علیاکبر حکمیزاده
علیاکبر حکمیزاده یکی از روحانیون حوزه علمیه قم و نویسنده کتاب اسرار هزارساله بود. او به لحاظ تحصیلات حوزوی هم فاضل بود و هم شرحی بر کفایه الاصول آخوند خراسانی نوشته بود.
سالهای اولیه زندگی
علی اکبر حکمی زاده در شهر قم در خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. پدرش، شیخ مهدی قمی پایین شهری، از علمای شهر قم در زمان خودش بود و هنگامی که مرجع شیعه، شیخ عبدالکریم حائری، از اراک به قم نقل مکان کرد و حوزهٔ علمیه قم را در سال ۱۳۴۰ هـ. ق بنیان نهاد، در منزل وی اقامت کرد. شیخ مهدی قمی همچنین داماد ابوالحسن طالقانی، پدر سیدمحمود طالقانی بود، یعنی «حکمیزاده» خواهر زاده سیدمحمود طالقانی است.[1]
او در مدرسه «رضویه» که پدرش بازسازی و اداره میکرد به عنوان طلبه مشغول تحصیل شد و در این راه گامهای مهمی پیمود به گونهای که حاشیهای بر کتاب «الکفایة فی اصول الفقه» آخوند خراسانی نوشت، کتابی که آخرین کتاب اصولی است که در مرحلهٔ سطح تدریس میشود. علاوه بر تحصیل، در مجالس عزاداری به مرثیه خوانی پرداخت، مورخان او را از خطیبان سخنور و مرثیه خوانان خوب بهشمار آوردهاند.
اندیشه و خط مشی
حکمی زاده در تالیفاتش به انتقاد از بیشتر عقاید و اعمال شیعیان که به اسم دین رواج یافته بود پرداخت و از سیاست های غربی سازی رضاشاه حمایت کرد. پس از فشارهای حوزه علمیه به وی، او خودش را خلع لباس کرد. سپس رساله ای نوشت که با آن مشهور شد. این رساله «اسرار هزارساله» نام داشت که در سال ۱۳۲۲ ه.ش (مطابق با سال ۱۳۶۳ ق) به شکل مقالات بلند در مجله پرچم منتشر شد که در آن، با نقدی گزنده و پرطعن، بسیاری از عقاید و اعمال رایج میان شیعیان امامی را مورد نقد شدید قرار داد. حکمی زاده کتاب اسرار هزارساله را به عنوان حلقه ای از حلقه های فعالیت علیه خرافات و بدعت های مذهب شیعه و بیشتر در دفاع از اسلام ناب تالیف کرد.[2][3]
فعالیتهای علمی و پژوهشی
چنین مینماید که وی از همان آغاز تعلیماتش، شخصیتی تأثیرگذار و تا حدودی از تفکرات احمد کسروی، متأثر بودهاست. از اینجا بود که گام به گام از رویهٔ تقلیدی به سوی عقلانیتی عصری تحول یافت. همچنان به انتقاد از ورود خرافات به دین و اعمال شیعیان که به اسم دینداری انجام میدادند پرداخت.
حکمی زاده را میتوان از اصلاح گران دینی دانست. وی ابتدا کتابی نوشت به نام «راه نجات از آفات تمدن عصر حاضر» و در آن تصویر سیاهی از فسادهای جامعه به دست داد که همه ناشی از تمدن حاضر بود. او معتقد بود رضاشاه در ایران مسبب فساد و فحشا بوده که این هم متاثر از غرب است. با این حال، در کل، از کارهای رضاشاه برای اصلاح لباس و دین و امثال آن، تا اندازه ای دفاع می کرد.
حکمی زاده نشریهٔ همایون را در سال ۱۳۱۳ در شهر قم منتشر میکرد و در هر شماره، اندیشههایی نوآورانه و سنت شکن دربارهٔ تشیع مینوشت. حکمی زاده یازده شماره از همایون را درآورد و خودش بیش از سی مقاله در آن نوشت. علی اکبر برقی، ابوالحسن طالقانی، محمدتقی اشراقی از همکاران او در انتشار همایون بوده و در آن مقاله می نوشتند و دفتر آنها در مدرسه رضویه بود. حکمی زاده نسبت به مراسم عاشورا و نیز اهل منبر، مواضع انتقادی داشت و مقالاتی می نوشت. افزون بر این، نوشتههایی نیز در زمینههای گوناگون اجتماعی مانند بهداشت عمومی در این نشریه مینگاشت.[4] او باور داشت از خدا تنها نامی در جامعهٔ اسلامی ماندهاست و اختیاراتش میان امامان و امام زادگان تقسیم شدهاست.حکمی زاده و دوستانش غرب را منشأ رواج کارهای غیراخلاقی دانسته و مثل کسروی شرق گرا بودند.
پس از تعطیلی همایون، حکمی زاده، مدتی به عنوان معلم در آسیابک زرند، و بعدها در یک دفترخانه کار می کرد. وی این زمان به تهران می رفت و در جلسات کسروی و شریعت سنگلجی هم رفت و آمد داشت. همچنین در مجالسی که در منزل عباسقلی بازرگان برای مباحثات دینی برپا می شد، شرکت داشت. وی در حدود سال ۱۳۱۷ به دانشکده معقول و منقول رفته و سال ۱۳۱۹ مدرک خود را گرفته است. پس از شهریور بیست و رفتن رضاشاه و باز شدن فضا و تقویت امر دین و مذهب، حکمی زاده هم مثل کسروی قدری تندتر شد. در سال ۱۳۲۲ شمسی رسالهای را در مجله «پرچم» بنام «اسرار هزار ساله» خطاب به پیشوایان دینی منتشر کرد و با نقدی تند بسیاری از خرافات راه یافته به دین را با طرح ۱۳ پرسش به چالش کشید. وی متعاقب آن درخواست نمود که حوزه علمیه قم جواب سوالهای او را بدهد. چهار نفر در پاسخ به این کتاب، کتاب مینویسند که اولین آنها محمد خالصیزاده است. در ادامه، همتآبادی کتاب «پاسخنامه اسلامی» را با جوابهایی ملایمتر و معقولتر در جواب اسرار هزار ساله نوشت. در نهایت روحالله خمینی نیز کتاب «کشفالاسرار» را در پاسخ اسرار هزار ساله نوشت و کسروی و حکمیزاده را در آن کتاب مورد عتاب قرار داده و به آن ۱۳ سوال پاسخ داد. [5]
حکمی زاده بعد از نگارش شیعی گری، همچنان به کار در دفترخانه ادامه داد. مدتی هم در وزارت دارایی بود و در نهایت به اداره کشاورزی رفت. وقتی کسروی در سال ۲۴ ترور شد، حکمی زاده به کلی از قم و تهران فاصله گرفته و بیشتر در حیدرآباد کرج سکونت گزید. وی سپس به صورت مکاتبه ای با دانشگاه یوتا در امریکا ارتباط برقرار کرده و در رشته مرغداری به تحصیل پرداخت. او از سال ۲۸ یک مرغداری در یوسف آباد تهران به راه انداخت که تا سال ۴۸ برقرار بود. پس از آن، مرغداری را به محلی در نزدیکی اسلامشهر منتقل کرد. حکمی زاده پس از کتاب اسرار هزار ساله، دیگر در عرصه مطالعات دینی ظاهر نشد و تا آنجا که می دانیم چیزی از او منتشر نشد. او باقی عمر خود را به کار مرغداری پرداخت و برای اولین بار مجله مرغداری در ایران منتشر کرد. وی در ۱۲ مهر سال ۱۳۶۶ درگذشت.[5]
منابع
- زندگینامه سیاسی آیت الله طالقانی- نشر نی- علیرضا ملائی توانی-۱۳۸۹-ص۵۹
- «سایت کتابخانه عقیده». عقیده. ۱۳۹۴. بایگانیشده از اصلی در ۴ اوت ۲۰۱۵. دریافتشده در ۲۲ ژوئن ۲۰۲۰.
- مجموعه موحدین.مقدمه کتاب اسرارهزارساله.بخش زندگینامه مولف.1394 شمسی،ربیع الاول 1437 هجری.
- عباس میلانی، نگاهی به شاه، برگهٔ 59
- قرآن، iqna ir | خبرگزاری بین المللی (۲۸ تیر ۱۳۹۸). «غربستیزی، تعقل را از ما گرفته است». fa. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۵.
- رسول جعفریان جریانهای تجدید نظر طلب در عقاید شیعه صفحهٔ ۴۸
- [فهرست آثار http://www.noormags.ir/view/fa/creator/74535]
- [اندیشه قم https://web.archive.org/web/20140406232352/http://www.andisheqom.com/Files/newkalam.php?idVeiw=26896&level=4&subid=&page=4]
- [مرکز اسناد انقلاب اسلامی https://web.archive.org/web/20121007002730/http://www.irdc.ir/fa/content/12890/default.aspx]
- [عماد الدین باقی (پرتال علوم انسانی) http://www.ensani.ir/fa/content/49393/default.aspx]
پیوند به بیرون
- دانلود کتاب اسرار هزار ساله بایگانیشده در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine