کرت کوبین
کرت دانلد کوبین (به انگلیسی: Kurt Donald Cobain) (۲۰ فوریهٔ ۱۹۶۷ – ۵ آوریل ۱۹۹۴) موسیقیدان راک اهل آمریکا بود که بیشتر بهعنوان خواننده، نوازندهٔ گیتار، ترانهسرای اصلی و بنیانگذار گروه گرانج نیروانا شناخته شدهاست. از کرت کوبین بهعنوان «صدای نسلاش» یاد میکنند.[1]
کُرت کوبین Kurt Cobain | |
---|---|
اطلاعات پسزمینه | |
نام شناسنامهای | کُرت دانلد کوبین |
زاده | ۲۰ فوریهٔ ۱۹۶۷اَبردین، سیاتل، ایالت واشینگتن |
درگذشته | ۵ آوریل ۱۹۹۴ (۲۷ سال)سیاتل، ایالت واشینگتن |
ژانر | گرانج، آلترنتیو راک، پانک راک |
ساز(ها) | گیتار، درامز |
سالهای فعالیت | ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ |
ناشر(ان) | ساب پاپ، دیجیسی/گِفِن |
همکاریهای مرتبط | نیروانا، فیکال مَتِر |
سازهای اصلی | |
فندر ماستَنگفندر جَگ-استَنگفندر جگوارفندر استرَتوکَسْتِر |
او در سال ۱۹۸۵ به همراه کریست ناواسلیک گروه نیروانا را بنیان گذاشتند. اولین آلبوم نیروانا با نام بلیچ در سال ۱۹۸۹ منتشر شد. آنها پس از انتشار دومین آلبومشان با عنوان مهم نیست (۱۹۹۱) تبدیل به یک گروه پُرفروش و نامدار در سطح بینالمللی شدند. مهم نیست با تکآهنگ موفق «بوی روح نوجوانی میده» اولین آلبوم با سبکی مشتق از پانک بود که محبوبیت عام پیدا کرد و مورد توجه عمدهٔ مخاطبان موسیقی قرار گرفت.[1]
در سال ۱۹۹۲ کوبین با کورتنی لاو خواننده و رهبر گروه هول ازدواج کرد. آنها مدتی بعد صاحب یک فرزند دختر شدند که فرنسیس بین نام گرفت. کوبین از موفقیت تجاری نیروانا، جنجالی که همواره در حاشیه نیروانا در جریان بود و سرک کشیدن رسانهها به زندگی خصوصیاش ناراضی بود. او سالهای پایانی زندگیاش را با مشکلاتی همچون اعتیاد به مواد مخدر، افسردگی و نابسامانیهای زندگی زناشویی سپری کرد. در سال ۱۹۹۳ سومین و آخرین آلبوم استودیویی نیروانا با عنوان در رحِم روانهٔ بازار شد که در واقع بیان اعتراض او به شرایط موجود بود.
در ۸ آوریل ۱۹۹۴ جسد کرت کوبین با مغز متلاشی شده و یک شات گان در کنارش در خانهاش یافت شد و در مدارک رسمی پلیس علت مرگ، خودکشی اعلام شد.
کودکی و نوجوانی
کرت کوبین در ۲۰ فوریه ۱۹۶۷ در بیمارستان گریز هاربر ابردین به دنیا آمد[2] در زمان تولد او خانوادهاش در هُوْکواِم،[پانویس 1] شهر کوچکی در ۱۴۰ کیلومتری جنوب غربی سیاتل، واشینگتن در ایالت واشینگتن ساکن بودند.[3] پدر کرت از هُوْکواِم به عنوان شهری غمزده و تکافتاده در سواحل غربی آمریکا یاد کردهاست.[4] مادرش وندی اکانر، پیشخدمت و پدرش دانلد کوبین، مکانیک بود.[5] زمانی که کرت ششماهه بود خانوادهاش به ابردین نقل مکان کردند.[6] او در دوران کودکی ازبیش فعالی رنج میبرد و پزشکان برای او داروهای آرامبخشی مثل ریتالین تجویز میکردند که بی اثر بود.کنترل انرژی کرت برای خانواده او خصوصاً پدرش معضل بزرگی بود و پدرش اغلب او را برای این موضوع مسخره میکرد. این برخوردهای دون کوبین تاثیر منفی بر روی روحیه حساس کرت میگذاشت.
او که تا سه سالگی مورد توجهی خاص از سوی پدر و مادرش در خانواده بود، پس از تولد خواهرش کمتر مورد توجه قرار گرفت.[7] در سال ۱۹۷۵ مدتی پس از تولد خواهرش کیم[8] و زمانی که کرت نه سال بیشتر نداشت پدر و مادرش از هم جدا شدند.[9] این ماجرا اثرات نامطلوبی بر رشد روانی کوبین در نوجوانی گذاشت، تا حدی که بعدها طلاق پدر و مادرش را به «زخمی در زندگی» اش تشبیه کرد.[7] پس از آن کوبین بههمراه پدرش به مونتسانو نقل مکان کردند و برای ادامهٔ تحصیل وارد «مدرسهٔ ابتدایی بیکِن» شد.[10] پس از مدتی دانلد کوبین دوباره ازدواج کرد و کرت هیچگاه نتوانست با نامادری جدیدش و بعدها خواهر و برادرهای ناتنی حاصل از این این ازدواج رابطه عاطفی برقرار کند و با آنها بد برخورد میکردو این رفتارها و مشکلات او باعث شد نامادری اش از پدر کرت بخواهد او را از خانه بیرون کند. او پس از جدایی والدینش مدتی در منزل خویشاوندان سرگردان بود[11] و دچار ضربه روانی عمیقی شد که آثارش در رفتارهای ضد اجتماعی دوران نوجوانیاش بارز بود و بعدها تأثیرش را در موسیقی نیروانا نشان داد.[5][12] کرت در این دوره به مصرف ماری جوآنا برای فرار از مشکلاتش و رسیدن به آرامش روانی روی آورد.[13]
ترانهٔ «قاچ»[پانویس 2] از آلبوم بلیچ منعکسکننده بخشی از زندگی او در دوران جدایی والدینش است.[14] ترانهٔ «چیزی مانع در راه»[پانویس 3] از آلبوم مهم نیست در واقع اشاره به دوران آوارگی اوست.البته خواهر کرت بعدها در مصاحبه ای گفت که کرت علاقه زیادی به داستان سرایی برای جلب توجه داشته و چنین آوارگی که از آن صحبت کرده،اتفاق نیوفتاده و کرت خودش به داستان های زندگی اش شاخ وبرگ میداده. کرت بعدها که دربارهٔ زندگیاش صحبت میکرد گفت: آن زمان یادم میآید بابت پدر و مادرم شرمنده بودم و از دوستانم در مدرسه خجالت میکشیدم.
کرت در ابتدا به موسیقی گروههایی همچون بیتلز و مانکیز علاقه داشت ولی پس از مدتی به کیس، سکس پیستولز، بلک سبت و کلَش علاقهمند شد.[15] در سن ۱۲ سالگی تصویری از گروه سکس پیستولز در مجلهٔ موسیقی کریم نظرش را جلب کرد و بعداً در مصاحبهای گفت بعد از دیدن آن عکس دوست داشته در یک گروه پانک عضو باشد.[16] در روز تولد ۱۴ سالگیاش اولین گیتارش را از سوی دایی اش هدیه گرفت[17] و پس از آنکه فقط یک جلسه نزد شخصی برای آموزش رفت، به شیوه خودش و بدون آموزگار شروع به نواختن کرد.[18] در همانسال یک فیلم سوپر ۸ با نام «خودکشی خونبار کرت» از خودش درست کرد که طی آن با لبهٔ یک بطری نوشابهٔ شکسته بهصورت نمایشی رگ مُچ دستاش را میبرید و در میان خون تقلبی که در صحنه ریخته بود بهخود میپیچید.همچنین در قسمتی از مستند زندگی اش صدایی از او پخش میشود که در سال ۱۹۸۸ نخست مطالب آن را در دفترچه خاطراتش نوشته و بعد با صدای خودش ضبط کرده و درآن درباره برنامه شکست خورده اش برای خوکشی روی ریل قطار صحبت میکند.[16] پس از مدتی به موسیقی گروههای راک سیاتلی علاقهمند شد و مدتی هم به عنوان نیروی کمکی پشت صحنه، گروه محلی ملواینز را همراهی میکرد.[19]
زمانی که وارد دبیرستان شد بهخاطر دوستی با یکی از دانشآموزان که همجنسگرا بود مورد آزار و طعنهٔ دیگران قرار میگرفت. این اتفاق باعث شد بعدها در آثارش به انتقاد همجنسگراهراسی و تبعیض جنسی بپردازد.[20] در بخشی از فیلم دربارهٔ یک پسر که در سال ۲۰۰۸ به کارگردانی AJ Schnack منتشر شد گفتگویی در این مورد وجود دارد که کوبین آنجا گفتهاست: «من شروع به افتخار کردن به همجنسگرا بودن در برابر آنها کردم. گرچه واقعاً نبودم.»[21] او یکبار هم در نوزده سالگی بهخاطر نوشتن جملهٔ «خدا گِی است» با اسپری بر در و دیوار شهر، توسط پلیس ابردین بازداشت شد.[22] وی در آثارش به همجنسگراها هم پرداخته و نقلقولی از او هست که در دفاع از آنها گفتهاست: من گِی نیستم، گرچهای کاش بودم فقط برای اینکه حال هوموفوبیاها را بگیرم.[23]
زمانیکه متوجه شد که نمرههایاش برای دریافت مدرک کافی نیستند دو هفته قبل از آنکه از دبیرستان فارغالتحصیل شود ترک تحصیل کرد.[24]
در سال ۱۹۸۵ از طریق دوستاش رابرت ناواسلیک-برادر کریست ناواسلیک- با ناواسلیک آشنا شد که مانند خودش طرفدار موسیقی پانک بود. در همان زمان کوبین در گروه فیکال مَتِر عضو بود که اولین گروه او محسوب میشد.[پانویس 4] مدتی بعد و پس از آنکه کوبین چندبار ایدهٔ تشکیل یک گروه موسیقی را مطرح کرد، ناواسلیک با پیشنهاد او موافقت کرد.[25]
نیروانا
در سال ۱۹۸۵ کرت و کریست در ابتدا گروهی با نام «د استیف وودیز» تشکیل دادند که کوبین در آن نوازندهٔ درامز بود، ناواسلیک باس میزد و افراد مختلفی هم بهعنوان خواننده و گیتاریست با آنها همکاری میکردند.[11] آنها با همان سرعتی که خواننده و گیتاریست عوض میکردند نامشان را هم عوض میکردند و این قبل از آن بود که کوبین خواننده و گیتاریست اصلی گروه شود.[26] زمانیکه نامشان را به «اسکید راو»[پانویس 5] تغییر دادند ترکیب ۳نفرهشان ثابت شده بود و آرِن بارکهارد به عنوان درامر به کرت و کریست پیوستهبود.[26] در سال ۱۹۸۶ بارکهارت جایاش را به چد چنینگ داد و در سال ۱۹۸۷ «نیروانا» بهعنوان نام ثابت گروه انتخاب شد.[11]
در سال ۱۹۸۷ نیروانا ۱۰ دمو را به تهیهکنندگی جَک اِندینو ضبط کردند و پس از آنکه اِندینو دموها را به جاناتان پانِمَن-از بنیانگذاران شرکت نشر سیاتلیِ ساب پاپ- ارائه کرد پانِمَن موافقت کرد با آنها قرارداد امضا کند.[27] در دسامبر ۱۹۸۸ اولین تکآهنگ نیروانا با نام «وزوز عشق»[پانویس 6] که در اصل متعلق به گروه پاپ هلندی شاکینگ بلو بود با برچسب ساب پاپ منتشر شد.[28]
نیروانا اولین آلبوم استودیوییاش با نام بلیچ را در ژوئن ۱۹۸۹ روانهٔ بازار کرد. پس از انتشار بلیچ یک تور در سطح ایالات متحده و اولین اجرای خارج از آمریکایشان را در نیوکاسل انگلستان برگزار کردند.[14] گروه با درامرهای مختلف کار کرد تا اینکه دیو گرول به نیروانا پیوست. در سپتامبر ۱۹۹۱ گروه آلبوم مهم نیست را به بازار عرضه کرد. این آلبوم برای نیروانا به موفقیتی بزرگ تبدیل شد، فقط در آمریکا بیش از ۱۰٬۰۰۰٬۰۰۰ و در سطح بینالمللی ۲۶٬۰۰۰٬۰۰۰ نسخه از آن بهفروش رسید.[29] مهم نیست دنیای موسیقی راک را متحول کرد و گرانج و پانک راک را به جریان اصلی موسیقی راک تبدیل کرد.
زندگی شخصی
در فوریهٔ ۱۹۹۲ کرت با کورتنی لاو که در آن زمان حامله بود[30] ازدواج کرد و شش ماه بعد صاحب دختری به نام فرنسیس بین شدند. کوبین نام فرنسیس را بهخاطر علاقهاش به فرنسیس مککی، خوانندهٔ گروه اسکاتلندی وَزلینز برای دخترش انتخاب کرد. مایکل استایپ پدرخواندهٔ فرنسیس بین است.[31] کرت و کورتنی هردو در آن زمان معتاد به هروئین بودند. گرچه لاو بعداً ادعا کرد زمانی که متوجه شده باردار است اعتیادش را کنار گذاشتهاست.[5]
نشریهٔ آبزرور در سال ۲۰۰۴ در مقالهای که در آستانهٔ ۱۰امین سالگرد مرگ کرت کوبین منتشر کرد، با اشاره به وجود بعضی شباهتها در زندگی و خصوصیات فردی او با سید ویشس و الگوگیری کوبین از کاراکتر ویشس، نوشتهاست که کوبین اولین باری که با کورتنی لاو ملاقات کرد او را خیلی شبیه به دوستدختر ویشس نانسی اسپانگن-که سید ویشس بهخاطر احساس گناه در مورد مرگ او خودکشی کرد- تصور کرد و ملاقات با لاو باعث شد نوعی حس انتقامجویی در کوبین زنده شود.[16]
کوبین شخصیت درونگرا ،پیچیده و بسیار حساسی داشت. از خودش، موفقیت بینظیری که بهعنوان یک ستاره موسیقی بدست آورده بود و هیاهوی بزرگی که همواره در حاشیه نیروانا و زندگی خصوصیاش در جریان بود گریزان بود. طبق ادعای خودش بهخاطر بیماری زخم معده-که واقعاً به آن مبتلا بود- و برای تسکین درد به هروئین پناه برد، اما بهنظر میآید آنچه که او واقعاً در جستجویاش بود رسیدن به آرامش روانی بود.[32]
مایکل آزارد نویسندهٔ کتاب «همانطور که هستی بیا: داستان نیروانا» در مورد کوبین گفتهاست: او بسیار باهوش، دوستداشتنی، سخاوتمند و حساس بهخود بود و شاید برای تجارتی که وارد آن شدهبود کمی بیش از حد نازنین و حساس.[32]
به نظر دَنیل هاوس یکی از دوستان کوبین که موزیسین و مالک یک شرکت نشر موسیقی در سیاتل است، اگر کوبین مشهور نمیشد، هیچ اتفاقی برایاش نمیافتاد. او دراینباره گفتهاست: زمانیکه نیروانا به محبوبیت رسید کرت دچار نوعی سردرگُمی شد. موسیقی او بسیار شخصی بود و ازدحام هواداران برای شنیدن آثار نیروانا برایاش شگفتانگیز بود.[32] البته دوست دختر او بعدها در مصاحبه ای گفت که کرت هنگامی که در ابتدای راه خود بود و در بار ها و کلاب ها به اجرا میپرداخت،از وضع خود ناراضی بوده و ادعا میکرده که میخواهد اجراهایی با تماشاگر های بیشتر داشته باشد و طبق گفته همسرش میخواسته بهترین خواننده دنیا باشد.به نظر میرسید او شغلش را دوست داشته ولی شهرتی که در مدت زمان کوتاهی برای گروه آنها بوجود آمد،همه اعضای گروه را سردرگم کرد ولی وضع کرت بدتر از بقیه بود چون قبل از شهرت هم او هرویین مصرف میکرد و در این دوره معتاد شده بود.
یکسال قبل از آنکه کوبین و خانوادهاش به خانهای که او در آنجا خودکشی کرد بروند، روزنامهنگاری که برای گفتگو به آپارتمان اجارهای آنها رفتهبود گفتهبود که کوبین جملهٔ «هیچکدام از شما هرگز درونیات من را نخواهد فهمید»[پانویس 7] را روی یکی از دیوارهای آپارتمانشان دیوارنویسی کردهبود.[32]
در چند مورد درگیر پروندههای قضایی و اعتیاد به مواد مخدر شد. در سال ۱۹۹۲ و در پی چاپ مطلبی در مجلهٔ ونیتی فیر که در آن از قول کورتنی لاو گفتهشده بود او در زمان بارداری مخدر مصرف میکرده، دادگاه رای به عدم صلاحیت والدین برای نگهداری کودکشان داد.[33] آنها پس از چند ماه کشمکشهای قانونی موفق شدند نظر مساعد مسئولان را برای سرپرستی فرزندشان جلب کنند.[34]
در ژوئیه سال ۱۹۹۳ پلیس بعد از آنکه در جریان یک دعوای خانوادگی قرار گرفت کوبین را بازداشت کرد. لاو به پلیس گفتهبود که لیوانی را به سمت صورت کوبین پرتاب کرده و کوبین او را هُل داده، روی زمین انداخته و میخواسته خفهاش کند. آنها پس از انتقال او به زندان کینگ کانتری واشینگتن، بهدلیل فقدان شواهد و مدارک کافی و با پرداخت وثیقهٔ ۹۵۰ دلاری آزادش کردند.[35][36]
در سال ۱۹۹۲ و در پی ماجرایی که طی آن ۲ نفر در حالی که دختری را مورد تجاوز جنسی قرار داده بودند ترانه «پالی» را خوانده بودند، کوبین متنی را در کتابچهٔ همراه آلبوم بعدی نیروانا با نام زنا منتشر کرد که آن اتفاق را محکوم کردهبود و گفتهبود پس از آنکه متوجه شده چنین افرادی در میان هوادارانشان وجود دارند دوران سختی را گذراندهاست.[37] کوبین نمیتوانست خودش را با چنین شهرتی که بدست آورده بود مطابقت دهد و از ابراز احساسات مخاطبان گریزان بود.[38] او یکبار گفتهبود «مشهور» آخرین چیزیست که میخواهم باشم و ساخت موسیقی خوب در اولویت من است.[39] او در ۱۳ مارس ۱۹۹۴ ساعت ۸:۴۵ صبح، در اعتراض به شهرت و ثروتی که دچارش شده بود در حالتی روان پریشانه تمام اثاثیه لوکس خانهاش را با تبر در هم کوبید و از بین برد.[7]
مرگ
همزمان با تور موسیقی که گروه نیروانا در سال ۱۹۹۴ در اروپا برگزار کرد کوبین فرصت آن را مییافت تا زمان استراحتاش را همراه با خانوادهاش در شهرهای مختلف کشورهای اروپایی سپری کند. در ۳ مارس ۱۹۹۴ کوبین در سوئیت شمارهٔ ۵۴۱ هتلی در رم ایتالیا بر اثر استفاده همزمان الکل و دارو به کُما رفت.[40] حدود ساعت ۵:۳۰ بامداد روز بعد زمانیکه کورتنی لاو از خواب بیدار شد کوبین را بیهوش در کف اتاق یافت.لاو بعدها گفت که کرت بیش از حد حساس بود و زمانی او به خیانت به کرت فکر کرده ولی هیچ وقت آن را انجام نداده و دلیلی که کرت آن شب را برای گرفتن جان خودش انتخاب کرده بود،فهمیدن این موضوع بود.[41] لاو او را به بیمارستان رساند و بهاینترتیب کوبین از مرگ نجات پیدا کرد.[42]
پس از بازگشت به ایالات متحده کوبین گوشهگیر شد و بیشتر وقتاش را در تنهایی میگذراند.[42] در ۱۸ مارس لاو طی تماس تلفنی با پلیس سیاتل از آنها در مورد «خطر احتمال خودکشی همسرش» درخواست کمک کرد. طبق گزارش پلیس، کوبین خودش را داخل کُمُدی حبس کردهبود که تعدادی جنگافزار و مقادیری دارو در آنجا وجود داشت. کوبین پس از خاتمهٔ ماجرا گفت که او قصد نداشته خودش را بکُشد و لاو بهخاطر قفل بودن در کُمُد چنین تصوری داشتهاست. در پی آن اتفاق مأموران پلیس برای اطمینان بیشتر اسلحه و داروها را با خود بردند.[42] در میان ۴ اسلحهای که آنها از کوبین ضبط کردند یک قبضه پیستول نیمهخودکار اِی-آر ۱۵ هم وجود داشت.[5]
پس از آن کورتنی لاو جمعی از دوستانشان از جمله مادر کرت را در خانهشان گردهم آورد تا کوبین را متقاعد کنند که اعتیادش را ترک کند.مادر کرت میگفت وقتی به خانه آنها رسید،کرت گریه میکرده و خجالت زده بوده که مادرش او را در آن حال میدیده. حتی مدیر برنامههای نیروانا کوبین را تهدید کرد که اگر خودش را پاک نکند، او و گروهاش را از لیست برنامهٔ کاریاش حذف خواهد کرد.[43] بهاین شکل بود که کوبین راضی شد تحت درمان قرار بگیرد و در تاریخ ۳۰ مارس او را در مرکز ترک اعتیادی در لسآنجلس بستری کردند.[44] اما کوبین پس از ۴۸ ساعت از آنجا گریخت[12] و در پی زنجیرهای از اتفاقهای مرموز به سیاتل، واشینگتن برگشت و در ۵ آوریل ۱۹۹۴ اقدام به خودکشی با تفنگ ساچمهزنی کرد.[45]
اسلحهای که کوبین با آن خودکشی کرد یک تفنگِ ساچمهزنی رمینگتون بود که آن را یکی از دوستاناش به نام دیلن کارلسون به او داده بود. کارلسون آن اسلحه را در ۳۰ مارس همانسال خریدهبود و کوبین اسلحه را تحت عنوان محافظت از منزلاش از کارلسون گرفتهبود. او به کارلسون گفته بود اسلحهای میخواهد که صدا و قدرت انفجاری زیادی نداشته باشد تا در موقعی که استفادهاش لازم شد باعث آشفتگی اهالی خانه نشود.[46]
کوبین از ۱ آوریل که از مرکز درمانی گریختهبود بهمدت یکهفته ناپدید شده بود. در تاریخ ۴ آوریل مادرش با مراجعه به پلیس سیاتل گزارش مفقود شدن او را دادهبود[47] و کورتنی لاو برای یافتن او کارآگاه خصوصی استخدام کردهبود.[24] یکی از دستاندرکاران کمپانی برادران وارنر گفتهاست پس از آنکه کوبین از مرکز ترک اعتیاد گریخت یکی از اعضای گروه فیث نو مور کوبین را در یکی از خیابانهای لسآنجلس میبیند و سعی میکند او را سوار ماشیناش کند و به بیمارستان برگرداند. زمانیکه ماشین حامل آنها در بزرگراه در مسیر بازگشت بوده کوبین تلاش میکرده از ماشین بیرون بپرد.[12]
در بعدازظهر یکشنبه ۴ آوریل کوبین بههمراه ۲ شخص ناشناس در رستوران کاکتوس حوالی مدیسون پارک سیاتل دیدهشده بود.[48] بانویی که در آنجا حضور داشته بعداً گفتهبود که کوبین را در حالی که داشته ته بشقاباش را لیس میزده دیدهاست. صاحب رستوران هم گفته زمانی که کوبین خواست پول غذایاش را پرداخت کند متوجه شد که کارت اعتباریاش مسدود شدهاست.[49]
جسد کوبین حدود ساعت ۸:۴۰ بامداد[36] جمعه ۸ آوریل ۱۹۹۴ (سه روز پس از مرگش) در گُلخانهٔ بالای گاراژ خانهاش در مجاورت دریاچهٔ واشینگتن،[50] توسط برقکاری به نام «گَری اسمیت» که برای نصب تجهیزات ایمنی به منزل کوبین رفتهبود یافت شد.[51] زمانی که اسمیت به خانهٔ کوبین مراجعه کرد و کسی در را برویاش نگشود به گشتزنی در اطراف منزل و سرک کشیدن بهداخل، از میان پنجرهها مشغول شد. او ابتدا فکر کرد جسد کوبین چیزی شبیهبه مجسمهٔ یک مانکن است که روی زمین افتاده ولی پس از دیدن خونی که از گوش جنازه روی زمین ریختهبود متوجه ماجرا شد و با پلیس تماس گرفت.[43] طبق اظهارات اسمیت، تفنگِ ساچمهزنی روی قفسهٔ سینه و لولهاش به سمت چانهٔ جسد قرار داشتهاست.[36] بهخاطر اینکه صورت جسد متلاشی شدهبود پلیس سیاتل پس از انگشتنگاری از آن اعلام کرد که جنازه متعلق به کرت کوبین است.[52]
قبل از آنکه گزارش سمشناسی جسد در مطبوعات منتشر شود، کورتنی لاو اعلام کرد که کوبین پیش از آنکه ماشه را بکشد مخدر مصرف کرده بودهاست.موضوع خودکشی کرت هنوز هم شک برانگیز است و بسیاری از معتقدند او توسط همسرش کورتنی لاو به قتل رسیده.طبق شواهد،آنها در آن زمان در حال انجام کارهایشان برای طلاق بودند و کورتنی نمیخواست از شهرت و ثروتی که کرت داشته دست بکشد.از طرفی روی تفنگی که روی جنازه کوبین پیدا شد،هیچ جای اثرانگشتی وجود نداشت و بعد از کالبد شکافی بدن او و پیدا کردن میزان هرویینی که او مصرف کرده بوده،تعدادی از پزشکان نظر دادند که با مصرف این میزان هرویین ،کرت قاعدتاً توان دست گرفتن تفنگ و کشیدن ماشه را نداشته.وصیت نامه ای که به او نسبت داده میشود هم بحث برانگیز بوده و چندین گروه متخصص خطوط پایانی وصیتنامه او را با بقیه نامه مطابقت دادند و گفتند شخصی که خطوط پایانی را نوشته قطعاً با شخصی که بقیه نامه را نوشته متفاوت بوده و با حذف خطوط پایانی،بقیه نامه را میتوان صرفاً نامه ای برای خداحافظی کرت از گروه نیروانا دانست.با این وجود پلیس در مدارک رسمی اش،مرگ او را خودکشی اعلام کرد. [12]
همانطور که میخواست جسدش را سوزاندند و مقداری از خاکسترش را بههمراه تعدادی از وسایل مورد علاقهاش داخل یک استوپای چوبی قرار دادند[53] و به یکی از زیارتگاههای بودائیان در نیویورک سپردند و بقیهاش را در رودخانهٔ ویشکا در ایالت واشینگتن پراکندند.[54] در ژوئن سال ۲۰۰۸ کورتنی لاو ادعا کرد مقداری از خاکستر همسرش که او آن را در محلی مخفی در خانهاش در هالیوود نگهداری میکرده از او دزدیده شدهاست.[55]
در بالای وصیتنامهای که به کوبین نسبت داده میشود و در کنار جسدش یافت شد، کلمهٔ بزرگ بودا جلب توجه میکند. بودا نام دوست خیالی کوبین در دوران کودکیاش بود.[56]
پس از مرگ
خودکشی (مشکوک) وی موجی از شوک روانی در میان میلیونها تن از هواداران موسیقی راک بَرپا کرد. شبکهٔ اِمتیوی پخش برنامههای معمولاش را قطع کرد و بینندگاناش بهناگاه تصویر کرت لادر[پانویس 8] را روی صفحهٔ تلویزیونشان مشاهدهکردند که با حالتی محزون خبر مربوط به مرگ کوبین را اعلام کرد.[43] در سیاتل، واشینگتن هزاران نفر از هوادارانش گرد هم آمدند و با روشن کردن شمع و آوازخوانی یاد او را گرامی داشتند. هواداران طی تماسهای مکرر با ایستگاههای رادیویی محلی از آنها خواستهبودند که در مورد مراسم شبانهٔ دعا و شمعافروختن شنبهشب اطلاعرسانی کنند.[57] بخشی از جمعیت آشفته با سردادن سرودهای اعتراضی و آتش زدن پیراهنهایشان با نیروهای پلیس درگیر شدند.آنها معتقد بودند که کوبین نباید صنعت موسیقی را از وجود خودش محروم میکرده.[58] آنها همچنین نوار کاستی را که در آن کورتنی لاو متن خودکشی منتسب به کوبین را قرائت کردهبود گوش میکردند. لاو که ظاهراً متأثر شدهبود و جملههایاش را با هقهق ادا میکرد پس از پایان متن با عصبانیت کوبین را asshole خطاب میکرد و از حضار میخواست که آن عبارت را بعد از او با صدای بلند تکرار کنند.[58]
در آمریکا، استرالیا، ژاپن و چندین کشور اروپایی نوجوانان و جوانان دست به خودکشی زدند و تا هفتهها بعد تصاویر کرت کوبین در تلویزیونهای آمریکا و ترانههایش در رادیوهای این کشور مرتباً پخش میشد.
تابیتا سورن خبرنگار اِنبیسی که قبل از آنکه جسد کوبین را از گلخانهٔ محل مرگاش خارج کنند در آنجا حضور یافتهبود مواردی مانند تجمع هواداران در محل و بهت و حیرتشان، کورتنی لاو که متن نامهٔ خودکشی را با صدای بلند برای آنها میخواند و بیرون کشیدن جنازه کوبین را در گفتگویاش با اِمتیوی بهخاطر میآورد.[59]
مدت کوتاهی پس از مرگ کرت کوبین، سایر اعضای گروه یک ترانه ناتمام را منتشر کردند و چند آلبوم برگزیدهآثار و قطعات منتشرنشده تحت نام نیروانا منتشر شد. آلبوم آنپلاگد نیروانا که ۷ ماه پس از مرگ کوبین منتشر شد فقط در آمریکا بیش از ۵ میلیون نسخه فروش کرد، در ۷ کشور به صدر جدول پرفروشترینها راه یافت و جایزهٔ گرمی بهترین آلبوم آلترنتیو سال را از آن خود کرد.[60]
زندگی کرت کوبین موضوع فیلم مستندی به نام کرت و کورتنی بود که در سال ۱۹۹۸ توسط نیک بومفایلد ساخته شد و قرار بود در جشنوارهٔ فیلم ساندنس نمایش دادهشود اما با تهدید برگزارکنندگان جشنواره توسط کورتنی لاو مبنی بر شکایت قانونی در صورت نمایش فیلم، آنها از اکران فیلم صرفنظر کردند.[61] «کرت و کورتنی» شامل مصاحبههایی است که با آشنایان کوبین انجام شده و برخی از آنها مانند بخش گفتگو با کورتنی لاو و پدرش هَنک هَریسن تا حدودی جنجالبرانگیز هستند. در یکی از بخشهای فیلم راز رِزابک[پانویس 9] (موزیسین و دوستپسر قبلی لاو) ادعا میکند که لاو به او پیشنهاد داده بوده تا در ازای دریافت ۵۰٬۰۰۰ دلار کرت کوبین را مورد ضرب و شتم قرار دهد.[62]
گاس ون سنت نیز فیلمی با عنوان آخرین روزها دربارهٔ وی ساختهاست.[63] دربارهٔ کرت و گروه نیروانا کتابهای بسیاری نوشته شده که از میان آنها میتوان به «سنگینتر از بهشت» (۱۹۹۱)[پانویس 10] نوشتهٔ چارلز آر. کراس اشارهکرد. کراس این کتاب را پس از چهار سال تحقیق و براساس ۴۰۰ مصاحبهای که انجام داده نگاشتهاست.[64] همچنین مستندی در سال ۲۰۱۵ درباره زندگی کرت کوبین از بدو تولد تا مرگ او اکران شد که در آن با مادر،پدر،نامادری،خواهر،دوست دختر پیشین کرت و درنهایت همسرش گفتگو انجام میشود،نام این مستند montage of heck برگرفته از نام یکی از نوارهایی بوده که خود کرت در زمان نوجوانی تنظیم کرده و در قسمتی از فیلم نشان داده میشود.بعد از این مستند آن آهنگ با همین نام منتشر میشود.
مجلهٔ رولینگ استون در سال ۲۰۰۳ و در ردهبندی ۱۰۰ گیتاریست برتر تمامی دوران، کرت کوبین را در رتبه ۱۲ قرار داد.[65] رولینگ استون همچنین در ردهبندی «۱۰۰ خوانندهٔ برتر تمامی دوران»، جایگاه ۴۵ام را به کوبین اختصاص دادهاست.[66]همچنین نام چهارتا از آهنگ های نیروانا در فهرست صد آهنگ برتر تاریخ از نظر مجله رولینگ استون به چشم میخورد که آهنگ (بوی حس نوجوونی میده)با رتبه نه،بالاترین آهنگ آنها در این لیست محسوب میشود.کرت خود این آهنگ را سروده بود و بقیه اعضای گروه صرفاً در تکمیل آن در مرحله پایانی نقش داشتند.
در سال ۲۰۰۵ تابلوی خوشامدگویی در یکی از ورودیهای شهر ابردین زادگاه کوبین نصب شد که روی آن عبارت «به اَبردین خوشآمدید» و در پاییناش جملهٔ «همانطور که هستی بیا» برگرفته از نام یکی از ترانههای مشهور نیروانا درج شده بود.[67] در مراسم نصب تابلو علاوه بر لِلَند کوبین[پانویس 11]-پدربزرگ کرت- تعدادی از هواداران حتی از ایالت کلرادو و کشور اسپانیا در محل حضور داشتند.[68] مراحل پیشنهاد و نصب این تابلو از طرف «کمیتهٔ یادبود کوبین» که در سال ۲۰۰۴ تشکیل شدهاست، انجام شد. در سال ۲۰۰۹ این کمیته تصمیم گرفت یک پارک یادبود[69] و یک مجموعهٔ فرهنگی برای پرورش استعدادهای موسیقی جوانان ابردین ایجاد کند.[70]
در سال ۲۰۰۶ کوبین با فروش ۵۰٬۰۰۰٬۰۰۰ دلاری آثارش بهعنوان «پردرآمدترین ستارهٔ مُردهٔ دنیا» معرفی شد.[71] این عنوان از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ در اختیار الویس پریسلی بود.[39]
در سال ۲۰۰۷ کورتنی لاو تصمیم گرفت بخشی از وسایل کرت کوبین را در حراج کریستی بفروشد. او در اینباره گفتهبود: خانهٔ من شبیه یک آرامگاه شده و دختر من نیازی به یک کیسهٔ بزرگ پر از وسایلی مانند انواع تیشرت، ژاکت، یک گیتار و دستنوشتهٔ آهنگ «بوی روح نوجوونی میده» ندارد. اینها چیزهایی هستند که فرنسیس، آن خواهد شد و من فقط میخواهم همهٔ آن وسایل لعنتی را ردشان کنم.[72]
در سال ۲۰۰۸ یک گیتار فندر ماستنگ که کوبین در پایان یکی از اجراهای نیروانا آن را شکستهبود توسط یک کلکسیونر ناشناس به قیمت ۱۰۰٬۰۰۰ دلار خریداری شد. روی بدنهٔ این گیتار امضای او وجود دارد.[73]
در آوریل ۲۰۱۱، همزمان با ۱۷اُمین سالمرگ کرت کوبین، تندیس یادبودی با طرح یک گیتار فندر جَگ-استَنگ در یکی از پارکهای شهر ابردین نصب شد.[74] بخشی از این تندیس، به شکل یک روبان فولادی است که روی آن قسمتی از متن ترانهٔ «بر فراز یک دشت» نیروانا حک شدهاست.[74] این اثر توسط ۲ هنرمند محلی بهنام کیم و لورا مالاکوف طراحی شدهاست.[75]
در می ۲۰۱۹ ژاکتی که کرت کوبین در آخرین مراسم عکاسی با گروه نیروانا پوشیده بود در حراجی جولین به قیمت ۷۵ هزار دلار فروخته شد.[76]
در 21 جون 2020 گیتاری که کرت کوبین، خواننده گروه نیروانا با آن در کنسرت امتیوی نواخته بود، شش میلیون دلار در حراج فروخته شد.[77] صاحب تازهی این گیتار اعلام کرده برای این ساز یک تور موسیقی جهانی برپا خواهد کرد و قصد دارد درآمد آن را صرف پشتیبانی از اجراهای هنری کند. [78]
جستارهای وابسته
پینوشت
- hoquiam
- Sliver
- Something in the way
- ترانهٔ «Spank Thru» که بعدها تحت نام نیروانا منتشر شد در واقع مربوط به دوران فیکال مَتِر بود.
- با گروه دهه هشتادی هیر متال آمریکایی اشتباه نشود
- Love Buzz
- NONE OF YOU WILL EVER KNOW MY INTENTIONS
- Kurt Loder
- Rozz Rezabek
- Heavier Than Heaven
- Leland Cobain
یادکرد منابع
- "Kurt Cobain". وبگاه دانشنامهٔ بریتانیکا. Retrieved 13 December 2009.
- "Kurt Cobain's Biography". وبگاه biogs.com. Retrieved 15 December 2009.
- "Life of Kurt cobain:Early life". وبگاه sshep.com. Archived from the original on 31 January 2010. Retrieved 15 December 2009.
- Christopher Sandford. "Kurt Cobain". وبگاه exampleessays.com. Retrieved 15 December 2009.
- BRUCE HANDY & Lisa McLaughlin/New York, Jeffrey Ressner/Los Angeles and Dave Thompson/Seattle (18 April 1994). "MUSIC: Never Mind". وبگاه مجلهٔ Time (magazine). p. ۲. Retrieved 17 December 2009.
- "Kurt Cobain Biography". وبگاه altiusdirectory.com. Archived from the original on 20 February 2011. Retrieved 15 December 2009.
- شاهین نجفی (۱ دی ۱۳۸۸). «او برای ستاره شدن یک سوءتفاهم بود». وبگاه رادیوزمانه. ص. آهنگ زمانه.
- "Biography of Kurt Cobain". وبگاه essortment.com. Retrieved 15 December 2009.
- "Kurt Cobain: Biography". وبگاه oppapers.com. Retrieved 15 December 2009.
- "A Walking Tour of... KURT COBAIN'S ABERDEEN". وبگاه The Aberdeen Museum of History. Retrieved 15 December 2009.
- Stephen Thomas Erlewine. "Nirvana". وبگاه AllMusic. Retrieved 13 March 2011.
- Dana Kennedy & Benjamin Svetkey (22 April 1994). "Reality Bites". وبگاه Entertainment Weekly. p. ۳. Retrieved 18 December 2009.
- http://www.mtv.com/music/artist/cobain_kurt/artist.jhtml%7C عنوان = Kurt Cobain| نویسنده = | تاریخ بازدید = ۲۲ دسامبر ۲۰۰۹| تاریخ = | ناشر = وبگاه MTV| صفحه = | زبان = انگلیسی}}
- Kim Summers. "Kurt Cobain". وبگاه AllMusic. Retrieved 13 March 2011.
- "Kurt Cobain". وبگاه ویاِچوان. Retrieved 16 December 2009.
- Sean O'Hagan (1 February 2004). "Death and glory". وبگاه The Guardian/The Observer. Retrieved 18 December 2009.
- "Kurt Cobain: Biography". وبگاه billboard.com. Archived from the original on 6 January 2010. Retrieved 15 December 2009.
- "Kurt Cobain: Biography". وبگاه fratfiles.com. Retrieved 15 December 2009.
- "Kurt Cobain Biography". وبگاه TheBiographyChannel.co.uk. Archived from the original on 2 December 2009. Retrieved 17 December 2009.
- Alan di Perna (2 July 2008). "Nirvana: Cast a Giant Shadow". وبگاه مجلهٔ دنیای گیتار. Archived from the original on 5 December 2008. Retrieved 16 December 2009.
- Ciar Byrne (21 March 2008). "The last days of Kurt Cobain, in his own words". وبگاه The Independent. Retrieved 18 December 2009.
- TIMOTHY EGAN (5 November 2006). "Biofuel Plant Raises Hope Where a Rocker Brooded". وبگاه The New York Times. Retrieved 16 December 2009.
- "KURT COBAIN JOURNALS". وبگاه انتشارات پنگوئن (کانادا). Archived from the original on 28 December 2009. Retrieved 16 December 2009.
- "Cashing in on a rock icon: Bigger than Elvis, the lucrative legacy of Kurt Cobain". وبگاه The Independent. 26 October 2006. Retrieved 18 December 2009.
- Greg Prato. "Krist Novoselic". وبگاه آلمیوزیک. Retrieved 16 December 2009.
- "Nirvana". وبگاه ویاِچوان. Retrieved 17 December 2009.
- "Nirvana Timeline". وبگاه angelfire.com. Retrieved 17 December 2009.
- /2010187654_cds03.html "Sub Pop's reissue of 'Bleach' is pure, brilliant Nirvana" Check
|نشانی=
value (help). وبگاه روزنامهٔ سیَتِل تایمز. 3 November 2009. Retrieved 17 December 2009. - "This Day In Music - 29 August". وبگاه The Guardian. Retrieved 20 December 2009.
- "Biography for Kurt Cobain". وبگاه IMDB. Retrieved 16 December 2009.
- "Flashback: August ۱۹۹۲". وبگاه گاردین/آبزرور. 10 August 2008. Retrieved 17 December 2009.
- BRUCE HANDY & Lisa McLaughlin/New York, Jeffrey Ressner/Los Angeles and Dave Thompson/Seattle (18 April 1994). "MUSIC: Never Mind". وبگاه مجلهٔ Time (magazine). p. ۳. Retrieved 17 December 2009.
- "Frances Bean Cobain Biography". وبگاه biography.com. Archived from the original on 13 December 2009. Retrieved 21 December 2009.
- Gil Kaufman (21 October 2003). "Courtney Love Fighting For Custody Of Daughter Frances Bean". وبگاه ویاِچوان. Retrieved 21 December 2009.
- Geordie Wilson & Dave Birkland (1 July 1993). "Nirvana's Kurt Cobain Arrested For Assault". وبگاه سیَتِل تایمز. Retrieved 22 December 2009.
- Steven Goldsmith, Dan Raley and Jane Hadley (9 April 1994). "COBAIN'S SUICIDE NOTE ENDED WITH `I LOVE YOU'". وبگاه روزنامهٔ آنلاین Seattle Post-Intelligencer. Retrieved 18 December 2009.
- Jeff Giles (18 April 1994). "The Poet Of Alienation". وبگاه Newsweek. p. ۲. Retrieved 18 December 2009.
- Michael Martin (۲۰۰۵)، Kurt Cobain، Capstone press، ص. ص٫ ۷، شابک ۰-۷۳۶۸-۲۷۰۰-۵
- Fred Attewill (25 October 2006). "A lot less conversation. Kurt earns more than Elvis". وبگاه The Guardian. Retrieved 20 December 2009.
- /3522702.stm "BBC ON THIS DAY" Check
|نشانی=
value (help). وبگاه BBC. Retrieved 17 December 2009. - "Hardly Nirvana - Nirvana, Substance Abuse, Rollercoaster Romances". وبگاه نشریهٔ پیپل. Retrieved 17 December 2009.
- "Kurt Cobain Biography". وبگاه biography.com. Archived from the original on 25 December 2009. Retrieved 15 December 2009.
- BRUCE HANDY & Lisa McLaughlin/New York, Jeffrey Ressner/Los Angeles and Dave Thompson/Seattle (18 April 1994). "MUSIC: Never Mind". وبگاه مجلهٔ Time (magazine). p. ۱. Retrieved 17 December 2009.
- "Kurt Cobain Biography". وبگاه biography.com. Archived from the original on 17 January 2010. Retrieved 15 December 2009.
- "Nirvana". وبگاه دانشنامهٔ بریتانیکا. Retrieved 13 December 2009.
- John Philpin. "The Murder of Kurt Cobain". وبگاه karisable.com. Retrieved 13 December 2009.
- James Montgomery. /nirvana.jhtml "Kurt Cobain: The Death Of The Scruffy Noble" Check
|نشانی=
value (help). وبگاه اِمتیوی. Retrieved 16 December 2009. - "The Seattle Times: Pacific Northwest Magazine". وبگاه نشریهٔ سیَتِل تایمز. Retrieved 20 December 2009.
- Jacques Peretti (4 November 2006). "Where did you sleep last night?". وبگاه گاردین. Retrieved 20 December 2009.
- Sam Leith (10 April 2004). "Kurt Cobain: self-hating icon of the inarticulate generation". وبگاه روزنامهٔ The Daily Telegraph. Retrieved 16 December 2009.
- James Montgomery (8 April 2009). "Kurt Cobain: The Death Of The Scruffy Noble". وبگاه ویاِچوان. Retrieved 16 December 2009.
- Michael Martin (۲۰۰۵)، Kurt Cobain، Capstone press، ص. ص٫ ۴، شابک ۰-۷۳۶۸-۲۷۰۰-۵
- BOB DORAN. "Cobain's final resting palace". وبگاه northcoastjournal.com. Retrieved 15 December 2009.
- Tim Jonze (2 June 2008). "Kurt Cobain's ashes stolen". وبگاه روزنامهٔ The Guardian. Retrieved 15 December 2009.
- FELICIA R. LEE (3 June 2008). "Kurt Cobain's Ashes Were Stolen, Courtney Love Says". وبگاه The New York Times. Retrieved 15 December 2009.
- Chris Norris (2 April 2009). "The Ghost of Kurt Cobain". وبگاه نشریهٔ اسپین. Archived from the original on 3 November 2012. Retrieved 15 December 2009.
- "The Mystery Of Suicide". وبگاه نیوزویک. 18 April 1994. Retrieved 18 December 2009.
- Malcolm Jones Jr (25 April 1994). "The Fallout Of The Burnout". وبگاه Newsweek. p. ۱. Retrieved 18 December 2009.
- James Montgomery (8 April 2009). "Former MTV News Reporter Tabitha Soren Recalls Kurt Cobain's Death". وبگاه ویاِچوان. Retrieved 16 December 2009.
- Chris Cottingham (14 November 2007). "Nirvana Unplugged: suicide note or just a good gig?". وبگاه The Guardian. Retrieved 17 December 2009.
- "Kurt & Courtney". وبگاه عدالت برای کرت. Archived from the original on 25 March 2006. Retrieved 15 December 2009.
- Daphne Merkin. "Endless Love". وبگاه The New Yorker. Retrieved 15 December 2009.
- Mark Deming. "Last Days". وبگاه allmovie.com. Retrieved 15 December 2009.
- "Kurt Cobain - 10 Years Since His Death". وبگاه شبکهٔ اِیبیسی استرالیا. 2 April 2004. Retrieved 16 December 2009.
- "The 100 Greatest Guitarists of All Time". وبگاه نشریهٔ Rolling Stone. Retrieved 15 December 2009.
- "The 100 greatest singers of all time". وبگاه Rolling Stone. Retrieved 21 December 2009.
- TIMOTHY EGAN (5 November 2006). "Biofuel Plant Raises Hope Where a Rocker Brooded". وبگاه The New York Times. Retrieved 17 December 2009.
- MONICA GUZMAN (8 April 2009). "Cobain's legacy still evolving 15 years after suicide". وبگاه روزنامهٔ آنلاین Seattle Post-Intelligencer. Retrieved 17 December 2009.
- Gil Kaufman (11 April 2005). /nirvana.jhtml "Kurt Cobain's Hometown Adds 'Come As You Are' To Welcome Sign" Check
|نشانی=
value (help). وبگاه MTV. Retrieved 22 December 2009. - Patrick Oppmann (8 April 2009). "Kurt Cobain remembered 15 years after his death". وبگاه سیاِناِن. Retrieved 22 December 2009.
- Marie Thibault (27 October 2009). "Yves Saint Laurent Sells Out". وبگاه فوربز. Retrieved 20 December 2009.
- Steve Baltin (30 April 2007). "Courtney Plans to Sell Kurt's Stuff". وبگاه spinner.com. Archived from the original on 23 November 2010. Retrieved 18 December 2009.
- "Smashed Kurt Cobain guitar sold for $100٬000". وبگاه سیتل تایمز. 23 December 2008. Retrieved 22 December 2009.
- "Cobain guitar sculpture dedicated in Washington". وبگاه USA Today. 6 April 2011. Retrieved 30 May 2011.
- Jason Gregory (6 April 2011). "Kurt Cobain Statue Unveiled To Mark Death Anniversary". وبگاه مجلهٔ اینترنتی گیگوایز. Retrieved 30 May 2011.
- ژاکت خواننده اسطوره ای آمریکا ۷۵ هزار دلار فروخته شد
- «ساز ۶ میلیون دلاری خواننده نیروانا گرانترین گیتار جهان شد». BBC News فارسی. ۲۰۲۰-۰۶-۲۲. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۶-۲۲.
- http://honargardi.com/?p=22270
منابع
- Michael Martin. "تصویر صفحهٔ ۷ کتاب «کرت کوبین» در وبگاه googlebooks". وبگاه books.google.com. Retrieved 16 December 2009.
- Michael Martin. "تصویر صفحهٔ ۴ کتاب «کرت کوبین» در وبگاه googlebooks". وبگاه books.google.com. Retrieved 16 December 2009.
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ کرت کوبین موجود است. |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به کرت کوبین در ویکیگفتاورد موجود است. |
- گالری عکسهای کمتر دیدهشدهٔ کرت کوبین در وبگاه رولینگ استون
- تنها تصویر موجود از محل مرگ کرت کوبین قبل از انتقال جسد
- وبگاه death of kurt cobain
- وبگاه cobain case