پل رینو

پل رینو یک سیاستمدار و وکیل فرانسوی برجسته در دوران میان دو جنگ جهانی بود که برای مواضعش در زمینهٔ لیبرالیسم اقتصادی و مخالفت ستیزه‌جویانه با آلمان مشهور بود. او نخست‌وزیر ماقبل آخر جمهوری سوم و معاون رئیس حزب راست میانهٔ ائتلاف دموکرات جمهوری‌خواه بود. پس از آغاز جنگ جهانی دوم و فروپاشی مقاومت فرانسه در ۱۹۴۰ میلادی، رینو مصرانه با حمایت از متارکه با آلمان خودداری کرد و استعفا داد. پس از تلاش ناموفق برای ترک فرانسه، توسط افراد فیلیپ پتن دستگیر شد. در ۱۹۴۲ به آلمان تحویل داده شد و در آن کشور به زندان افتاد. سپس به اتریش منتقل شد و در سال ۱۹۴۵ آزاد شد. او در ۱۹۴۶ برای مجلس نمایندگان انتخاب شد و در چند پست در هیئت وزیران حضور داشت. رینو متمایل به ایجاد ایالات متحدهٔ اروپا بود و در تهیهٔ پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری پنجم شرکت کرد. البته پس از مخالفت با فیلیپ دوگل در زمینهٔ تغییرات سیستم انتخاباتی، در ۱۹۶۲ استعفا کرد.

پل رینو
پل رینو در ۱۹۴۰
صد و هیجدهمین نخست‌وزیر فرانسه
مشغول به کار
۲۱ مارس ۱۹۴۰  ۱۶ ژوئن ۱۹۴۰
رئیس‌جمهورآلبر لوبرن
پس ازادوار دالادیه
پیش ازفیلیپ پتن
قائم‌مقام نخست‌وزیر فرانسه
مشغول به کار
۲۸ ژوئن ۱۹۵۳  ۱۲ ژوئن ۱۹۵۴
پس ازانری کوی
پیش ازگی موله
مشغول به کار
۲۰ فوریهٔ ۱۹۳۲  ۱۰ مهٔ ۱۹۳۲
پس ازلوسین اوبر
پیش ازآلبر دالیمیه
وزیر مسئول در روابط با دولت‌های شریک و شرق دور
مشغول به کار
۲ ژوئیهٔ ۱۹۵۰  ۴ ژوئیهٔ ۱۹۵۰
پس ازنخستین مقام
پیش ازژان لوتورنو
وزیر دارایی و امور اقتصادی
مشغول به کار
۲۶ ژوئیهٔ ۱۹۴۸  ۲۸ اوت ۱۹۴۸
پس ازرنه مایر
پیش ازکریستیان پینو
وزیر امور خارجه
مشغول به کار
۵ ژوئن ۱۹۴۰  ۱۶ ژوئن ۱۹۴۰
پس ازادوار دالادیه
پیش ازفیلیپ پتن
مشغول به کار
۲۱ مارس ۱۹۴۰  ۱۸ مهٔ ۱۹۴۰
پس ازادوار دالادیه
پیش ازادوار دالادیه
وزیر دفاع ملی و جنگ
مشغول به کار
۱۸ مهٔ ۱۹۴۰  ۱۶ ژوئن ۱۹۴۰
پس ازادوار دالادیه
پیش ازماکسیم ویگان
وزیر دارایی
مشغول به کار
۱ نوامبر ۱۹۳۸  ۲۱ مارس ۱۹۴۰
پس ازپل مارشاندو
پیش ازلوسین لامورو
مشغول به کار
۲ مارس ۱۹۳۰  ۴ دسامبر ۱۹۳۰
پس ازشارل دومون
پیش ازلوئی ژرمن-مارتین
وزیر دادگستری
مشغول به کار
۱۲ آوریل ۱۹۳۸  ۱ نوامبر ۱۹۳۸
پس ازمارک روکار
پیش ازپل مارشاندو
مشغول به کار
۲۰ فوریهٔ ۱۹۳۲  ۳ ژوئن ۱۹۳۲
پس ازلئون برار
پیش ازرنه رنو
وزیر مستعمرات
مشغول به کار
۲۷ فوریهٔ ۱۹۳۱  ۶ فوریهٔ ۱۹۳۲
پس ازتئودور استیگ
پیش ازلوئی دو شاپدلن
اطلاعات شخصی
زاده
ژان پل رینو

۱۵ اکتبر ۱۸۷۸
بارسلونت، فرانسه
درگذشته۲۱ سپتامبر ۱۹۶۶ (۸۷ سال)
نوی-سور-سن، فرانسه
حزب سیاسیائتلاف دموکراتیک جمهوری‌خواه
(۱۹۰۱–۱۹۴۹)
مرکز ملی مستقلان و دهقانان
(۱۹۴۹–۱۹۶۶)
همسر(ان)ژانه انری-روبر
(۱۹۱۲–۱۹۱۳)
کریستیان مابیره
(۱۹۴۹–۱۹۶۶)
فرزندانکولت
سرژ
اولین
الکساندر
محل تحصیلHEC Paris
دینکلیسای کاتولیک

اوایل زندگی

رینو در بارسلونت به دنیا آمد. پدرش در صنعت پارچه فعالیت می‌کرد و پل توانست با کمک ثروت پدر در دانشگاه پاریس در رشتهٔ حقوق تحصیل کند. سپس وارد سیاست شد و از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۴ نمایندهٔ باسه-آلپ در مجلس نمایندگان بود. هم‌چنین از ۱۹۲۸ دوباره به عنوان نمایندهٔ ناحیهٔ پاریس وارد مجلس شد. او ابتدا عضو یک حزب محافظه‌کار بود، ولی مدت کوتاهی پس از ورود به مجلس، به سوی حزب ائتلاف دموکرات جمهوری‌خواه (که یک حزب راست میانه بود) گرایش پیدا کرد و بعداً معاون آن شد.

در دههٔ ۱۹۲۰ که بسیاری در دولت فرانسه از تشدید موارد غرامت آلمان حمایت می‌کردند، رینو به سستی در این زمینه شهرت یافته بود. در دههٔ ۱۹۳۰ در دوران رکود بزرگ و به‌ویژه پس از سال ۱۹۳۳ که بسیاری از کشورها با مشکلات اقتصادی روبرو بودند، مواضع رینو در برابر آلمان سخت‌گیرانه‌تر شد. رینو از اتحاد با بریتانیا حمایت می‌کرد و برخلاف بسیاری از راستگرایان فرانسه، حامی روابط بهتر با شوروی برای مقابله با آلمان بود.[1]

رینو در اوایل دههٔ ۱۹۳۰ عضو کابینه بود، ولی پس از ۱۹۳۲ با اعضای حزب خود در زمینهٔ سیاست خارجی و دفاعی فرانسه دچار اختلاف شد. رینو معمولاً در درخواست‌هایش برای تجدید قوا و مقاومت در برابر تبلیغات آلمان تنها بود. او حامی نظریه‌های شارل دو گل در مورد جنگ مکانیزه بود. این نظریه‌ها در تضاد با دکترین‌های دفاع ایستایی بودند که در آن زمان میان بسیاری از هموطنان او رواج داشتند و نماد آن‌ها خط دفاعی ماژینو بود. هم‌چنین در زمینهٔ سیاست اقتصادی با حزب خود اختلاف داشت و حامی کاهش ارزش فرانک برای حل مشکلات اقتصادی فرانسه بود.

بازگشت به دولت

رینو در ۱۹۳۸ به کابینه بازگشت و به عنوان وزیر دارایی در دولت ادوار دالادیه مشغول به کار شد. بحران سودتن دوباره اختلاف میان رینو و سایر اعضای ائتلاف دموکراتیک را نشان داد. رینو به شدت مخالف رها کردن چکسلواکی در دستان آلمان بود، در حالی که فلاندین (رهبر حزب) عقیده داشت موافقت با توسعهٔ آلمان به سوی شرق به ناچار باعث درگیری با شوروی و منجر به تضعیف هر دو می‌شود. فلاندین به دولت فشار می‌آورد که با خواسته‌های هیتلر موافقت کند.[2] رینو حزب را ترک کرد تا فعالیت خود را به صورت مستقل ادامه دهد. البته رینو هم‌چنان از حمایت دالادیه برخوردار بود.

رینو سیاست‌های اقتصاد لیبرالی رادیکال برای خروج اقتصاد فرانسه از رکود را تأیید می‌کرد. تمرکز این سیاست‌ها بر برنامهٔ گستردهٔ مقررات‌زدایی و از جمله حذف قانون چهل ساعت کار در هفته بود.[3] مقررات‌زدایی در میان بازرگانان فرانسوی بسیار محبوب بود و رینو اعتقاد داشت بهترین راه برای جلب دوبارهٔ اعتماد سرمایه‌گذاران و خروج از رکود است. سقوط دولت لئون بلوم در ۱۹۳۸، نتیجهٔ تلاش بلوم برای توسعهٔ تنظیم بازار توسط دولت فرانسه بود. در نتیجه حمایت‌های قابل توجهی از رویکردهای جایگزین مانند رویکرد رینو در دولت صورت گرفت.

پل مارشاندیو که نخستین انتخاب دالادیه برای وزارت دارایی بود، برنامهٔ محدودی را برای اصلاحات اقتصادی پیشنهاد کرد که مورد رضایت دالادیه نبود؛ بنابراین رینو با اصلاحات آزادسازی رادیکال خود انتخاب شد. اصلاحات رینو با موفقیت اجرا شد و دولت اعتصاب یک‌روزهٔ مخالفان را فرونشاند.

اصلاحات رینو با موفقیت قابل ملاحظه‌ای همراه بود. برنامهٔ ریاضت اقتصادی گسترده‌ای اجرا شد (هرچند که هزینه‌های تسلیحاتی کاهش نیافت) و خزانهٔ فرانسه از ۳۷ میلیارد فرانک در سپتامبر ۱۹۳۸ به ۴۸ میلیارد در آغاز جنگ جهانی دوم (سپتامبر ۱۹۳۹) افزایش یافت. مهم‌تر آن‌که تولیدات صنعتی فرانسه از اکتبر ۱۹۳۸ تا مهٔ ۱۹۳۹ از ۷۶ به ۱۰۰ واحد (پایه=۱۹۲۹) افزایش یافت.[4]

در پایان ۱۹۳۹ و اوایل ۱۹۴۰ راست‌گرایان فرانسه در مورد جنگ مردد بودند و احساس می‌کردند که تهدید بزرگتر، از ناحیهٔ شوروی است.[5] جنگ زمستان تسکینی قوی برای این مشکلات بود. دالادیه از ارسال کمک برای فنلاندی‌ها در حالی که جنگ با آلمان ادامه داشت، خودداری کرد. اخبار تسلیحات فنلاند و شوروی در مارس ۱۹۴۰ فلاندین و پیر لاوال را بر آن داشت تا جلسات مخفی مجلس را برای محکوم کردن فعالیت‌های دالادیه برگزار کنند. دولت در ۱۹ مارس سقوط کرد و دو روز بعد، رینو به عنوان نخست‌وزیر فرانسه معرفی شد.

نخست‌وزیری، استعفا و دستگیری

با این که رینو از محبوبیت روزافزونی برخوردار بود، مجلس نمایندگان تنها با اختلاف یک رأی به او رأی اعتماد داد. بیشتر اعضای حزب او رأی ممتنع دادند، بیش از نیمی از آرای موافق رینو توسط اعضای شاخهٔ فرانسوی حزب بین‌المللی کارگران داده شد و بیشتر احزاب راستگرا با نخست‌وزیری رینو مخالفت کردند. با حمایت قابل توجه چپگرایان دولت رینو ناپایدار بود. بسیاری از راستگرایان از رینو می‌خواستند که به جای آلمان به شوروی حمله کند.[6] هم‌چنین مجلس دالادیه را وادار کرد که وزارت دفاع ملی و جنگ را بپذیرد. یکی از نخستین فعالیت‌های رینو، امضای اعلامیه‌ای به اتفاق نویل چمبرلین نخست‌وزیر بریتانیا با مضمون عدم امضای پیمان صلح جداگانهٔ دو کشور بود.

رینو هرگونه پیشنهاد برای جنگ فرسایشی را رد کرد. هم‌چنین با هدف دور کردن توجه آلمان از فرانسه، سرگرم پیشنهادهایی برای توسعهٔ جنگ به بالکان یا شمال اروپا بود. نبرد نروژ با تلاش رینو شکل گرفت، ولی موفقیتی به همراه نداشت. تصمیم بریتانیا به عقب‌نشینی در ۲۶ آوریل، رینو را وادار کرد به لندن برود تا شخصاً برای ماندن و جنگیدن بریتانیایی‌ها در نروژ مذاکره کند.[7]

نبرد فرانسه کمتر از دو ماه پس از بر مسند نشستن رینو آغاز شد. با حملهٔ نخست در اوایل مهٔ ۱۹۴۰ فرانسه به شدت درهم‌شکست و پاریس مورد تهدید قرار گرفت. در ۱۵ مه، رینو با چرچیل تماس گرفت و گفت: «ما شکست خوردیم… نبرد را از دست دادیم… خط مقدم در نزدیکی سدان شکسته شد.»

شارل دو گل که رینو از حامیان قدیمی او بود و یکی از معدود فرماندهان فرانسوی بود که در جنگ با آلمان در سال ۱۹۴۰ پیروزی‌هایی را کسب کرده‌بود، به درجهٔ سرتیپی ارتقا یافت و معاون وزیر جنگ شد.[8] در ۱۸ مه رینو سردار موریس گاملین را برکنار کرد و ماکسیم ویگان را جانشین او کرد.

وضعیت فرانسه روز به روز بدتر می‌شد. در ۱۴ ژوئن پاریس سقوط کرد و دولت به بوردو منتقل شد. رینو مارشال فیلیپ پتن را که یکی از کهنه‌سربازان جنگ جهانی اول بود، به عنوان وزیر خارجه پذیرفت. فشار فزاینده‌ای به رینو وارد شد تا راهی برای ترک مخاصمه با آلمان بیابد. پس از این که رینو از واکنش خصومت‌آمیز کابینه نسبت به پیشنهادش و ترجیح کابینه برای ترک مخاصمه دلسرد شد و به این باور رسید که وزیرانش دیگر از او حمایت نمی‌کنند،[9] در عصر ۱۶ ژوئن استعفا کرد. پتن رهبر دولت جدید شد و ترک مخاصمه را در ۲۲ ژوئن امضا کرد.

رینو و معشوقه‌اش الن دو پورته هتل اسپلوندی بوردو را ترک کردند و به سوی جنوب شرقی، حرکت کردند تا پیش از مهاجرت به شمال آفریقا در ارو که استراحتگاه رینو بود، توقف کنند. در ۲۸ ژوئن خودروی آن‌ها در فاصلهٔ میان فرونتینیان و ست ناگهان از مسیر خارج شد و به چناری برخورد کرد. دو پورته کشته شد، ولی به رینو آسیب چندانی نرسید.[10] رینو پس از بستری شدن در مون‌پلیه، در زمان ترخیص به فرمان پتن دستگیر و در قلعهٔ پورتاله زندانی شد. پتن با محاکمهٔ رینو در دادگاه ریوم در سال ۱۹۴۲ مخالفت کرد، ولی او را به آلمانی‌ها تحویل داد. او ابتدا به اردوگاه زاخسنهاوزن و سپس به قلعهٔ ایتر در اتریش در کنار بسیاری از زندانیان رده بالای فرانسوی منتقل شد و تا زمان آزادی توسط نیروهای متفقین در ۷ مهٔ ۱۹۴۵ در آنجا ماند.[11]

زندگی پس از جنگ

پس از جنگ، رینو در سال ۱۹۴۶ به نمایندگی مجلس نمایندگان انتخاب شد. او چند منصب دولتی را در دورهٔ پس از جنگ به عهده داشت و یکی از چهره‌های برجسته در سیاست فرانسه باقی ماند. تلاش‌های او برای تشکیل دولت در آشفتگی سیاسی جمهوری چهارم در سال‌های ۱۹۵۲ و ۱۹۵۳ به شکست انجامید.

رینو مانند برخی از معاصران برجستهٔ خود، حامی ایدهٔ ایالات متحدهٔ اروپا بود. او ریاست کمیتهٔ مشورتی تدوین پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری پنجم فرانسه را به عهده داشت. او در سال ۱۹۶۲ تلاش دو گل برای حذف سیستم کالج الکتورال و جایگزینی رأی مستقیم را محکوم کرد. رینو در همان سال بازنشسته شد و در ۲۱ سپتامبر ۱۹۶۶ در نوی-سور-سن درگذشت.

زندگی شخصی

رینو از نخستین ازدواجش در ۱۹۱۲ که یک سال دوام یافت، یک دختر با نام کولت داشت. هم‌چنین در ۱۹۴۹ با کریستیان مابیر ازدواج کرد که نتیجهٔ آن دو پسر و یک دختر بود.

یادداشت‌ها

  1. Imlay, Paul Reynaud and France's Response to Nazi Germany, 517.
  2. Imlay, Paul Reynaud and France's Response to Nazi Germany, 519.
  3. Imlay, Paul Reynaud and France's Response to Nazi Germany, 503.
  4. Imlay, Paul Reynaud and France's Response to Nazi Germany, 505.
  5. Imlay, Paul Reynaud and France's Response to Nazi Germany, 522–523.
  6. Imlay, Paul Reynaud and France's Response to Nazi Germany, 524.
  7. Imlay, Paul Reynaud and France's Response to Nazi Germany, 533.
  8. «Paul Reynaud». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۶ مه ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۶.
  9. Shlaim, Avi (July 1974). "Prelude to Downfall: The British Offer of Union to France, June 1940". Journal of Contemporary History. 3. 9: 27–63. doi:10.1177/002200947400900302. Retrieved 3 September 2010.
  10. Benoit-Méchin, J. (1956). Soixante jours qui ébranlèrent l'Occident: Volume 3, La Fin du régime - 26 juin / 10 juillet 1940,  p.46. Laffont, Paris. ISBN 978-2-221-13211-1
  11. Barber, Noel (1976). The Week France Fell. p. 299.

منابع

  • Imlay, Talbot C. (2003). "Paul Reynaud and France's Response to Nazi Germany, 1938–1940". French Historical Studies. 26 (3).
  • Noel Barber, The Week France Fell (1976)
  • Paul Reynaud, In the Thick of the Fight, 1930–1945 (1955)
  • Roland de Margerie, Journal, 1939-1940, Paris, Éditions Grasset et Fasquelle, 2010, 416 p. (ISBN 978-2-246-77041-1)

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.