گلشن راز

مثنوی گلشن راز مهم‌ترین و مشهورترین اثر منظوم محمود شبستری است که در بردارندهٔ اندیشه‌های عرفانی وی می‌باشد. با وجود حجم اندکش، این کتاب یکی از یادگارهای پرارزش و بلندنام ادبیات عرفانی کهن فارسی است، که در آن بیان مفاهیم صوفیانه با شور، شوق، و روانی ویژه‌ای همراه گردیده است. مطابق شیوهٔ معمول عطار و مولانا، در این‌جا نیز، از حکایات و تمثیلات برای بیان و عرضهٔ مؤثّر معانی عرفانی و حکمی استفاده شده‌است.[1]

شبستری این مثنوی را در پاسخ به پرسش‌های امیر حسینی هروی سروده است. در هفدهم ماه شوال سال ۷۱۷ فرستاده‌ای از خراسان مشکلات و مسائل مربوط به فهم و تبیین پاره‌ای از رموز و اشارات عرفانی را در قالب نامه‌ای منظوم در مجلسی با حضور شبستری می‌خواند..[2] یکی از شعرهای او به نام (به نام ان که جان را فکرت اموخت) است که در کتاب فارسی ششم دبستان نوشته شده‌است. شبستری در قرن هفتم متولد شد.

دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی دربارهٔ گلشن راز می نویسد:[3]

گلشن راز به صورت نظم است کسانی که با عالم شعر آشنایی دارند، به روشنی می دانند که هویت شعر براساس تخیل استوار گشته و هر اندازه یک شاعر از قدرت تخیل برخوردار باشد، شعر او نیرومندتر و زیباتر شناخته می‌شود. البته هر اندازه قدرت تخیل با زیبایی لفظ و بیان همراه باشد، جایگاه آن شعر والاتر خواهد بود. منظومه گلشن راز، نوعی شعر بوده و از زیبایی لفظ و بیان برخوردار است، ولی این منظومه گونه ای از شعر است که بیش از آنکه از تخیل سرچشمه بگیرد، براساس عقل و حکمت استوار شده‌است. این سخن دربارهٔ اشعار عرفای عالی مقام دیگر نیز صادق است.

این اثر شیخ محمود شبستری از جهت حجم و تعداد صفحات کوچک است ولی بزرگترین و عمیق‌ترین مسائل عرفانی در آن مطرح شده‌است. کمتر مطلبی را می‌توان در کتاب کبیر و پرحجم «فتوحات مکیه» یا حتی «فصوص» ابن عربی پیدا کرد که موجز و مختصر همان مطلب در منظومه «گلشن راز» مطرح نشده باشد.

تعداد ابیات در بر دارندهٔ سؤالات هروی را ۱۶ یا ۱۷ نقل کرده‌اند، که پاره‌ای از آن‌ها (از ابتدا و به ترتیب) به صورت زیر است:

نخست از فکر خویشم در تحیر چه چیزاست آنکه گویندش تفکر؟
کدامین فکر ما را شرط راه است؟ چرا گه طاعت و گاهی گناه است؟
که باشم من؟ مرا از من خبر کن چه معنی دارد اندر خود سفر کن؟
مسافر چون بود؟ رهرو کدام است؟ که را گویم که او مرد تمام است؟
که شد از سر وحدت واقف آخر؟ شناسای چه آمد عارف آخر؟
اگر معروف و عارف ذات پاک است چه سودا بر سر این مشت خاک است؟
کدامین نقطه را نطق است، اناالحق؟ چه گویی هرزه‌ای بود آن مزبق؟
چرا مخلوق را گویند واصل؟ سلوک و سیر او چون گشت حاصل؟
وصال ممکن و واجب به هم چیست؟ حدیث قرب و بعد و بیش و کم چیست؟
چه بحر است آنکه نطقش ساحل آمد؟ ز قعر او چه گوهر حاصل آمد؟
چه جزو است آنکه او از کل فزون است؟ طریق جستن آن جزو چون است؟
قدیم و محدث از هم چون جدا شد؟ که این، عالم شد آن‌دیگر خدا شد؟

خرابات

در ادبیات عرفانی کهن منظور از خراباتی انسان وارسته‌ای است که خودی خویشتن را خراب کرده و از حصار خودبینی و خودپرستی رها گشته است.

خراباتی شدن از خود رهایی است خودی کفر است اگر خود پارسایی است
خرابات از جهان بی‌مثالی است مقام عاشقان لاابالی است

ترجمه به زبان‌های دیگر

ترجمه به زبان کردی

گلشن راز توسط عبدالسلام مدرسی (خانی) با همان نام اصلی کتاب به شیوۀ شعر و با حفظ وزن به زبان کردی و گویش سورانی ترجمه شده است. این ترجمه در سال ۱۳۹۱ در ارومیه از طرف مؤسسه انتشاراتی حسینی اصل در ۲ هزار نسخه به چاپ رسیده است.[4]

پای نوشته‌ها

  1. صفحهٔ پنج، مفاتیح‌الاعجاز فی شرح گلشن راز
  2. صفحهٔ پنج، مفاتیح‌الاعجاز فی شرح گلشن راز
  3. دکتر دینانی. «درباره گلشن راز شبستری». وبگاه رسمی. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۵ اوت ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۱۹ اوت ۲۰۱۷.
  4. شبستری، محمود بن عبدالکریم. ۱۳۹۱. گلشن راز، ترجمۀ عبدالسلام مدرسی (خانی)، ارومیه، مؤسسۀ‌انتشاراتی حسینی اصل، چاپ اول.

جستارهای وابسته

منابع

  • مفاتیح‌الاعجاز فی شرح گلشن راز، تألیف شمس‌الدّین محمّد لاهیجی (۹۱۲ هجری قمری)، با مقدّمه، تصحیح و تعلیقات محمّد رضا برزگر خالقی، و عفّت کرباسی، انتشارات روزبه، تهران، بهار ۱۳۷۸

مطالعهٔ بیشتر

  • محمدی کاظم. گلشن راز. تهران: انتشارات نجم کبری، ۱۳۸۶.

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.