مزاج (طب سنتی)
مزاج یا طبع، همچنین به عنوان مزاجشناسی هم شناخته میشود واژه و اصطلاحی است در طب سنتی، که سیستمی از پزشکی بود که جزئیات یک ترکیب فرضی و عملکرد بدن انسان را شرح میداد، و توسط پزشکان و فیلسوفان یونان و روم باستان اتخاذ شده بود. مزاجشناسی از دهه ۱۸۵۰ با ظهور نظریه میکروب از بین رفت و این مورد نشان داد که بسیاری از بیماریهایی که قبلاً فکر میکردند از مزاج هستند در حقیقت به دلیل عوامل بیماریزا ایجاد میشوند.
پزشکی نوین نه تنها طب سنتی بلکه بسیاری از طبهای دیگر را نیز رد کردهاست. پزشکان به این مسئله سندروم فرهنگی میگویند. برخی آداب و رسوم، عقاید و باورها در افراد یک منطقه آنقدر ریشه دار میشود و مردم با باور، تلقین و تعصبی که دارند ناخودآگاه به آن دچار یا معالجه سطحی میشوند.[1]
تاریخچه
در کتاب ذخیره خوارزمشاهی، از ترکیب عناصر چهارگانه (که شامل آب، باد، خاک و آتش است) در بدن پیدا میشود و دارای ۹ قسمت است.[2] دانش مزاجشناسی، در اذهان عامه به «گرمی» و «سردی» معروف است. در قدیم معتقد بودند مزاجها از واکنش متقابل اجزاء عناصر چهارگانه متضاد، به وجود میآیند.[3]
خاورشناسان و استادان تاریخ علم دربارهٔ اصول قضایای علمی طب قدیم و تفسیر نظرات و معتقدات قدما، تحقیق کردهاند ولی موفق به تطبیق دانش مزاجشناسی با علم روز نشده و شرح و تفسیر آن را در نوشتههای خود ناتمام گذاشتهاند.[4]
در اواخر قرن نوزدهم میلادی دسامبر[پانویس 1] (دانشمند و محقق فرانسوی)، در دائرةالمعارف صد جلدی پزشکی مقالهٔ مفصلی تحت عنوان «مزاج»[پانویس 2] نوشت. در این مقاله دسامبر فقط مزاجهای دموی، بلغمی، صفراوی و سوداوی را که فهم آن آسان بوده مورد بحث قرار داده و در خصوص مزاجهای گرم و سرد و تر و خشک که فهم و تفسیر آنها مشکل بوده، چیزی ننوشتهاست. در واقع، موضوعی را که اساس طب قدیم بر آن استوار میباشد، مسکوت گذاشتهاست.[5]
جرج سارتن[پانویس 3]
انتقاد
نسبت دادن بروز بیماری به برهم خوردن تعادل و تناسب خلطهای چهارگانه یا سخنانی از این دست که ویروس دارای طبع سرد است. پس چایی نبات بخورید که طبع گرم دارد، بیپایه است و ابداً بنیه علمی ندارد.[6]
پزشکی نوین نه تنها طب سنتی بلکه بسیاری از طبهای دیگر را نیز رد کردهاست. پزشکان به این مسئله سندروم فرهنگی میگویند. برخی آداب و رسوم، عقاید و باورها در افراد یک منطقه آنقدر ریشه دار میشود و مردم با باور، تلقین و تعصبی که دارند ناخودآگاه به آن دچار یا معالجه سطحی میشوند.[1]
نظام معرفتی طب سنتی بر این اساس پی ریزی شده که بیماری در اثر به هم خوردن تعادل خلطهای چهارگانه یعنی صفرا و دم و بلغم و سودا به وجود میآید. ایده عناصر چهارگانه آب و باد و خاک و آتش و اینکه رماتیسم غلبه بلغم در پاست و کابوس شبانه، غلبه سودا در سر، هیچ مبنای تجربی ندارد و مبتنی بر یک دیدگاه فلسفی است.[7]
تأثیر و میراث
پزشکی سنتی قرون وسطایی در عصر طلایی اسلام، نظریه مزاجشناسی را از طب یونانی-رومی، و به ویژه از طریق کتاب ایرانی دانشمند همه چیز دان ابن سینا «قانون پزشکی» (۱۰۲۵)، پذیرفتهاست.
عناصر چهارگانه
خونی که در رگها جریان دارد از نتیجه هضم غذا ایجاد میشود و در معده تحت تأثیر تغییرات خاصی قرار میگیرد تا به شکل خون درمی آید. خون حامل اصلی مزاج است و هر چهار ماده را دربردارد: سردی، تری، خشکی، گرمی. به هر یک از این مواد خلط گفته میشود که غلطت هر کدام در افراد متفاوت است و باعث به وجود آمدن مزاج میشود.
عناصر چهارگانه (عناصر اربعه)، شامل آب، باد، خاک و آتش هستند.
از واکنش این چهار عنصر دو نتیجه حاصل میشود:
- مزاج معتدل.
- مزاج نامعتدل.
همچنین گرمی، سردی، تری و خشکی مزاج حاصل قوای اولیهٔ عناصر است.
انواع مزاج
مزاج بنا بر تقسیم عقلی به دو قسم کلی تقسیم میشود:
- معتدل حقیقی: این حالت عملاً امکان ندارد. به این معنی که هرکدام از اخلاط به نسبت مساوی در عالم خارج در یک بدن وجود داشته باشد محال است و این مثال صرفاً ذهنی و تخیلی است.
- معتدل فرضی: که شایستهترین و بهترین مزاج برای یک موجود است.[8]
چهار مزاج مرکب:
- مزاج گرم و خشک یا صفراوی.
- مزاج گرم و تر یا دموی.
- مزاج سرد و خشک یا سوداوی.
- مزاج سرد و تر یا بلغمی.[9]
اگر مقادیر عناصر متضاد در ترکیب برابر باشد، مزاج حاصل به اعتدال خواهد رسید؛ ولی اگر نتیجهٔ به دست آمده از ترکیب مقادیر عناصر متضاد در حد وسط نباشد، مزاج حاصل نامعتدل است. هر یک از مزاجهای بسیط نماد کیفی عنصری از عناصر چهارگانه است.
روش تشخیص مزاجها
دربارهٔ مزاجهای گرم و سرد، ابن سینا در قانون در طب مینویسد: مزاجها را از ده راه میتوان شناخت
در خلاصه الحکمه آمدهاست لامسه بهترین و سریعترین راه ورود به تشخیص مزاجها است. درک این روش حتی برای افراد عادی نیز تا حدودی آسان است؛ لذا این راه را بر سایر راهها مقدم داشتهاند. طبیب باید خود مزاج معتدل داشته باشد، و اگر از لمس متوجه اختلاف دما نگردد، خواهد دانست که آن شخص، دارای مزاج معتدل است. اگر شخص لمسکننده خود مزاج معتدل نداشته باشد و بر این حال خود اطلاع داشته باشد، باز میتواند به تشخیص مزاج افراد دیگر بپردازد؛ یعنی اگر طبیب خود درجه حرارت بدنش گرمتر از مزاج معتدل باشد و دست به بدن شخص میانهالمزاج بزند، با اینکه حس سردی میکند، به هرروی چون توجه به این نکته دارد که خودش گرم مزاج است، و به کیفیت اعتدال مزاج هم از راه دقت و تمرین در حس لمس آشنا است، لذا حکم غلطی دربارهٔ مزاج آن شخص نخواهد داد.[11]
بهطور مثال: درمانگر چون لمس نماید و منفعل نگردد لامس از پوست ملموس به سخونت و گرمی در بلدان معتدلالهوا دلالت مینماید بر حرارت مزاج ملموس و اگر منفعل گردد از آن به برودت دلالت میکند بر برودت مزاج او بدون آنکه به سبب امر خارجی عارضی آن را سخونت و برودت عارض شده باشد.[12] معنی جمله این است که اگر طبیب، به وسیله حس لمس، احساس گرمی یا سردی در شخصی نماید، دلالت بر گرمی یا سردی مزاج آن شخص دارد، مشروط بر این که گرمی و سردی به سبب امر خارجی عارض نشده باشد؛ در مباحث جداگانهای تحت عنوان: سخنات و مبردات، کلیه عوامل گرمکننده و سردکننده بدن را که باعث افزایش یا کاهش درجه حرارت اشخاص میشود ذکر کردهاند.[13]
مزاج و فصول سال
- بهار، گرم و تر است. در این فصل غلبه مزاج خونی زیاد روی میدهد. تغییرات کیفی خون در این فصل ظهوری کامل دارد.
- تابستان، گرم و خشک است و هم مزاج صفراء است. از علایم این مزاج، تشنگی است.
- پاییز، سرد و خشک است و به مزاج سوداء نزدیک است. خشکی پوست از علایم این فصل است.
- زمستان، سرد و تر بوده و غلبه بلغم در این فصل زیاد بروز میکند. کندی هضم و بیماری سرماخوردگی بیشتر در این فصل دیده میشود.
واژهنامه
- Dechambre
- Temperament
- George Alfred Leon Sarton
پانویس
- https://sobhesahel.com/news/28430/طبع-گرم-و-سرد؛-از-خرافات-تا-علم
- جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، ۱: ۴۵.
- http://www.mibosearch.com/word.aspx?wName=مزاج%5Bپیوند+مرده%5D
- جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، ۱: ۵۷.
- جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، ۱: ۵۷.
- http://kavala.ir/طبع-سرد-و-گرم-خرافات-کهنه-طب-سنتی/
- «مقالهای از عرفان کسرایی». دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۷-۱۶.
- قانونچه چغمینی، ترجمه اسماعیل ناظم، مقالهٔ اول، 10
- جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، ۱: ۴۵.
- جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، ۱: ۵۹.
- علوی، خلاصه الحکمه، ۱۹۴.
- علوی، خلاصه الحکمه، ۱۹۴.
- جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، ۱: ۷۲.
جستارهای وابسته
منابع
- کتابها
- احمدیه، عبدالله (۱۳۶۸). راز درمان. ۱ جلد. تهران: اقبال. ص. ۲۸۸.
- میرحیدر، حسین (۱۳۷۳). معارف گیاهی. ۶. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی. ص. ۶۴۷. بیش از یک پارامتر
|دوره=
و|جلد=
دادهشده است (کمک) - جرجانی، اسماعیل (۱۳۵۶). ذخیره خوارزمشاهی. ۱. تهران: انتشارات انجمن آثار ملی. از پارامتر ناشناخته
|تصحیح=
صرفنظر شد (کمک); تاریخ وارد شده در|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - سزاری (----). بیماریهای غدد مترشح داخلی. -. تهران: ----. ص. ---. بیش از یک پارامتر
|دوره=
و|جلد=
دادهشده است (کمک); تاریخ وارد شده در|سال=
را بررسی کنید (کمک) - کاسمی، نصرتالله (----). غدد مترشح داخلی و بیماریهای آن. ۳. تهران: ----. ص. ---. بیش از یک پارامتر
|دوره=
و|جلد=
دادهشده است (کمک); تاریخ وارد شده در|سال=
را بررسی کنید (کمک) - مجوسی اهوازی، عباس (----). کامل الصناعه. --. ----: ----. ص. ---. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - علوی، محمد حسین (----). خلاصه الحکمه. --. هندوستان: ----. ص. ---. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ابن سینا، حسین (۱۳۶۷). قانون در طب. ۵. ترجمهٔ عبدالرحمن شرفکندی. تهران: انتشارات سروش. ص. ۵۴۶. بیش از یک پارامتر
|دوره=
و|جلد=
دادهشده است (کمک)