شایعه

شایعه عبارت است، از یک گزاره ویژه و گمانی که ملاکهای اطمینان بخش رسیدگی در وجود، وجود نداشته باشد که معمولاً به صورت شفاهی از فردی به فرد دیگر انتقال می‌یابد.

شایعه اثر اونوره دومیه

به نظر می‌رسد که دو شرط «اهمیت» و «ابهام» در انتقال شایعه، قانون اصلی شایعه را توضیح دهد. بدین معنا که فرمول حدت و شدت شایعه را می‌توان به این صورت تعریف کرد: میزان رواج شایعه تقریباً برابر است با حاصلضرب اهمیت در ابهام موضوع مطروحه در آن شایعه.[1]

در علم ارتباطات، شایعه را گفتمان‌های غیررسمی و نامعتبر و در نتیجه نهایی اطلاعات وارسی نشده می‌دانند که در چند مرحله در چارچوب نظام ارتباطی پرورانده شده‌است و از آنجایی که اطلاعات در هر مرحله دست به دست شده‌است، اغلب تحریفاتی در آن‌ها صورت می‌گیرد. ممکن است بعد از چندین بار تحریف، محصول نهایی به کلی با آنچه در ابتدای کار منتقل شده متفاوت باشد. «هنگامی که افراد به شدت مشتاق کسب خبر دربارهٔ چیزی هستند، اما نمی‌توانند اطلاعات موثقی بدست آورند، مستعد پذیرش شایعه‌ها می‌شوند.[2]

رواج شایعه‌ها نشان‌دهندهٔ زودباوری مردم و ظرفیت آن‌ها برای تن دادن به تلقین و همچنین همراهی با جمع است.[3]

یکی از دلایل اهمیت بررسی شایعه‌ها این است که «چه کسی از رواج این شایعه سود می‌برد.» این امر برای درک منشأ این شایعه‌ها سودمند است. البته ممکن است یک شایعه، ناشی از شوخی سادهٔ فرد یا افرادی باشد که شایعه پراکنیِ آن‌ها به‌طور اتفاقی فراگیر می‌شود.[3]

دیگر اهمیت شایعه‌ها در این است که، رواج یک شایعه می‌تواند اطلاعاتی از میزان زودباوری مردم آن جامعه نسبت به خبری که شک‌برانگیز و اثبات‌نشده‌است، در اختیار کارشناسان و همچنین دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی یک کشور گذاشته و در زمان بحران یا در چهارچوب جنگ‌های روانی و رسانه‌ای برایشان مفید باشد.[3]

شایعه‌های سیاسی می‌توانند گاه برای یک حکومت خطرناک باشند، گاهی مفید و گاهی هم بی‌آزار. نمونه‌هایی از هر سه مورد در ایران وجود داشته‌است. از شایعه مرگ سید علی خامنه‌ای رهبر ایران، تا شایعه مرگ احمد جنتی که موجب پیدایش لطیفه‌هایی دربارهٔ سن او شد.[3]

همچنین شوخی‌های فریب‌آمیز می‌توانند نشان‌دهندهٔ ایده‌آل‌های نویسندگان آن‌ها باشند. علاوه بر آن، نظرات خوانندگان این گونه اخبار و دروغ‌های ۱۳ در وبگاه‌ها نیز نشان می‌دهد این خبرها آرزوهای خوانندگان بوده‌است. مانند «رفع توقیف روزنامه‌های هم‌میهن، شرق و خبرگزاری ایلنا» و «خبر کناره‌گیری حسین شریعتمداری از روزنامه‌نگاری».[4]

به گفتهٔ بازتاب، زودباوری مردم ایران و علاقه به شنیدن اخبار باورنکردنی، مسئله‌ای‌ست که از دیرباز در ایرانیان دیده می‌شده و پس از ظهور فناوری، جدی‌تر شده‌است.[5] مهدی خرم دل «شایعهٔ لوگوی پپسی روی ماه» را فرصتی برای سنجش میزان تغییر آگاهی و زودباوری ایرانیان دانسته و با ذکر اینکه ده‌ها هزار نفر ایرانی شهرنشین (چون خبر به شکل وسیع به شهرهای کوچک و روستاها نرسید) و حتی طبقه اِلیت (نخبه) جامعه به سادگی فریب خوردند، نتیجه می‌گیرد در ایران همچنان راه برای عوام فریبی و سیاست‌های عوامانه (grassroots politics) باز است.[6]

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

منابع

  1. آل پورت، گردن و پستمن، لئو؛ روان‌شناسی شایعه، تهران، مرکز تحقیقات و مطالعات و سنجش برنامه‌ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص ۹.
  2. . کوئن، بروس؛ مبانی جامعه‌شناسی، غلامعباس توسلی و رضا فاضل، تهران، سمت، چاپ سوم، پائیز ۱۳۷۳، ص۳۳۰.
  3. «قصه لوگوی پپسی روی ماه: محکی برای سنجش زودباوری مردم». بی‌بی‌سی فارسی. ۶ ژوئن ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۲۶ خرداد ۱۳۹۱.
  4. امیرهادی انواری (۱۷ فروردین ۱۳۸۷). «دروغ پردازی که برج میلاد را کج کرد». عصر ایران. دریافت‌شده در ۲۶ خرداد ۱۳۹۱.
  5. «تبلیغ پپسی روی ماه، دروغ بود! / سرکار رفتن میلیون‌ها ایرانی و اشتباه مسلم رسانه‌ها». وبگاه بازتاب. ۶ ژوئن ۲۰۱۲. بایگانی‌شده از اصلی در ۸ ژوئن ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۲۶ خرداد ۱۳۹۱.
  6. مهدی خرم دل (۱۷ خرداد ۱۳۹۱). «چرا نباید از این جماعت ایرانی سواری گرفت؟! از عمروعاص تا پپسی!». بازتاب. بایگانی‌شده از اصلی در ۸ ژوئن ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۲۶ خرداد ۱۳۹۱.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.