پتر یکم
پتر کبیر یا پتر یکم (۹ ژوئن ۱۶۷۲ – ۸ فوریه ۱۷۲۵)، تزار روسیه بود که در دهسالگی به حکومت رسید. او از ۷ مه ۱۶۸۲ تا ۸ فوریه ۱۷۲۵ میلادی (کمتر از ۴۳ سال)، همراه با برادر بیمار و ناتوانش ایوان پنجم بر روسیه حکومت کرد. او مشهورترین تزار روسیه است. او توانست، روسیه را با اصلاحات و کشورگشایی به یک ابرقدرت اروپایی تبدیل کند. پس از آنکه خواهرش او را برای جلوگیری از به سلطنت رسیدن به یکی از روستاهای مجاور مسکو تبعید کرد، بالاخره در سال ۱۶۸۹ با جمعی از یاران خود به مسکو حمله کرد و خواهرش سوفی را به زندان افکند و خود به جای او به سلطنت نشست.[1]
پتر بزرگ | |||||
---|---|---|---|---|---|
امپراتور روسیه | |||||
سلطنت | ۲۲ اکتبر ۱۷۲۱–۸ فوریه ۱۷۲۵ | ||||
تاجگذاری | ۲۲ اکتبر ۱۷۲۱ | ||||
قبل | سمت ایجاد شده | ||||
جانشین | امپراتریس کاترین یکم | ||||
همکار پادشاه | کاترین اول | ||||
تزار همه روسها | |||||
سلطنت | ۷ مه ۱۶۸۲–۸ فوریه ۱۷۲۵ | ||||
تاجگذاری | ۲۵ ژوئن ۱۶۸۲ | ||||
قبل | فیودور سوم | ||||
جانشین | تزاریس کاترین یکم | ||||
شریک پادشاهی | ایوان پنجم | ||||
نایب السلطنه | صوفیا | ||||
زاده | ۹ ژوئن ۱۶۷۲ مسکو، روسیه | ||||
درگذشته | ۸ فوریهٔ ۱۷۲۵ (۵۲ سال) سن پترزبورگ، روسیه | ||||
آرامگاه | کلیسای جامع پتر و پل | ||||
ملکه | اودوکسیا لوپوخینامارتا اسکافرونسکایا | ||||
| |||||
دودمان | رومانوف | ||||
پدر | الکسیس یکم | ||||
مادر | ناتالیا ناریشکینا | ||||
دین و مذهب | ارتدوکس شرقی | ||||
امضاء |
زندگینامه
فیودور سوم در حالی که ۲۱ سال بیشتر نداشت و بیمار و ضعیف بود، سرانجام در ۷ مه ۱۶۸۲ میلادی درگذشت. پس از مرگ فیودور سوم، اختلافات گوناگونی بر سر جانشینی برادرش ایوان و پتر فرزند ناتالی ناریشکین رخ داد. در پی آن، گروهی از سربازان در برابر اقدامات ناریشکینها دست به شورش زدند و با حمله به کاخ خواستار سلطنت ایوان شدند. مجلس شورای ملی مرکب از اعضای حاضر ولایات در مسکو تشکیل شد و به اتفاق آرا، ایوان را به عنوان تزار اول و پتر را به عنوان تزار دوم انتخاب کردند. از آنجا که هر دو هنوز کودک بودند، صوفی خواهر تنی ایوان به عنوان نائبالسلطنه تعیین شد. ایوان پیش از رسیدن به فرمانروایی فوت کرد و پتر تبدیل به یکی از پرنفوذترین تزارهای تاریخ روسیه، یعنی پتر کبیر، شد.
پتر در دوران نوجوانی و جوانی فردی عیاش بود. مادر پتر به دنبال آن بود که او را مجبور به اتخاذ رویکردی متعارفتر کند. مادر پتر به همین علت، ازدواج او را با اودوکسیا لوپوخینا در سال ۱۶۸۹ میلادی سازماندهی کرد. این ازدواج با شکست مواجه شد. ده سال بعد، پتر همسرش را مجبور کرد تا به راهبهای در یک صومعه تبدیل شود. پتر با این کار، خودش را از زندگی با اودوکسیا لوپوخینا آزاد ساخت.
پتر دوران نوجوانی خود را در محله خارجیها گذراند. محلهای که در آن آلمانیها، فرانسویها، هلندیها و انگلیسیها حضور چشمگیری داشتند. او در این محله با شخصی به نام فرانسوا آلوفور دوست بود که اغلب در خانه زیبای او به شبنشینی و خوشگذرانی مشغول بود. پترکبیر فردی بسیار بلند قامت(۲۰۳ سانتیمتر) و پر انرژی بود. او عقیده داشت که روسیه تا زمانی که در عرصه فناوری به پای اروپا نرسد، هرگز یک امپراتوری قدرتمند نخواهد شد. برای همین کارشناسان فنی خارجی را استخدام کرد تا چگونگی ساخت کشتیهای بهتر و بنای استحکامات نیرومندتر را به روسها بیاموزند. مدارسی را برای آموزش ریاضیات و مهندسی برپا کرد که برای هدفگیری دقیقتر توپخانه و بنای استحکامات مناسب به دانستن آنها نیاز داشتند. نخستین روزنامه روسیه را به راه انداخت تا روسها مانند اروپاییان، بتوانند دربارهٔ وقایع جاری کسب اطلاع کنند. او تقویم سنتی روسیه را که تاریخ رخدادها را از پیدایش جهان تعیین میکرد، کنار گذاشت و به جای آن تقویم مورد استفاده در اروپای غربی را پذیرفت که تاریخ رخدادها را از میلاد مسیح محاسبه میکرد. درهای مناصب دولتی را که تا آن زمان تنها به پسران اشراف اختصاص داشت به روی پسران با استعداد خانوادههای معمولی گشود. آکادمی علوم را برای ترویج آموزش و پژوهش تأسیس کرد. او به مردم دستور داد او را به جای تزار، امپراتور بنامند. پتر فرمانی صادر کرد که به جز روحانیون و دهقانان، همه روسها میبایست ریش خود را میتراشیدند. این فرمان، مخالفتهای زیادی را بین مردم در پی داشت چرا که برای مردم ریش صرفاً یک آرایش نبود بلکه اهمیتی مذهبی داشت. پتر کبیر شخصیتی تندخو و بیرحم داشت و افرادی که مورد غضب واقع میشدند به شدت مورد شکنجه قرار میگرفتند؛ حتی پسر او که با اصلاحاتش موافق نبود در زندان زیر شکنجه قرار گرفت و کشته شد.
در دوران پترکبیر، ارتش روسیه به سبک ارتشهای اروپایی بازسازی و نیرومند شد. روسیه از نظر سیاسی و اقتصادی نیاز شدیدی به دریای آزاد داشت. پتر کبیر میخواست با ارتش قدرتمند روسیه بنادر دریای سیاه در جنوب و دریای بالتیک در شمال غرب را به منظور تسهیل تجارت با اروپا در اختیار بگیرد و در عین حال قوای خود را متوجه دریای خزر کند. با چنین هدفی بود که لشکرکشیهای آزوف (۱۶۹۵–۱۶۹۶) بین روسیه و عثمانی بر سر در اختیار گرفتن بندر بزرگ آزوف در دریای سیاه درگرفت. نبرد مهم دیگر، جنگ بزرگ شمالی بود که با امپراتوری سوئد درگرفت. این جنگ برای دستیابی به سواحل دریای بالتیک درگرفت و از ۱۷۰۰ تا ۱۷۲۱ میلادی ادامه داشت. در ۱۷۲۱ با امضای صلح بین روسیه و سوئد، سرانجام کنترل بخشهایی از لیوونی و استونی، دو منطقه در دریای بالتیک، به دست روسیه افتاد. پتر کبیر در ۱۷۰۳ تصمیم گرفت در باریکهای باتلاقی که در طول ساحل دریای بالتیک به تصرف خود درآورده بود، یک شهر جدید و بزرگ بنا کند که سنپترزبورگ نام گرفت. با تلاش جانفرسای هزاران کارگر، شهر سنپترزبورگ به بندری بزرگ برای تجارت بین روسیه و اروپا تبدیل شد. این شهر تا حدود دو قرن به صورت پایتخت روسیه درآمد.
پطر کبیر و شاه سلطان حسین
دشمنیهای عثمانی و روسیه و عزم هرکدام برای تسخیر شمار بیشتری از کشورها پایانناپذیر مینمود. عثمانیها و روسها تمایل داشتند از قدرت ایران دوره صفوی که دوران نیرومندی ایران نیز بود استفاده کنند. این جریان تا زمان پترکبیر و سلطان حسین صفوی ادامه داشت. با وجود این قزاقها دست از شرارت برنداشتند و چندی بعد به فرحآباد مازندران حمله کردند و قصر جهاننما را که از بناهای زیبای دوره شاهعباس اول بود، ویران ساختند و عدهای از اهالی را به قتل رساندند و شبهجزیره میانکاله را پایگاه حملات بعدی خود قرار دادند. به دستور شاهسلیمان، قشون ایران به این شبهجزیره حمله، و قزاقها را متواری کرد. پس از این واقعه، شاه صفوی جدا از دربار روسیه تقاضای تنبیه و مجازات قزاقها را نمود. دولت روسیه هم استینکا رازین را در سال ۱۶۷۳ میلادی دستگیر کرد و در مسکو به دار آویخت و آنگاه سفیری به اصفهان فرستاد تا روابط دو کشور را دوستانه، و سوءتفاهمات را رفع کند. همراه این سفیر آراکلیخان، نواده طهمورثخان، والی سابق گرجستان، نیز به اصفهان آمد و نزد شاهسلیمان بار یافت. سفیر روسیه تقاضا کرد دولت ایران، طبق تعهد خود در موقع فتح گرجستان مبنی بر اینکه والی آن ایالت همواره از دودمان باگرایتون باشد، با حکمرانی آراکلیخان موافقت کند و اجازه دهد آراکلیخان پای شاه را ببوسد و به والیگری مفتخر شود. شاهسلیمان تقاضای تزار روسیه را پذیرفت و به آراکلی محبت کرد و امارت گرجستان را برای او برقرار نمود. در سال ۱۶۷۵ میلادی نیز سفیر دیگری از روسیه به اصفهان آمد و برای جنگ با عثمانی تقاضای بیستهزار قشون امدادی کرد. این سفیر یکسال در اصفهان ماند و در این خصوص اصرار ورزید، ولی دولت ایران حاضر نشد عهدنامه صلح قصر شیرین را زیر پا گذارد و بهخاطر روسها، با دولت عثمانی که دولتی مسلمان بود، وارد جنگ شود. از این تاریخ تا مرگ تزار آلکسی و جلوس پتر کبیر در سال ۱۶۸۲ میلادی، روابط بین دو کشور توأم با سردی بود.
در سال ۱۶۷۵ میلادی که جنگ گستردهای میان سه کشور اروپایی و عثمانی روی داده بود، سفیرانی از جانب لئوپولد اول، امپراتور اتریش که ترکان در سال ۱۶۸۳ میلادی پایتختش را محاصره کرده بودند، ژان سوم پادشاه لهستان و آلکسی، به دربار ایران آمدند. اسقف دارباندل، سفیر اتریش، حامل نامهای از امپراتور خود برای شاه ایران بود که طی آن تقاضای اتحاد بین دو کشور علیه عثمانی و تجدید جنگ در جبهه شرقی را کرده بود.
شاهسلیمان که مانند پدر و جدش بسیار به رعایت عهدنامه صلح قصر شیرین پایبند بود، حاضر نشد این پیشنهاد را بپذیرد و شیخعلیخان زنگنه صدراعظم به سفیر اتریش چنین پاسخ داد که شاه ایران علاقهای به اتحاد با امپراتور اتریش ندارد؛ زیرا با دولت عثمانی در حال صلح و صفا به سر میبرد و چون شاه به سلطان عثمانی قول دادهاست که صلح بین دو کشور برقرار باشد به قول خود وفادار خواهد ماند.
زورایک، سفیر لهستان، اظهار میکرد که زمان برای پس گرفتن بغداد و بصره از روم مناسب است و سفیر روسیه هم عقیده داشت چون سلطان عثمانی سخت گرفتار دشمنان عیسوی خود در اروپاست، به آسانی میتوان دولت او را منقرض نمود. پس بهتر است دولت ایران هم در این ائتلاف شرکت کند تا از غنایم پیروزی سهم ببرد. شیخعلیخان زنگنه به آنها پاسخ داد دولت ایران بیمیل نیست که دولت عثمانی شکست بخورد و ناتوان شود، ولی میل ندارد آن دولت یکباره منقرض شود؛ زیرا هرچه باشد همکیش ایران است و در برابر اروپا سپر بلا بهشمار میرود.
سفیران سه کشور، در آخرین ملاقات خود با شاهسلیمان، یک بار دیگر تقاضای خود را تکرار کردند، ولی شاه به آنان جواب داد: روزی که ما با عثمانی میجنگیدیم استمداد ما را اجابت نکردید. اکنون که ما با آن دولت صلح کردهایم دیگر گفتوگو در این باره ثمره ندارد؛ زیرا اگر ما به حمایت شما با عثمانی وارد جنگ شویم، ازبکها، تاتارها و مغولان هند نیز به سبب همکیشی با عثمانی به کشور ما تجاوز خواهند کرد. سفرا در سال ۱۶۸۱. م به اروپا بازگشتند. در سال ۱۶۸۲. م، زمانی که عثمانی شهر وین را محاصره کرده بود، سه امپراتوری یادشده به عثمانی حمله کردند و وین از محاصره آزاد شد، صربستان، بوسنی و هرزهگوین را پس گرفتند. طی صلح کارلوویز (۲۶ ژانویه ۱۶۹۹ میلادی) نیز مجارستان و تراتسیلوانی به اتریش واگذار شد.
روسیه از زمان تأسیس سلسله رومانوف توسط میشل رومانف (۱۶۱۳–۱۶۴۵ میلادی) دو استراتژی عمده را اجرا کرد. این دو سیاست که از زمان میشل آغاز شد و در دوره پتر کبیر، چهارمین تزار از این خانواده، به اوج خود رسید، عبارت است از:
۱ـ اعمال سیاست گسترش سرزمینی به منظور تصرف مناطق استعماری. این سیاست قبل از پتر در سمت شمال این کشور آغاز شده بود، ولی در دوره پتر استراتژی اساسی روسیه شد. روسیه اعمال سیاست گسترش سرزمینی را از چهار جهت دنبال کرد: اول در قرن شانزدهم به سمت سیبری تا ولادیوستوک و سپس سلطه بر مغولستان و منچوری؛ دوم از سوی شمال با تعرض به خاک سوئد و نروژ که با چند سده جنگ همراه بود؛ سوم به جانب بالتیک که در واقع پنجره روسیه به اروپا بود، با هدف دسترسی به آبهای آزاد (دریای سیاه و دریای مدیترانه) برای دستیابی به تجارت جهانی؛ چهارم پیشروی به سمت سواحل دریای مازندران و مرزهای ایران. این سیاست که از قرن شانزدهم آغاز شده بود تا قرن بیستم ادامه یافت و روسیه به بخش وسیعی از سیاست گسترش سرزمینی دست یافت و بزرگترین کشور جهان شد.
۲ـ سیاست مدرنسازی روسیه. این سیاست، گرچه در زمان پتر وارد مرحله گسترده و اجرایی شد و به اوج خود رسید، از دوره آلکسی، فرزند میشل رومانف، آغاز شده بود. آلکسی روسیه را از انزوای سیاسی خارج کرد. تعداد زیادی صنعتگر و مهندس از اروپا به کشور خود آورد، علوم و فلسفه و ادبیات اروپای غربی را رواج داد و طرز لباس پوشیدن اروپاییان را در مسکو متداول کرد.
منابع
- اطلاعات عمومی، گنجینههای دانش، سید محمود اختریان، سید کاظمی خلخالی، رحیم چاووش اکبری
- Peter the Great: His Life and World (Knopf, 1980) by Robert K. Massie, ISBN 0-394-50032-6(also Ballantine Books, 1981, ISBN 0-345-29806-3 and Wings Books, 1991, ISBN 0-517-06483-9). Pulitzer Prize-winning biography of Peter I.
- Peter the Great (Yale University Press, 2004) by Lindsey Hughes, ISBN 0-300-10300-X
- پطر کبیر؛ تألیف رابرت ماسی، ترجمه ذبیحالله منصوری، تهران: انتشارات زرین، ۱۳۶۶.
- تاریخ روسیه از آغاز تا انقلاب اکتبر؛ تألیف ن. بریان شانینوف؛ ترجمه و اقتباس خانبابابیانی. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۵۲.
- روسیه تزاری؛ تألیف جیمز ای. استریکلر، ترجمه مهدی حقیقتخواه، تهران: ققنوس، ۱۳۸۱.
- سایت دنیای اقتصاد
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ پتر یکم موجود است. |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به پتر یکم در ویکیگفتاورد موجود است. |