سوغات

در کتاب شوهر آهو خانم نوشته علی محمد افغانی واژه سوغات به صورت سوقات یا سوقاتی به همین معنی ره آورد سفر آمده است.

یک فروشگاه فروش سوغات ایران (زعفران، شیرینی‌جات ایرانی و…) در سالن ترانزیت فرودگاه امام خمینی

سوغات یا ره‌آورد کالایی که مسافران و گردشگران از یک شهر، روستا یا منطقه‌ای می‌خرند تا پس از بازگشت از سفر به نزدیکان، دوستان و آشنایان هدیه دهند. ره‌آوردها معمولاً جزء صنایع دستی، محصولات صنعتی و مواد غذایی ساخته شده در نواحی مختلف جغرافیایی هستند.

واژه‌شناسی و ادبیات

سوغات وام‌واژه‌ای ترکی است به معنای تحفه.[1]

سوغات

سعدی شاعر قرن هفتم قمری سروده‌است:

گر نسیم سحر از زلف تو بویی آرد

جان فشانیم به سوغات نسیم تو نه سیم.[1]

ره‌آورد

ره‌آورد به معنای سوغات، ارمغان و هر چیزی که چون شخصی از جایی بیاید برای کسی بیاورد اگر چه حتی چند بیت از نظم و نثر باشد. ره‌آورد کنایه از چیزی است که چون کسی از جایی بیاید به طریق تحفه آورد و سوغات نیز گویند. راه آورد را با نام‌های عراضه، سوغات، سوغاتی، سوغاتی، لهنه، ارمغان و هدیه نیز می‌شناسند.

مولوی در این باره سروده‌است:

چون سفر کردم مرا راه آزمود

زین سفر کردن ره آوردم چه بود.[2]

ره آورد شهرهای ایران

معانی دیگر

در ادبیات و عرفان به یادگاری‌های معنوِی و مکاشفات نیز ره‌آورد گفته‌اند.

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا/واژه سوغات
  2. لغت‌نامه دهخدا/واژه ره‌آورد

منابع

  • علی اکیر دهخدا. «صفحه اصلی». لغت‌نامه دهخدا. دریافت‌شده در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۰.

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.