قاضی محمد

قاضی محمد (به کردی: قازی محەممەد، Qazî Mıhemmed) (زادهٔ اردیبهشت ۱۲۷۹ – درگذشتهٔ ۱۳۲۶) قاضی، مؤسس جمهوری مهاباد در سال ۱۹۴۷ بود. او پیشتر قاضی شهر مهاباد بود که بعد از جنگ جهانی دوم رهبر سیاسی حزب دموکرات کردستان و جمهوری مهاباد را بر عهده گرفت. قاضی محمد توسط حکومت پهلوی در میدان چوارچرا شهر مهاباد اعدام شد.

قاضی محمد
قاضی محمد
رئیس‌جمهور مهاباد
مشغول به کار
۲۲ ژانویه ۱۹۴۶  ۱۵ دسامبر ۱۹۴۶
اطلاعات شخصی
زادهمهاباد، ایران
ملیتایرانی
حزب سیاسیحزب دموکرات کردستان
فرزندانعلی
خویشاوندانصدر قاضی (پسرعمو)، میرزا سیف‌القضات (عمو)، مینا قاضی (همسر)

ابتدای زندگی

قاضی دارای اصلیت خانوادگی گرجی بود که از گرجستان به منطقه مکریان مهاجرت کرده بودند. با توجه به مهاجرت گرجی‌ها در در دوره صفویه، توسط حاکمین منطقه قاضی محمد از مالکان و زمین داران بزرگ منطقه مکریان بود که ریشه گرجستانی داشتند.[1]

قاضی محمد، فرزند قاضی علی در یکی از خانواده‌های مشهور و قدرتمند شهر مهاباد به دنیا آمد.[2] سرسلسله خانواده قاضی‌ها،[3] که در زمان حکمرانی بداق سلطان مکری که از نوادگان میرزا محمد (سرسلسله خاندان) می‌توان به میرزا محمود با اصلیت گرجستانی[4][5]اشاره کرد که عهده‌دار حل و فصل دعاوی و حل مسائل شرعی مردم بوده‌است. در هنگام حمله سپاهیان روس در جنگ اول جهانی، میرزا فتاح (عموی قاضی علی پدر قاضی محمد) و سه نفر از فرزندان میرزا فتاح توسط روسها کشته می‌شوند.[3] در سال ۱۳۱۵، قاضی محمد به عنوان ریاست معارف شهر مهاباد برگزیده می‌شود و در ضمن تا سال ۱۳۲۱ رئیس جمعیت شیر و خورشید مهاباد نیز بود.[3][3][6] خانوادهٔ قاضی محمّد که روشنفکر، مذهبی و ملی‌گرا بودند، دهاتی چند در منطقه بوکان در تملک خود داشتند و از خانواده‌های مالک ثروتمند به‌شمار می‌آمدند.[7]

مبارزات سیاسی

سمت چپ: قاضی محمد سمت راست: ملا مصطفی بارزانی

به موجب اشغال شمال ایران توسط اتحاد جماهیر شوروی هنگام اشغال ایران توسط متفقین در اواخر اوت ۱۹۴۱ و همچنین صدور فرمان از سوی استالین برای اقدام به تشکیل یک حرکت تجزیه طلبانه در استان‌های شمالی ایران، از جمله در میان مردم کُرد و ضمیمه کردن آنها به شوروی،[8][9] جمعیت احیای کُرد به‌عنوان یک گروه ملی‌گرا و چپ‌گرای کُرد، به مذاکراتی با اشغال کنندگانِ اهلِ شوروی برای ایجاد یک حکومت تحت حمایتِ شوروی و خارج از کنترل ایران انجام دادند. قاضی محمد در سال ۱۳۲۳ به جمعیت احیای کرد (ک. ژ. ک.) پیوست و به زودی فرد اصلی آن جریان شد. از قاضی محمد به عنوان شخصیتی مورد اقبال و حمایت کامل اتحاد جماهیر شوروی یاد می‌شود.[10][11] پیشتر نیز، قاضی محمد و برخی دیگر در نوامبر ۱۳۲۰، به باکو دعوت شده بودند و از آنها خواسته شده بود که نگاهی، به‌ویژه در مناطقی که در اشغال نبوده، به سوی شوروی داشته باشند و نه انگلیس.[12]

در سپتامبر ۱۹۴۵، بار دیگر قاضی محمد و عده‌ای دیگر از شخصیتهای جمعیت احیای کرد به شوروی دعوت شدند و با جعفر باقروف نخست‌وزیر جمهوری آذربایجان شوروی دیدار کردند. این در حالی بود که شوروی که ایران را اشغال کرده بود. پس از بازگشت از شوروی و بنابر توصیه جعفر باقروف برای تأسیس حزب دموکرات،[13] قاضی محمد و ۱۰۵ تن از سرشناسان کُرد بیانیه‌ای را منتشر می‌کنند و تأسیس حزب دموکرات کردستان و اهداف جدایی از ایران و اعلام جمهوری خودخوانده مهاباد را انجام می‌دهد. به این ترتیب در همان روز کنگره اول حزب دموکرات کردستان منعقد شد. پس از مدتی در روز دوم بهمن‌ماه سال ۱۳۲۴ برابر با ۱۹۴۵ میلادی، دولت خودمختار مهاباد اعلام موجودیت کرد و به مدت یازده ماه دولت خودمختار مهاباد بر مهاباد و شهرهای اطراف حکومت نمود. قاضی محمد از ملامصطفی بارزانی که تقریباً ده‌هزار نفر بارزانی شامل سه‌هزار جنگجو و دوهزار خانوار به همراه داشت، دعوت نمود تا به منطقه مکریان در آذربایجان بیاید. این عده در اطراف اشنویه و پیرانشهر و مهاباد و تکاب و چند جای دیگر به‌طور پراکنده ساکن شدند.[14]

سرانجام پس از قرارداد قوام-سادچیکف و گرفتن امتیازات نفتی توسط اتحاد جماهیر شوروی، این کشور نیروهای خودش را از مناطق اشغال شدهٔ ایران بیرون کشید.[15] با ورود ارتش شاهنشاهی ایران به مهاباد، قاضی محمد به اعدام محکوم شد.

اعدام

پس از بیرون رفتن نیروهای شوروی از مناطق اشغال شدهٔ شمال غربی ایران، عملیات ارتش و بازپسگیری زنجان آغاز می‌شود. قاضی محمد و صدرقاضی و سیف قاضی، همراه با هفت نفر دیگر شورای جنگ را تشکیل می‌دهند تا با ارتش شاهنشاهی مقابله کنند فردای آن روز نیز در مسجد عباس آقا صدر قاضی کنار قاضی محمد می‌ایستد و چنین نطق می‌کند «دولت مرکزی قادر نیست در جبهه‌های آذربایجان و مهاباد همزمان بجنگد من قریب ۳ سال در تهران بودم و به خوبی از روحیهٔ سربازان و درجه‌داران و افسران ارتش مطلع هستم دولت در سقز و سردشت و تکاب نیرویی ندارد و ما، به خوبی با کمک فداییان دموکرات آذربایجان می‌توانیم، قوای دولتی را تارومار کنیم».[16]

با این‌حال در مهاباد هم، هیچ پایداری صورت نگرفت و روز۲۳ آذرماه، برخی از مردم مهاباد به استقبال ارتش ایران به میاندوآب، نزد ژنرال همایونی رفتند.[16] روز ۲۴ آذر، اسداوف که در نقش نمایندهٔ بازرگانی شوروی در مهاباد، زمام جمهوری را در دست داشت، مهاباد را به سوی ارومیه ترک کرد. فردای آن روز (۲۵ آذر)، قاضی محمد، سیف قاضی، حاجی باباشیخ و چند تن دیگر از سران جمهوری مهاباد به روستای حمامیان رفتند، تا با فرماندهٔ ارتش که در آن روستا اسکان یافته بود گفتگو کنند. در این دیدار، تیمسار همایونی از قاضی محمد پرسیده بود که چرا کردها را در جهت تجزیه ایران، راهنمایی می‌کردی؟ قاضی محمد پاسخ داده بود «هر عملی در آنجا تحت نظارت و فشار روس‌ها انجام گردیده‌است». روز۲۶ آذر ماه ۱۳۲۵ قاضی محمد و سایر سران جمهوری مهاباد به روستای گوگ تپه رفتند تا در آنجا رسماً خود را تسلیم نیروهای ارتش کنند. ارتش ایران از سمت شمال و قوای همراه سرهنگ غفاری به اتفاق عشایر کرد، از سمت شرق با سرعت وارد شهر شدند.[16] عشایر کردی که به یاری سرهنگ غفاری آمدند، عشایر دهبکری، مامش و منگور از منطقهٔ بوکان و مهاباد بودند.[16] نوری شاه‌ویس (از یاران ملا مصطفی بارزانی)، در خاطرات خود می‌نویسد: «به‌طوری‌که خودم از ملا مصطفی شنیدم، قبل از حمله به مهاباد، آمریکایی‌ها به مذاکره با قاضی محمد پرداخته و به او قول داده بودند اگر از جنگ و درگیری احتراز کند و تسلیم شود، جان وی و دیگر افراد جمهوری در امان خواهد بود.»[17]

ستون دوم ارتش اعزامی به آذربایجان، مأمور منطقه مهاباد، خود به دو بخش تقسیم شدند و از دو ناحیه منطقه مهاباد را محاصره نمودند یعنی از شمال (نقده) و شرق (تکاب و شاهین دژ و میاندوآب). از سمت جنوب یعنی چند کیلومتر پایین‌تر از بوکان (سرا) قبلاً هم ارتش حضور داشت، در این میان تنها جایی که از دسترس ارتش ایران به دور مانده بود منطقه غرب مهاباد و به طرف پیرانشهر بود که این منطقه بسیار صعب العبور است (به‌ویژه در زمستان و اواخر پاییز) و تعداد روستاهای این مسیر، انگشت شماراند، در حالی که مسیر اصلی مهاباد به پیرانشهر از نقده می‌گذرد که ارتش آن را مسدود نموده بود و راهی برای گریز وجود نداشت.[18]

پس از آزادسازی مهاباد، دولت شاهنشاهی با یک دادگاه قاضی محمد و برادرانش را به اعدام محکوم می‌کند حکم اعدام قاضی محمد و برادرانش در ۱۰ فروردین ۱۳۲۶ در میدان چوارچرا مهاباد اجرا می‌شود.

پیامدهای فروپاشی جمهوری مهاباد

در اردیبهشت ۱۳۲۵، اتحاد جماهیر شوروی، پس از قرارداد قوام-سادچیکف و گرفتن امتیازات نفتی، و زیر فشار برخی از دول غربی، نیروهای نظامی اش را فراخواند. برخی معتقدند که مهمترین علت سقوط دولتهای مهاباد و آذربایجان، عقب‌نشینی قوای شوروی از ایران و همزمان اعزام نیروهای ارتش ایران به مهاباد بوده‌است. قاضی محمد برای مقابله با ارتش ایران، جز چند واحد عشایری پراکنده، نیروی دیگری نداشت و در وضعیت بحرانی به سر می‌برد. در آذرماه ۱۳۲۵ ارتش به فرقه دموکرات آذربایجان حمله کرد و قوای فرقه دموکرات در طول ۲۴ ساعت در هم شکستند. با شکست نیروهای دموکرات آذربایجان در گردنه قافلانکوه در شب ۱۹ آذر، جمهوری مهاباد افول کرد و دو روز بعد، برادر قاضی محمد؛ صدر قاضی به قصد ملاقات با سرلشکر همایونی به میاندوآب رفت. این دیدار به قصد زمینه‌سازی در جهت استقرار مسالمت آمیز نیروهای ارتش ایران در منطقه مهاباد بود. در فرجام این دیدار، قرار شد نیروهای بارزانی از مهاباد خارج شوند و قوای دولتی در آن محدوده مستقر شوند. بارزانی‌ها عقب‌نشینی کردند و نیروهای ارتش به سمت مهاباد به حرکت درآمدند. در این هنگام نیروهای نامنظم ایلی من جمله؛ واحدهای دهبُکری، مامش و منگور که از ابتدا با جمهوری مهاباد و شخص قاضی محمد مخالف بودند، به عنوان طلایه دار، قوای دولتی را همراهی کردند. اما به دلیل مخالفت یکی از نمایندگان قاضی محمد، قوای عشایری مخالف جمهوری مهاباد، به دستور فرماندهان نظامی ارتش متوقف شدند و ارتش وارد مهاباد شد. تا چند روز روابط دوستانه ای میان فرماندهان ارتش و سران دولت مهاباد برقرار بود، اما به یکباره ورق برگشت و در ۲۶ و ۲۷ آذر، ارتش شروع به دستگیری سران جمهوری ساقط شده کرد. قاضی محمد و پسرعمویش سیف قاضی نیز دستگیر و روانه زندان شدند. با دستگیری و بازداشت سران جمهوری مهاباد، مقامات ارتش که دیگر کنترل مهاباد را به دست گرفته بودند، از تمامی کسانی که از بازداشتی‌ها شکایت داشتند، تقاضا کردند که مدارک خود را جهت پیگیری به ارتش ارائه دهند.[19]

منابع

  1. «اصلیت قاضی محمد».
  2. «ویکی‌پدیای کردی قاضی محمد». شنبه - ۱۶ شهریور ۱۳۹۲. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  3. هوشمند، احسان (پاییز ۱۳۸۴). «نگرشی جامعه‌شناختی بر شکل‌گیری حزب دموکرات کردستان ایران». ویژه‌نامه چشم‌انداز ایران (کردستان همیشه قابل کشف) (۲). تهران: مجله چشم‌انداز ایران (۲). پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  4. «قاضی محمد گرجستانی».
  5. گوشه‌های پنهان توطئه برای تجزیهٔ مهاباد، پیمان حریقی بوکانی – هوشنگ طالع، چاپ اول: ۱۳۸۹؛ چاپ دوم: ۲۹۲ صفحه ناشر: انتشارات سمرقند
  6. خاطرات سرلشکر محمد امین، مهنامه ارتش، شماره شش، شهریور ۵۳، صفحهٔ ۸۷
  7. «کردستان وجمهوری مهاباد». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۹مرداد۱۳۹۳. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  8. «مقاله ای از عباس جوادی». BBC News فارسی. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۴-۱۰.
  9. Allain, Jean (2004). International Law in the Middle East: Closer to Power than Justice. Ashgate Publishing Ltd. pp. 27–28.
  10. Michael G. Lortz. (Chapter 1, Introduction). The Kurdish Warrior Tradition and the Importance of the Peshmerga. pp.27–29. "Archived copy" (PDF). Archived from the original (PDF) on October 29, 2013. Retrieved 2014-10-16.
  11. McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.240: However, the Soviet Union was anxious to gain some control over the independently-minded Komala and they succeeded in doing this by acclaiming Qazi Muhammad as president.
  12. McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p235-6: It was in the belief that the British were planning another meeting with Kurdish leaders, that Soviet officials suddenly invited and sent thirty leading chiefs, including Qazi Muhammad, to Baku that November. The Soviets wanted the Kurds, particularly those just beyond the Soviet occupied zone, to look to the Soviets, not the British.
  13. McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.240: In September 1945, Qazi Muhammad, Sayf Qazi and the leading chiefs were summoned to Tabriz to meet the Soviet consul who sent them straight to Baku, where they were received by the president of Soviet Azarbaijan. He explained how the Tudeh Party had been ineffective in Iranian Azarbaijan and was being replaced by the Democratic Party, and how in order to achieve their freedom the Kurds should do the same. Komala, he told them, was the creation and instrument of British imperialism. They were exhorted to form their own democratic party.
  14. «بارِزانیها». دانشنامهٔ جهان اسلام.
  15. «Iran in World War II». web.archive.org. ۲۰۰۶-۰۹-۰۲. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۴-۱۰.
  16. حریقی, پیمان (آذر و دی 1389). "کالبدشکافی تسلیم شدن قاضی محمد و چرایی و چگونگی آن". ماهنامه خواندنی (64): 14–15. ISSN 1735-0433. Check date values in: |date= (help); |access-date= requires |url= (help)
  17. 50 سال مبارزه در کردستان، خاطرات نوری شاه‌ویس، ترجمه عمر فاروقی، نشر نذیر، تهران 1380
  18. حریقی, پیمان (آذر و دی 1389). "کالبدشکافی تسلیم شدن قاضی محمد و چرایی و چگونگی آن". ماهنامه خواندنی (64): 14–15. ISSN 1735-0433. Check date values in: |date= (help); |access-date= requires |url= (help)
  19. سیاست کُردها در خاورمیانه، پروفسور نادر انتصار، ترجمۀ عرفان قانعی‌فرد، تهران: علم، چاپ اول: ۱۳۹۰، ص ۳۵۶ و ۳۵۷؛ و نیز در گفتگو، شمارۀ ۵۳، مرداد ۱۳۸۸.

قاضی محمد پس از۶۸سال

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.