حادثه رازول

در دوم ژوئیهٔ سال ۱۹۴۷ در رازول، فردی دامدار به نام مک ‌برزل (Mack brazel) که در خانهٔ خودش در شهرک کرونا واقع در ایالت نیومکزیکو نشسته بود، ناگهان صدای انفجاری شنیده و به دنبال آن شئ سرخ‌ رنگی را با یک دنباله سفید رنگ می‌بیند که وسط تپه‌زار سقوط می‌کند. شهرک کرونا آن زمان شهری بسیار کوچک، بیابانی و بی‌سر و صدا بود و از تعدادی مزرعه و دامداری تشکیل می‌شد «همچنین محل نگهداری اسکادران بمب‌افکن‌های B-29 نیز محسوب می‌شد، که در آن زمان یکی از پیشرفته‌ترین‌ها در نوع خود بودند.» از آسمان چیزی بزرگ و نقره‌ای‌رنگ با سرعت و همچنین سر و صدای زیادی سقوط کرد.

یکی از گله‌داران قطعات و تکه‌های شئ را جمع کرد و به پایگاه هوایی گزارش داد و برای نخستین و آخرین بار در تاریخ ایالات متحدهٔ آمریکا در روزنامه‌ها اعلام کرد که یک بشقاب پرنده سقوط کرده‌است. این خبر سر تیتر تمامی روزنامه‌ها شد و پس از آن رادیو اعلام کرد که یک بشقاب پرنده پیدا شده و این بزرگ‌ترین اتفاق سال بود. اما روز بعد خبرها کاملاً شکل تازه‌ای به خود گرفتند. توضیح این حادثه هم زمینی‌تر شد. در روزنامه‌ها اعلام شد که آن شئ یک بالون هواشناسی بوده‌است و همه‌چیز به حالت عادی بازگشت.

سال‌ها بعد واژگانی مانند یوفولوژی و یوفولوژیست وارد فرهنگ لغت شد و حادثه رازول دوباره پا در میان افکار مردم گذاشت؛ کسانی مانند مارسل، همان افسر اطلاعاتی که مأمور بررسی این حادثه شده بود، کسی که اکنون، تنها یک افسر بازنشسته ارتش است و فریدمن کسی که روزها یک فیزیکدان و شب‌ها یک یوفولوژیست می‌شد، باعث آن بودند. فریدمن به صراحت گفت: «من پس از سی سال متقاعد شدم دولت آمریکا جسد چند بیگانه و یک بشقاب پرندهٔ ساقط شده را در نیومکزیکو بدست آورده‌است!» [2]

گوگل با ابتکاری جالب در شصت و ششمین سالروز حادثهٔ رازول (۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۳) نشان‌وارهٔ خود را به مناسبت سالروز این حادثه انتخاب کرد که کاربران با کلیک روی آن بازی کوتاهی را دنبال می‌کردند.