مهریشت
مِهریَشت یا یَشتِ دهم پس از فروردینیشت بلندترین یشت است. این یشت منسوب به مهر و یکی از یشتهای منظوم بسیار کهن است. این یشت به ۳۵ باب تقسیم گردیده و مجموعاً ۱۴۶ بند است.
مهریشت به خوبی یادآور عهد آریایی است اما نیز به روشنی در آن اصطلاحاتِ زرتشتی دیده میشود. دانشمند هلندی، تیل، کلیهٔ مطالب مهریشت را تحلیل کرده و آثار آریایی و تجدد زرتشتی آن را نشان دادهاست. از مهریشت دو مطلب عمده میتوان استخراج کرد. اول راستی و دوم دلیری. مهریشت از آنجا آغاز میشود که اهورامزدا به زرتشت گوید مهر را شایستهٔ ستایش و سزاوار نیایش آفریدم. کسی که به مهر دروغ گوید و پیمان شکند و شرط وفا نداند ویران کنندهٔ کشور و کشندهٔ راستی است. ای سپنتمان تو نباید عهدی را که بستی بشکنی، خواه با یک مزدیسنا، خواه با یک دیویسنا، چرا که معاهده با هر که بسته شد درست و قابل احترام است. در تفسیر پهلوی مهریشت آمده که این هزار گوش و ده هزار چشم که به مهر دادهشده، هر کدام خود جداگانه ایزدانی هستند که از طرف مهر گماشته شدهاند تا همهٔ اعمال مردمان را از آنچه دیده و شنیدهاند به او خبر دهند. در مهریشت نیز غالباً آمده که مهر شهریاری بخشنده است از این جهت در میان طبقه شرفا و جنگجویان بیشتر از ایزدان دیگر ستوده میشدهاست. اینکه مهر خورشید نیست بلکه ایزد روشنائی و فروغ است به خوبی از خود یشت دهم از بند ۱۳ و ۹۵ بر میآید در این دو بند از برخاستن مهر پیش از خورشید و گردش او پس از فرورفتن خورشید صحبت شدهاست. در بند ۱۴۵ همین یشت آمده ما ستارگان و ماه و خورشید و مهر، شهریار همهٔ ممالک را میستائیم. از روی دستور یشت دهم آنانی که شایستهٔ مقام پیشوائی نباشند، نباید مباشر مراسم و تشریفات آئین مهر گردند. بعدها این شروط با آئین مهر به اروپا رفته و شاید مآخذ غسل تعمید همین شده باشد.[1]
پانویس
- دانشنامهٔ مزدیسنا، ص ۴۴۵
منابع
- اوشیدری، جهانگیر (۱۳۷۶)، دانشنامهٔ مزدیسنا، واژه نامهٔ توضیحی آیین زرتشت، تهران: نشر مرکز، شابک ۹۶۴-۳۰۵-۳۰۷-۵