مرد سوم
مرد سوم (به انگلیسی: The Third Man) فیلمی در ژانر فیلم نوآر به کارگردانی کارول رید ساخته شده در سال ۱۹۴۹ است. جوزف کاتن، آلیدا والی و اورسن ولز بازیگران اصلی فیلم هستند. فیلمنامه فیلم توسط گراهام گرین نویسنده انگلیسی تهیه شدهاست. فیلم به فارسی نیز دوبله شدهاست.[1]
مرد سوم | |
---|---|
کارگردان | کارول رید |
نویسنده | گراهام گرین |
بازیگران | جوزف کاتن آلیدا والی اورسن ولز ویلفرید هاید-وایت کارل اشتپانک |
موسیقی | آنتون کاراس |
فیلمبردار | رابرت کراسکر |
تدوینگر | اسوالد هافنریختر |
تاریخهای انتشار |
|
مدت زمان | ۱۰۴ دقیقه |
کشور | بریتانیا |
زبان | انگلیسی آلمانی روسی |
گراهام گرین بعد از آنکه فیلمنامه را نوشت به صرافت نوشتن رمانی بر اساس این فیلمنامه افتاد و کمی بعد رمان مرد سوم را هم منتشر کرد.
خلاصه داستان
کمی پس از پایان جنگ جهانی دوم، هالی مارتینز (جوزف کاتن) که نویسنده رمانهای عامه پسند وسترن در آمریکاست برای دیدار دوست دوران کودکی اش هری لایم (اورسن ولز) به وین میآید اما متوجه میشود همان روز هری طی یک تصادف رانندگی کشته شدهاست؛ در مراسم خاکسپاری لایم، مارتینز با دو افسر انگلیسی به نامهای گروهبان پین و سرگرد کالووی که پیگیر پرونده فعالیتهای مشکوک لایم هستند ملاقات میکند. پین از علاقهمندان داستانهای مارتینز است.
بعد از ملاقات با آنا (آلیدا والی)- دوستدختر لایم- و برخی دوستان دیگر لایم، مارتینز به این حادثه رانندگی مشکوک میشود. سرایدار خانه لایم به مارتینز میگوید، او بلافاصله پس از تصادف در گذشت و بر خلاف گزارش دوستان لایم، سه نفر و نه دو نفر جنازه او را با خود بردند. سرایدار کمی بعد از دادن این اطلاعات به قتل میرسد.
سرگرد کالووی به مارتینز میگوید که هری لایم در بازار سیاه دارو دست داشتهاست و باند او پنیسیلین را از بیمارستانهای ارتش به بیرون قاچاق میکردند، آن را رقیق مینمودند و دوباره در بازار سیاه آب میکردند.
مارتینز که میخواهد وین را ترک کند به ملاقات آنا میرود و متوجه میشود که او به دلیل داشتن گذرنامه جعلی قرار است به قسمت تحت کنترل شوروی منتقل شود. هنگام خروج از آپارتمان آنا، مارتینز سایهای را در درگاه میبیند که وقتی برای لحظهای نور روی آن میافتد معلوم میشود هری لایم است. لایم از دست مارتینز فرار میکند. مارتینز ماجرا را برای افسران انگلیسی بازگو میکند و آنها برای نبش تابوت لایم به گورستان میروند و متوجه میشوند فرد تدفین شده کارمند بیمارستان است که برای لایم پنیسیلین قاچاق میکردهاست.
روز بعد مارتینز و لایم در چرخوفلک بزرگ وین ملاقات میکنند. کمی بعد، افسران انگلیسی از مارتینز میخواهند که به آنها در دستگیری لایم کمک کند. در عوض مارتینز هم از آنها میخواهد مانع از انتقال آنا به قسمت تحت کنترل شوروی بشوند. آنا اما حاضر نمیشود این لطف را قبول کند در نتیجه مارتینز تصمیم میگیرد به پلیس در یافتن لایم یاری نرساند و وین را به مقصد آمریکا ترک کند. در مسیر فرودگاه، اما سرگرد کالووی او را به دیدن کودکان دچار مننژیت در یکی از بیمارستانهای وین میبرند که به دلیل استفاده از پنیسیلینهای رقیق شده در حال مرگند. مارتینز تصمیمش را تغییر میدهد و میپذیرد که با پلیس برای دستگیری لایم همکاری کند.
مارتینز قرار ملاقاتی با لایم میگذارد. اما لایم قبل از آن که پلیس او را دستگیر کند فرار میکند و و وارد سیستم فاضلاب وین میشود. تعقیب و گریز پلیس و لایم به کشته شدن گروهبان پین و زخمی شدن لایم میانجامد. نهایتاً، مارتینز، با هفت تیر گروهبان پین، لایم را میکشد.
در صحنه آخر، مارتینز برای دومین بار در مراسم خاکسپاری جنازه لایم شرکت میکند و بعد از پایان مراسم منتظر آنا میماند تا با او حرف بزند. اما آنا بدون توجه به او از کنارش رد میشود.
جوایز
- جشنواره کن ۱۹۴۹: برنده نخل طلا
- بفتا ۱۹۵۰: برنده بهترین فیلم انگلیسی
- اسکار ۱۹۵۰: برنده بهترین فیلمبرداری سیاه و سفید و نامزد بهترین کارگردانی، بهترین تدوین
در سال ۱۹۹۹، انستیتوی فیلم انگلستان، فیلم را به عنوان بهترین فیلم انگلیسی قرن بیستم انتخاب کرد.
سخنرانی ساعت کوکوکننده سوئیسی
در یکی از مشهورترین صحنههای فیلم لایم و مارتینز در چرخ و فلک بزرگ شهر وین دربارهٔ انسانیت و انسانها صحبت میکنند. وقتی از چرخ و فلک خارج میشوند، لایم به مارتینز میگوید:
«می دونی که اون رفیقمون چی میگه - تو ایتالیا، سی سالی که تحت انقیاد خاندان بورژیا بودند جنگ، وحشت، قتل و خونریزی داشتند، اما مایکل آنجلو، لئوناردو دا وینچی و رنسانس رو به وجود آوردند. در عوض تو سوئیس، عشق برادرانه دارند، پانصد سال دموکراسی و صلح دارند - و چی تحویل دادند؟ ساعتی که کوکو میکند.»
این دیالوگ به سخنرانی ساعت کوکوکننده سوئیسی مشهور شدهاست. از قرار، بعد از اکران فیلم، بعضی سوئیسیها به اورسون ولز یادآور شدهاند که این نوع ساعت در واقع اختراع آلمانی هاست و در سوئیس اختراع نشدهاست.
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به مرد سوم در ویکیگفتاورد موجود است. |
منابع
- پور، یوسف لطیف (۲۰۱۹-۰۹-۰۴). «سلطان پنیسیلین: هفتاد سالگی 'مرد سوم'». BBC Farsi. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۹-۰۵.