دوست‌محمدخان

امیر دوست‌محمدخان (۳ دی (جدی) ۱۱۷۲–۱۹ خرداد ۱۲۴۲)، (حکومت:۱۲۷۹–۱۲۴۲ق) بنیانگذار سلسله بارکزایی در افغانستان و یکی از حاکمان در زمان جنگ اول افغان و انگلیس بود.[1] با سقوط سلسله درانی، او از سال ۱۲۳۸ق/۱۲۰۰ش/۱۸۲۳م تا ۱۲۵۴ق/۱۲۱۷ش/۱۸۳۹م و سپس از ۱۲۵۹ق/۱۲۲۱ش/۱۸۴۳م[2] تا ۱۲۷۹ق/۱۲۴۲ش/۱۸۶۳م امیر افغان‌ها شد. او از قوم پشتون و یازدهمین پسر پاینده خان، رئیس قبیله بارکزایی که در سال ۱۷۹۹ به دستور شاه زمان درانی کشته شد، بود.[3] در آغاز حکومت وی در مارس ۱۸۲۳، افغان‌ها در نبرد نوشهرا، دشت پیشاور را به رانجیت سینگ، رهبر ارتش سیک‌ها، باختند. عظیم خان، برادر ناتنی دوست محمد خان، رهبری نیروهای افغان را در این جنگ برعهده داشت.[4] خاندان مصاحب با برادر بزرگترش سلطان محمد خان ملقب به «طلایی» شروع به کار کردند، لقبی که به دلیل عشق او به لباسهای زیبا به او داده شد.[5]

دوست‌محمدخان
امیر افغانستان
دوست‌محمدخان
سلطنتاز ۱۸۴۳ تا ۱۸۶۳
پیشینایوب شاه درانی
جانشینشیرعلی خان
زاده۲۳ دسامبر ۱۷۹۳
قندهار
درگذشته۹ ژوئن ۱۸۶۳
هرات
دودمانسلسله ی بارکزایی

زندگی و به قدرت رسیدن

دوست محمد خان در ۲۳ دسامبر ۱۷۹۳ در یک خانواده با نفوذ در قندهار، در زمان امپراتوری درانی، به دنیا آمد. پدر وی، پایینده خان، رئیس قبیله بارکزایی و کارمند دولت در سلسله درانی بود.[6] خانواده آنها از طریق حاجی جمال خان، یوسف، یارو، محمد، عمر خان، خیسار خان، اسماعیل، نک، دارو، سیفال و بارک به ابدال (اولین و بنیانگذار قبیله ابدالی) بازمی‌گردند.[7] ابدال چهار پسر داشت، پوپل، بارک، آچاک و الکو. برخی بر این باور هستند که مادر دوست محمد خان از اقوام قزلباش بوده‌است.[8][9][10]

برادر بزرگتر وی، رئیس طایفه بارکزایی، فتح خان، نقش مهمی در رساندن محمود شاه درانی به حاکمیت افغانستان در سال ۱۸۰۰ و بازگرداندن وی به سلطنت در ۱۸۰۹م داشت. دوست محمد برادر بزرگتر خود و سپس صدراعظم کابل وزیر فتح خان را در جنگ آتوک علیه سیک‌های مهاجم همراهی کرد. محمود شاه با ترور وی در سال ۱۸۱۸ خدمات فتح خان را جبران کرد و این کار باعث خشم طایفه بارکزایی شد. پس از یک درگیری خونین، محمود شاه همه قلمروی خود، به جز هرات، را از دست داد و بقیه قلمروهای او بین برادران فتح خان تقسیم شد. غزنی به دوست محمد خان رسیدن، و او در سال ۱۸۲۶م کابل، ثروتمندترین استان افغانستان را به آن اضافه کرد.[11]

وی از آغاز سلطنت خود درگیر اختلافات با رانجیت سینگ، حاکم سیک در منطقه پنجاب، شد که از شاه شجاع درانی، شاهزاده مخلوع سدوزایی، به عنوان آلت دست خود استفاده می‌کرد. در سال ۱۸۳۴م شاه شجاع آخرین تلاش برای بازیابی پادشاهی خود را انجام داد. او در پشت دیوارهای قندهار از دوست محمدخان شکست خورد، اما رانجیت سینگ فرصت را غنیمت شمرد و پیشاور را الحاق کرد. دوست محمد پسرش اکبر خان را برای شکست دادن سیک‌ها در جنگ جمرود در سال ۱۸۳۷ فرستاد.[6] عدم احیای قلعه جمرود بدترین نگرانی امیر افغان شد.[12]

نفوذ اروپایی‌ها در افغانستان

در تقاطع منافع انگلیس، روسیه و به میزان کمتری از منافع امپراتوری اول فرانسه، مانور سیاسی لازم بود. او با رد درخواستهای روسیه، سعی در ایجاد اتحاد با انگلیس داشت و در سال ۱۸۳۷ از الکساندر برنز در کابل استقبال کرد. اما برنز نتوانست بر فرماندار کل هند، لرد اوکلند چیره شود تا به پیشرفتهای امیر واکنش نشان دهد. دوست محمد موظف شد تلاش برای بازیابی پیشاور را کنار بگذارد و سیاست خارجی خود را تحت هدایت انگلیس قرار دهد. وی با تجدید روابط با روسیه به این عمل واکنش نشان داد و در سال ۱۸۳۸ لرد اوکلند سپاهیان انگلیس را علیه وی به حرکت درآورد.[12] برای توجیه این طرح لرد اوکلند، بیانیه سیملا را در اکتبر ۱۸۳۸ منتشر کرد و دلایل لازم برای مداخلهٔ بریتانیا در افغانستان را مطرح کرد.[13]

اسارت

در سال ۱۸۳۵ میلادی، دوست محمدخان، جوانترین و پرانرژی‌ترین عضو خاندان بارکزایی، که در سال ۱۸۲۵م سلسله دورانی را جانشین خود کرده و به امیر کابل تبدیل شده بود، با تهدید به بازیابی پیشاور تا گردنه خیبر پیشروی کرد. در سال ۱۸۳۶ هاری سینگ نالوا، ژنرال سیک که به همراه شاهزاده ناو نهال سینگ از مرز محافظت می‌کرد، برای دفاع از گذرگاه زنجیره ای از قلعه‌ها ساخت، از جمله یکی در جمرود در انتهای شرقی گذرگاه خیبر. دوست محمد در انتهای دیگر قلعه ای در علی مسجد بنا کرد. در آغاز سال ۱۸۳۷، شاهزاده ناو نهال سینگ به لاهور بازگشت و ازدواج کرد و ماهاراجا و دربار او مشغول آماده‌سازی عروسی شدند.[14]

دوست محمد خان ۲۵۰۰۰ نیروی قوی اعم از تعداد زیادی نیروی نامنظم محلی و مجهز به ۱۸ قبضه اسلحه سنگین را برای تسخیر جمرود فرستاد. پادگان سیک در آنجا فقط ۶۰۰ نفر و چند توپ سبک داشت. افغانها قلعه را محاصره کرده و آب آن را قطع کردند، در حالی که یک گروهان برای جلوگیری از هرگونه کمک از آن سو به قلعه سیک همسایه شبقادر اعزام شدند. ماهان سینگ میرپوری، فرمانده پادگان جمرود، مهاجمان را به مدت چهار روز در پشت دروازه نگه داشت و در همین حال موفق شد یک درخواست ناامیدانه برای کمک به هاری سینگ نالوا در پیشاور ارسال کند. نالوا از بستر بیماری برخاست و به جمرود شتافت.[14]

در نبرد نهایی که در ۳۰ آوریل ۱۸۳۷ انجام شد، افغانها شکست خوردند، اما هاری سینگ نالوا به شدت زخمی شد. در سال ۱۸۳۸، با کمک و توافق سلطان سیک که با نایب السلطنه بریتانیایی لرد اوکلند به پیمان سه جانبه پیوست، شاه شجاع را در اوت ۱۸۳۹ به کرسی سلطنت افغانستان بازگرداند.[15][16] دوست محمد خان در نوامبر سال ۱۸۳۹، به ماسوری، تبعید شد. اما پس از قتل شاه شجاع در آوریل ۱۸۴۲ به موقعیت سابق خود بازگردانده شد. وی پس از آن روابط صمیمانه ای را با دربار لاهور برقرار کرد.

سلطنت دوم

در نتیجهٔ عزم دولت انگلستان برای کنار گذاشتن تلاش برای مداخله در سیاست‌های داخلی افغانستان، او را آزاد کردند. دوست محمد در بازگشت از هند بریتانیایی در کابل با استقبال روبرو شد و خود را برای برقراری مجدد اقتدار بر اساس قاطعیت تعیین کرد. از سال ۱۸۴۶ سیاست خصومت با انگلستان را تجدید کرد و با سیک‌ها متحد شد. با این حال، پس از شکست متحدان خود در گجرات در ۲۱ فوریهٔ ۱۸۴۹، وی طرح‌های خود را کنار گذاشت و نیروهای خود را به افغانستان بازگرداند. در سال ۱۸۵۰ بلخ را فتح کرد،[17] و در سال ۱۸۵۴ با تصرف قندهار بر قبایل جنوب افغانستان کنترل یافت.

در تاریخ ۳۰ مارس ۱۸۵۵م، دوست محمد با انعقاد یک اتحاد تهاجمی و دفاعی با دولت انگلستان، به امضای سر هنری لارنس، کمیساریای اصلی پنجاب، سیاست قبلی خود را تغییر داد.[18] در سال ۱۸۵۷ وی همراه با انگلیس به ایران اعلان جنگ داد و در ماه ژوئیه معاهده‌ای منعقد شد که به موجب آن ولایت هرات تحت فرمانروایی بارکزایی قرار گرفت. در طی شورش هند در سال ۱۸۵۷، دوست محمد از کمک به شورشیان هند خودداری کرد. سال‌های آخر زندگی وی به دلیل مشکلات در هرات و بخارا، با آشفتگی گذشد. این‌ها را برای مدتی حل کرد، اما در سال ۱۸۶۲ ارتش ایران، با کمک احمدخان، حاکم هرات، هرات را باز پس گرفت. امیر پیر، انگلیسی‌ها را به کمک خود فراخواند و خود را در راس جنگجویان خود قرار داد و دشمن را از مرزهای خود بیرون راند. در ۲۶ مهٔ ۱۸۶۳ او هرات را دوباره تصرف کرد، اما در تاریخ ۹ ژوئن پس از چهل سال نقش مهمی در تاریخ آسیای جنوبی و آسیای میانه، در میان پیروزی به صورت ناگهانی درگذشت. وی پسرش، شیرعلی خان را به عنوان جانشین خود قرار داد.

منابع

  1. Encyclopædia BritannicaDost Mohammad Khan, "ruler of Afghanistan (1823–63) and founder of the Barakzay dynasty, who maintained Afghan independence during a time when the nation was a focus of political struggles between Great Britain and Russia..."
  2. "Anglo-afghan wars", Encyclopaedia Iranica
  3. Tarzi, Amin H. "DŌSTMOḤAMMAD KHAN". Encyclopædia Iranica (Online ed.). United States: Columbia University.
  4. Munshi.
  5. Noelle, Christine (1997). State and Tribe in Nineteenth-Century Afghanistan: The Reign of Amir Dost Muhammad Khan (1826–1863). Routldege. p. 19. ISBN 978-0-7007-0629-7. Retrieved 2016-06-30.
  6. Adamec, Ludwig W. (2010). The A to Z of Afghan Wars, Revolutions and Insurgencies. Scarecrow Press. p. 105. ISBN 978-0-8108-7624-8. Retrieved 2013-04-03.
  7. Life of the Amîr Dost Mohammed Khan, of Kabul: with his political … , by Mohan Lal, Volume 1. pp. 1–3.
  8. Tarzi, Amin H. "DŌSTMOḤAMMAD KHAN". Encyclopædia Iranica (Online ed.). United States: Columbia University.
  9. The Rise of Afghanistan, p. 124 // Afghanistan: A Military History from Alexander the Great to the War Against the Taliban. Author: Stephen Tanner. First published in 2002 by Da Capo Press; (revised edition) reprinted in 2009. Philadelphia: Da Capo Press, 2009, 375 pages. شابک ۹۷۸۰۳۰۶۸۱۸۲۶۴
  10. 5. The Rise of Afghanistan, page 126 // Afghanistan: A Military History from Alexander the Great to the War Against the Taliban. Author: Stephen Tanner. First published in 2002 by Da Capo Press; (revised edition) reprinted in 2009. Philadelphia: Da Capo Press, 2009, 375 pages. شابک ۹۷۸۰۳۰۶۸۱۸۲۶۴
  11. Gupta, p. Topic 3 pp. 1391.
  12. متن مقاله‌ای مرتبط در 1911 Encyclopædia Britannica در ویکی‌نبشتهٔ انگلیسی موجود است.
  13. Munshi, p. ۱۰۴.
  14. Munshi, p. ۷۸.
  15. Ranjit Singh Encyclopædia Britannica, Khushwant Singh (2015)
  16. Kenneth Pletcher (2010). The History of India. Britannica Educational Publishing. ISBN 978-1-61530-201-7.
  17. "Persia, Arabia, etc". World Digital Library. 1852. Retrieved 2013-07-27.
  18.  Leslie Stephen, ed. (1889). "Edwardes, Herbert Benjamin". Dictionary of National Biography. 17. London: Smith, Elder & Co.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.