شرق
شَرق یا خاوَر یکی از چهار جهت اصلی است که در نقشهها به طور قراردادی معمولاً به سوی راست است. خاور نقطه مقابل باختر است و °۹۰ با شمال و جنوب اختلاف زاویه دارد و خود در زاویه °۹۰ جای دارد. این سوی برآمدن (خاستن) خورشید میباشد.
جهتهای جغرافیایی |
---|
ریشهشناسی
خاور واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. گرچه در ابیات رودکی باختر بعنوان شرق نام برده شده است. ولی در شاهنامه فردوسی خاور به معنای شرق و باختر به معنای غرب معرفی گشته است که در ابیات دوره اسلامی نیز بر همین منوال شاهنامه بعنوان غرب بکار رفت. خاور یا خاوران در زبان پارسی، بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.[1] در پارسی به شرق، «خورآسان» گفته می شده است [2]که برابر با خورآیان است یا همانجا که خورشید از آنجا برآید (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند. واژه «خورآیان» (پسوند «ان» پسوند جایگاه است مانند ایران یا سرزمین «ایر» ها یا همان مردمان راد و پاک) برابر با جای برآمدن خور و واژهٔ «خوربران» برابر با جای بردن خورشید است.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تأیید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شدهاست.
فخرالدین اسعد گرگانی سروده:[3]
خوشا جایا بر و بوم خراسان | درو باش و جهان را می خور آسان | |
زبان پهلوی هر کاو شناسد | خوراسان آن بود کز وی خور آسد | |
خور آسد پهلوی باشد خود آید | عراق و پارس را خور زو بر آید | |
خراسان را بود معنی خور آیان | کجا از وی خور آید سوی ایران | |
چه خوش نامست و چه خوش آب خاکست | زمین و آب و خاکش هر سه پاکست |
رودکی آوردهاست:[4]
از خراسان بهروز، طاووسوَش | سوی خاور، میخرامد شاد و خَوش | |
کآفتاب آید بهبخشش زی بَره | روی گیتی سبز گردد یکسره | |
مهر دیدم، بامدادان چون بتافت | از خراسان سوی خاور میشتافت | |
نیمروزان بر سرِ ما برگذشت | چو به خاور شد ز ما نادید گشت | |
رودکی |
فردوسی آوردهاست:[5]
روان اندرو گوهر دلفروز | کزو روشنایی گرفتست روز | |
ز خاور برآید سوی باختر | نباشد ازین یک روش راستتر | |
اَیا آنکه تو آفتابی همی | چه بودت که بر من نتابی همی | |
فردوسی |
منابع
- برهان قاطع
- «سروده فخرالدین اسعد گرگانی در ویس و رامین درباره واژه پهلوی خراسان».
- «گنجور » فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان». ganjoor.net. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۱.
- https://ganjoor.net/roodaki/masnaviha/kalila-sand/sh2/
- https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/aghaz/sh5/