سلطنت ژوئیه فرانسه

پادشاهی ژوئیه یا سلطنت ژوئیه به دوران فرمانروایی لوئی فیلیپ بر فرانسه گفته می‌شود. لوئی فیلیپ جانشین شارل دهم بود. شارل بزرگ‌ترین پسرش هنری کنت دو شامبور را به جانشینی برگزیده بود ولی سرانجام لوئی فیلیپ بر تخت نشست و هنری هرگز به تاج و تخت نرسید. سلطنت ژوئیه از زمان انقلاب ژوئیه در ۱۸۳۰ تا جمهوری دوم فرانسه در ۲۴ فوریه۱۸۴۸ پایدار ماند.

شاه لوئی فیلیپ
پادشاهی فرانسه

Royaume de France
فرانسه
۱۸۳۰–۱۸۴۸
نشان سلطنتی
سرود: La Parisienne
"The Parisian"
پایتختپاریس
زبان(های) رایجزبان فرانسوی
دین(ها)
کلیسای کاتولیک
کالوینیسم
لوتریانیسم
یهودیت
حکومتسلطنت مشروطه
فهرست شاهان فرانسه 
 ۱۸۳۰–۱۸۴۸
لوئی فیلیپ
فهرست نخست‌وزیران فرانسه 
 ۱۸۴۸
ویکتور بروگلیه (نخست)
 ۱۸۴۸
لویی متیو مولیه (آخرین)
قوه مقننهپارلمان فرانسه
مجلس پیران یا اشراف
مجلس نمایندگان
تاریخ 
 انقلاب ۱۸۳۰
۲۶ ژوئیه ۱۸۳۰
 تبدیل به مشروطه
۷ اوت ۱۸۳۰
 انقلاب ۱۸۴۸ فرانسه
۲۳ فوریه ۱۸۴۸
واحد پولفرانک فرانسه
کد ایزو ۳۱۶۶FR
پیشین
پسین
بازگشت خاندان بوربون
جمهوری دوم فرانسه

سیاستهای پادشاهی ژوئیه

لوئی فیلیپ با یاری بورژواها که بر مجلس بیشینگی داشتند به قدرت رسید و خود نیز این را به خوبی می‌دانست. در دوران پادشاهی او از قدرتهای پادشاه کاسته شد، آزادی دینی به تصویب رسید، گارد ملی پدید آمد و آزادیهای شهروندی نهادینه شد، در انتخابات اصلاحاتی پدید آمد. همچنین در جایگاه اشراف بازنگری شد.

در درازای پادشاهی ژوئیه شمار کسانی که حق رای داشتند از زمان شارل دهم که ۹۴ هزار تن بودند دوبرابر شد و به ۲۰۰ هزار تن رسید. این البته تنها یک درصد از جمعیت فرانسه آن زمان بود که همگی از دارایان شمرده می‌شدند و از حق شهروندی بهره می‌بردند. این نشان از گرایشهای دولت بورژوای حاکم بود. لوئی فیلیپ نیز از این بها دادن به بورژواهای هوادار خویش پشتیبانی می‌نمود؛ ولی این در انحصار داشتن حق رای برای بورژواها هرگونه فعالیت پارلمانی را برای گروه‌های رادیکال ناشدنی می‌ساخت.

مجلسی که در ۱۸۳۰ تشکیل شد شاه را از هرگونه قدرت قانونگذاری و قدرت اجرایی بازداشته بود؛ ولی این هنوز برای پادشاه فرانسه جا نیفتاده بود که باید پادشاهی کند و نه فرمانروایی. او به تکاپو افتاد و کوشید تا دو پسر بزرگش را به مجلس بزرگان برساند. همچنین کوشید تا وزیرانی را بر سر کار برساند که به او و پادشاهی مشروطه توانمندی که او او آرزویش را داشت وفادار باشند. این ولی تنها به پایان کار او یاری می‌رساند.

سرانجام کازیمیر پیر پریه که او را قهرمان اصلاحات می‌دانستند به عنوان نخست‌وزیر بر روی کار آمد. او که یک بانکدار بود ابزار درخوری برای پیشبرد سیاستها و نیز مقابله با اتحادیه‌های کارگری -که در این زمان سازمان یافته بودند- بود. او گارد ملی را از اندیشه‌های رادیکال پالایش نمود. او خواسته‌های شاه را به انجام می‌رساند. گفتاوردی از او هست که همه بدبختی ملت فرانسه را از انقلاب می‌دانست. بر این پایه او دشمن جمهوریخواهان و آشوبگران رادیکال بود. او خواستار برپایی کابینه‌ای معتقد و سختکوش بود. او به اصلاح‌طلبان پروانه سخنرانی نمی‌داد. همچنین دربارهٔ درگیریهای درونی اتحادیه‌های کارگری سیاست عدم مداخله را پیش گرفت.

فرانسوا گیزو در کابینه او وزیر داخلی بود. در این هنگام رادیکالها و جمهوریخواهان رژیم پادشاهی را تهدید می‌کردند. از ۱۸۳۴ گروه‌های غیرقانونی جمهوریخواه فعالیت‌هایی را آغاز کردند. گیزو آن‌ها را سرکوب کرد و مطبوعات ایشان را بازداشت نمود. در این هنگام گارد ملی بر اثر حمله‌های گروه‌های کارگری از هم پاشیده شد. در این هنگام ارتش توانست دولت را نسبت به وفاداریشان قانع سازد. در این هنگام کابینه به دو شاخه از دید اندیشه بخش می‌شد، بخش آزادیخواهان محافظه‌کاری چون گیزو و بخش دیگر آزادیخواهان اصلاح‌طلبی مانند آدولف تیر، البته این گروه دوم دارای برتری نبودند. پس از پریه فردی محافظه کار به نام مول به نخست‌وزیری رسید و او هم اندکی پس از آن جایش را به آدولف تیر داد. تیر پس از آنکه سیاست خارجی پرخاشگرانه‌ای را در پیش گرفت به دست لوئی فیلیپ کنار گذاشته شد. پس از او گیزو به نخست‌وزیری رسید. گیزو به تعقیب جمهوریخواهان پرداخت. او همچنین دست به ایجاد تعرفه‌هایی زد که بازرگانان را ثروتمندتر می‌نمود. دولت گیزو راه‌آهن و قراردادهای معادن را به بورژواهای هواخواه دولت می‌سپرد. کارگران حق داشتن اتحادیه را نداشتن و نمی‌توانستند برای افزایش دستمزد یا کاستن از ساعت‌های کار عریضه‌ای به دولت بدهند. دولت پادشاهی ژوئیه دولتی بود که آزادیها را برپایه مالیات دریافتی معین می‌کرد.

منابع

    This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.