فارسی

بر اثر روابط ایران و روسیه که از دورهٔ قاجاریان آغاز شده‌است، کلمات فراوانی از زبان روسی به زبان فارسی راه یافته‌اند. برخی از این لغات به گمان بیشتر زبان‌شناسان ریشهٔ روسی دارند و بعضی ممکن است ریشهٔ روسی نداشته باشند. برخی از این واژه‌ها ریشهٔ اصلی‌شان زبان دیگری مانند زبان فرانسوی است ولی از طریق زبان روسی به زبان فارسی وارد شده‌اند. این صفحه فهرستی از لغات فارسی با ریشهٔ روسی است.

فهرست واژه‌ها

واژه‌های مربوط به خودروها

  • آپارات: از apparat در فرانسوی (در انگلیسی: apparatus) به معنای دستگاه
  • آسفالت: از asphalte در فرانسوی (در انگلیسی همان asphalt است)
  • آفتومات: روسی (به خط روسی: автомат به خط لاتین: avtomat در انگلیسی: automaton) به معنای ماشین
  • استکان: روسی (به خط روسی: Стакан)
  • باک: روسی (به خط روسی: бак به خط لاتین: bak) به معنای مخزن و انباره
  • بالانس: از balance فرانسوی به معنای تراز و تعادل
  • برزنت: روسی (به خط روسی: брезент به خط لاتین: brezent) به معنای کرباس
  • بکسل: روسی (به خط روسی: буксир به خط لاتین: buksir)
  • بکسوات: روسی (به خط روسی: буксовать به خط لاتین: buksovat) به معنای لغزیدن و سر خوردن
  • بنزین: روسی (به خط روسی: бензин به خط لاتین: benzin)
  • پلاتین: از platine در فرانسوی (در انگلیسی: platinum)
  • پُلوس: روسی (به خط روسی: полуось به خط لاتین: poluos) به معنای «نیم‌محور»
  • تراموا: از tramway انگلیسی
  • ترانزیت: از transit در فرانسوی و انگلیسی
  • ترمز: روسی (به خط روسی: тормоз به خط لاتین: tormoz) به معنای «توقف»
  • دیفرانسیل: از differentiel در فرانسوی
  • دینام: از dyname در فرانسوی (در انگلیسی: dynamo)
  • رادیاتور: از radiateur در فرانسوی (در انگلیسی: radiator) به معنای «تابنده»
  • رزوه: روسی (به خط روسی: pезьба به خط لاتین: rez'va) به معنای شیار پیچ
  • رُل: از role در فرانسوی به معنای فرمان خودرو
  • زاپاس: روسی (به خط روسی: запас به خط لاتین: zapas) به معنای یدکی و کمکی
  • ژیگلور: از gigleur در فرانسوی
  • ساسات: روسی (به خط روسی: сосать به خط لاتین: sosat) به معنای «مکنده»
  • شاتون: از chaton فرانسوی
  • شاسی: از chassis فرانسوی
  • شلنگ: روسی (به خط روسی: шланг به خط لاتین: shlang) به معنای لوله
  • فابریک: از fabrique فرانسوی به معنای کارخانه
  • قالپاق: این واژه ترکی است به معنای «درِ قابلمه»
  • کاپوت: از caput فرانسوی به معنای «سرپوش»
  • کاربراتور: از carbureteur فرانسوی (در انگلیسی: carburetor)
  • کوپه (قطار): روسی (به خط روسی: купе به خط لاتین: kupe)
  • گاراژ: از garage فرانسوی
  • لاستیک: روسی (به خط روسی: ластик به خط لاتین: lastik)
  • لنت: روسی (به خط روسی: лент به خط لاتین: lent) به معنای «نوار»
  • ماشین: (به معنای خودرو)
  • واگن: از wagon در فرانسوی و انگلیسی

خوراک‌ها و مواد خوراکی

  • املت: از omlette در فرانسوی و انگلیسی
  • بیسکویت: از biscuit در فرانسوی به معنای «دوبار پخته»
  • بیگودی: روسی (به خط روسی: бигуди به خط لاتین: bigudi) از bigodino در ایتالیایی (در انگلیسی: hair roller)
  • پالتو: از paltot فرانسوی
  • پیراشکی: روسی (به خط روسی: пирожки به خط لاتین: pirozhki در انگلیسی: pirog) به معنای «کلوچه»
  • پیک: (پیالهٔ مشروب) از pick در انگلیسی البته ‌معادل آن شات shot است.
  • پُرو (لباس): از کلمه ایتالیایی Provare به معنی امتحان کردن
  • جلیقه (جلیتقه):
  • چای: در اصل از چینی çay
  • چتول (ظرف مشروب) روسی (به خط روسی: четверть به خط لاتین: chetvert) به معنای «چارک، یک چهارم»
  • زیگزاگ: از zigzag انگلیسی
  • سارافون (که از «سراپا» ی فارسی گرفته شده بوده‌است)
  • ساسون:
  • سوخاری: روسی (به خط روسی: сухари به خط لاتین: sukhari) به معنای «برشته» و تُرد
  • شکلات: از chocolat در فرانسوی
  • کاپشن: روسی (به خط روسی: капюшон به خط لاتین: kapyushon) به معنای کت در انگلیسی jacket
  • کالباس: روسی (به خط روسی: колбаса به خط لاتین: kolbasa یا kilbasa) در پارسی: «جگرآگند»
  • کِلوش (نوعی دامن زنانه)
  • گالش: روسی (به خط روسی: галоша به خط لاتین: galosha)
  • وانیل: از vanille فرانسوی (در انگلیسی: vanilla)
  • ودکا: روسی (به خط روسی: водка به خط لاتین: vodka)
  • ورمیشل: (به خط روسی: вермишель به خط لاتین: vermishel) از vermicelli ایتالیایی بمعتی کرمی شکل بر گرفته از کلمه ورم‌ verm بمعنی کرم

حروفچینی

  • اشپون:
  • پونت: از point فرانسوی و انگلیسی
  • کلیشه: از cliché فرانسوی
  • گارسه: از casse در فرانسوی به معنای جعبه (در انگلیسی type case که دو اصطلاح uppercase و lowercase به معنای حرف بزرگ و کوچک از همین‌جا گرفته شده‌است)
  • گراور: از graveur فرانسوی

واژه‌های دیگر

  • آتریاد
  • آرتیست: از artiste فرانسوی
  • اپرا: از opera در فرانسوی
  • استکان (که از «دوستگانی» فارسی گرفته شده بوده‌است)
  • اسکناس: روسی (به خط روسی: ассигнация به خط لاتین: assignácija)
  • امپراتور:
  • امپراطریس:
  • اوکراین: نام خاص
  • بالون: از balloon در فرانسوی
  • باندرول:
  • بانک: از banque در فرانسوی
  • بانکه: روسی (به خط روسی: банка به خط لاتین: banka)
  • بایکوت: از boycott فرانسوی و انگلیسی به معنای «تحریم»
  • برلیان: از brilliant در فرانسوی و انگلیسی به معنای «درخشان»
  • بشکه: روسی (به خط روسی: бочка به خط لاتین: bochka)
  • بلیط: بلیت. از biglietto در ایتالیایی و بیلط‌ billette در فرانسه
  • بیلیارد: از billiard فرانسوی و انگلیسی
  • پارتیزان: از partisane در فرانسوی
  • پاسور:
  • پاکت: از pacquette در فرانسوی
  • پاگون:
  • پریموس: از primus فرانسوی و انگلیسی نام یک‌کمپانی ساخت محفظه های گرم سرد نگهدارنده بود
  • پودر از poudre در فرانسوی و انگلیسی پاودر powder
  • پُرس: روسی (به خط روسی: плоский به خط لاتین: ploskiy) به معنای بشقابو در انگلیسی پورشن portion یعنی قسمت و پرس غذا یا اجسام دیگه
  • پُز pose قیافه گرفتن
  • پُست (به معنی مقام اداری) از poste در فرانسوی و لاتین انگلیسی post یعنی منصب
  • تراخم: از trachome فرانسوی (در روسی: трахоме به خط لاتین trachomae) در لاتین تراکما trachoma تراخم چشمی و سایر اعضا
  • چدن: روسی (به خط روسی: чугун به خط لاتین: chugun)
  • چرتکه: روسی (به خط روسی: сетка به خط لاتین: scetka)
  • چمدان(«در روسی به ظن قوی از جامه‌دان فارسی گرفته شده‌است.»[1]
  • درشکه: روسی (به خط روسی: дрожки به خط لاتین: droschke)
  • دوجین: از douzin در فرانسوی dozen در انگلیسی لاتین
  • دوش: از douche در فرانسوی
  • راپورت: از raporte در فرانسوی و ریپورت انگلیسی
  • زاماسکه:
  • ساخارین: روسی (به خط روسی: сахарин به خط لاتین: sacharin)
  • سماور: روسی (به خط روسی: самовар به خط لاتین: samovar)
  • سوییشکه: suishchke به معنی گوگرد و کبریت در گویش گرگانی و ترکمنی
  • سیگارت: از cigarette در فرانسوی
  • شابلون:
  • شار (گویِ بیلیارد)
  • شانتاژ: از chantage فرانسوی
  • شانس: از chance فرانسوی
  • شماطه: روسی (به خط روسی: шуметь به خط لاتین: shumet) به معنای «سروصدا کردن»
  • شنل:
  • فامیل: از famille فرانسوی
  • فانوسقه: патронная лента
  • فرام (در کاربرد لباس)
  • فرز (دستگاه برش)،
  • فرغون: از fourgon فرانسوی
  • فوتبالیست
  • قرنطینه: عربی شدهٔ quarantine از ریشهٔ لاتین به معنای «چلّه» یا «چهل روزه»
  • قرنیز: شاید از قرنس/مُقرنس در پارسی/عربی
  • قزاق: نام قوم خاص
  • کالسکه: روسی (به خط روسی: коляска به خط لاتین: kolyaska)
  • کتلت: از cutlet انگلیسی
  • کردیت:اعتبار و اتکا از کریدنس credance
  • کمپوت: از compote فرانسوی
  • کمد:
  • گتر (نوار پارچه‌ای): از guêtres فرانسوی
  • مانور: از maneouvre در فرانسوی و لاتین
  • متقال
  • مدال: از medalle در فرانسوی و medal در انگلیسی
  • مشتوک (فیلتر سیگار)،
  • نفت:روسی (به خط روسی нефть)
  • نمسه (نام قدیم اتریش): روسی (به خط روسی: Немцы به خط لاتین: nemtsy)
  • واکس: از wax انگلیسی و فرانسوی به معنای موم
  • واکسیل:
  • وان (حمام): از van فرانسوی
  • ویترین: از vitrine فرانسوی به معنای پنجره یا شیشه

پانویس

منابع

  • صادقی، علی‌اشرف. «کلمات روسی در زبان فارسی و تاریخچهٔ ورود آنها». مجلهٔ زبانشناسی. سال بیستم، شمارهٔ دوم، پاییز و زمستان ۱۳۸۴. صص ۳ تا ۴۶.
  • نجفی، ابوالحسن (۱۳۸۴غلط ننویسیم، فرهنگ دشواری‌های زبان فارسی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ص. ۱۴۷، شابک ۹۶۴-۰۱-۰۵۵۹-۷

جستارهای وابسته

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.