خاندان نوذر
خاندان نوذر یا نوذریان از خاندانهای مهم ایرانی در شاهنامه فردوسی است. توس و گستهم از اعضای مهم این خاندان هستند. پس از مرگ نوذر، شاه ایران، بزرگان ایران هیچیک از دو پسر نوذر را زیبندهٔ شاهی ندانسته و سلطنت را به خاندان کیانیان انتقال دادند.
خاندان نوذر | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام قوم | نوذریان |
نخستین پیشوا | نوذر |
پیشوایان دیگر | توس، گستهم |
مؤسس | نوذر |
پرچم | پیل پیکر |
نوع زندگی | یکجانشینی، چادرنشینی |
زبان | پارسی باستان |
پایتخت | دهستان و آمل |
ملیت | ایرانی |
سایر اطلاعات | |
شناخته شده | زرّینهکفش |
شهرها | پارس، سپاهان |
کوهها | زاوهکوه، البرزکوه |
آیین | کیشمهر |
پیامبر | از تبار کاتوزیان |
نژاد | آریانا |
نوذریان در شاهنامه
در دورهٔ کیکاوس این خاندان نفوذ و قدرت فراوانی یافت و خاندان گودرز را کنار زد امّا در دوره کیخسرو، گودرزیان دوباره توانستند قدرت از کف رفتهٔ خود را باز یابند. در شاهنامه میان این دو خاندان کشمکشی برای دستیابی به قدرت سیاسی وجود دارد. در یک سوی این کشمکش، توس، کیکاوس و فریبرز هستند و در سوی دیگر گودرز، رستم و سیاوش قرار گرفتهاند.[1]
زمانیکه سهراب در کشور توران پا به سن بلوغ گذاشت خواست تا پدر را بیابد، به همین بهانه آهنگ جنگ با ایرانیان نمود. او در حمله به دژ سپید توانست هژیر را به اسارت در آورد سپس از هژیر خواست تا از بالای تپهای مشرف به اردوگاه ایرانیان یکایکا سران خیمهها و پرچمها را به او بشناساند، تا سهراب پدرش رستم را دریابد. دومین درفشی که به نظر سهراب مهم میآمد از هژیر پرسید و او اینگونه جواب داد:
پانویس
- «خانوادههای گودرز و پیران در شاهنامه به قلم پژوهشگر افغان». ایبنا. ۱۵ فروردین ۱۳۹۰. دریافتشده در ۱۰ مارس ۲۰۱۶.
- شاهنامه. جلد دوم. سرگذشت سهراب، ص ۱۰۷
منابع
- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.