دیدگاه‌های مذهبی آدولف هیتلر

دیدگاههای مذهبی آدولف هیتلر، تا اندازه‌ای به دلیل اظهارات ظاهراً متناقض او، و آنهایی که به او اسناد داده شده است، محل اختلاف بوده‌اند.

هیتلر در سال ۱۹۳۳

تجربه جنگ جهانی اول

بر اساس مصاحبه ای با یک خبرنگار بریتانیایی سالها پس از جنگ جهانی اول، هیتلر مدعی شد صدایی رازآمیز به او گفته بخشی از یک سنگر شلوغ را طی یک گلوله باران کوچک ترک کند. دقایقی پس از این که منطقه را ترک کرد، بمبی بر آن نقطه خاص افتاد. هیتلر این تجربه را به عنوان پیامی مبنی بر این که او یک فرد نشان شده خاص است که یک کار خاص برای انجام دادن دارد، دید.[1] به هرحال این داستان در نبرد من نیامد.

دیدگاه‌ها به عنوان یک بزرگسال

واکنش نسبت به بی‌خدایی

هیتلر آتئیسم را بزرگ‌ترین دشمن کمونیسم می‌دانست.[2] در یک سخنرانی در اشتوتگارت در فوریه ۱۹۳۳ او گفت: «امروز من به عنوان رهبر حذب چپ ناسیونال سوسیالیست آلمان، آنها می‌گویند مسیحیت در خطر است، اینکه ایمان کاتولیک تهدید می‌شود. پاسخ من به آن‌ها این است: برای زمان حاضر، مسیحیان و نه خداناباوران بین‌المللی، در صف اول آلمان ایستاده‌اند. من تنها در مورد مسیحیت، حرف نمی‌زنم؛ من اعتراف می‌کنم که هرگز خودم را با احزابی که هدف شان نابودی مسیحیت است متحد نمی‌کنم. چهارده سال آن‌ها دست در دست خداناباوری داشته‌اند. هیچ‌گاه صدمه‌ای بزرگ‌تر از آن سال‌هایی که احزاب مسیحی در کنار آن‌هایی قرار گرفتند که موجودیت خدا را به‌طور حتمی، انکار می‌کردند، به مسیحیت وارد نشد. سراسر حیات فرهنگی آلمان، طی این دوره، خُرد و آلوده شد. این باید وظیفه ما باشد که همه این مظاهر انحطاط در ادبیات، مدارس، و روزنامه‌ها-یعنی، در سراسر فرهنگ مان-را بسوزانیم تا سمّی را طی سال‌های که در این چهارده سال گذشته در همه وجوه زندگی ما رخنه می‌کرده است حذف کنیم.»[3]

اسلام و ادیان شرقی

بین ادیان شرقی، هیتلر رهبران مذهبی چون «کنفسیوس، بودا، و محمد» را چون فراهم آورندگان «تغذیه روحی» توصیف می کرد.[4] انتخاب سواستیکا توسط هیتلر به عنوان نماد اصلی و رسمی حزب ناسیونال سوسیالیست، به تبار فرهنگی آریایی مردم آلمانی مربوط بود. آنها آریاییان اولیه هند را به عنوان نشانه ای از یک نماد نژاد برتر آریایی می دانستند.[5]

ارتباط مفتی اسلامی با هیتلر

در این زمینه، ارتباط هیتلر با محمد امین الحسینی ، مفتی بیت المقدس - که در ۱۹۴۱ به مرتبه اسیلوم، رده افتخاری یک ارشد اس اس، و یک «نسب نامه نژادی قابل احترام» رسید - بیشتر نشانه احترام دانسته شده تا سودجویی سیاسی.[6]

منابع

  • Angebert, Jean-Michel (۱۹۷۴), The Occult and the Third Reich, Macmillan, ISBN 0-02-502150-8 .
  1. Rees, Simon (۲۰۰۳-۱۰-۲۵). "A Slow Fuse — Hitler's World War One Experience". FirstWorldWar.com. http://www.firstworldwar.com/features/aslowfuse.htm. Retrieved ۲۰۰۸-۰۴-۲۸. . See Toland, p. ۶۴.
  2. Norman H. Baynes, ed., The Speeches of Adolf Hitler, April ۱۹۲۲-August 1939. Vol. ۱. Oxford: Oxford University Press, 1942, pp. ۲۴۰, ۳۷۸, ۳۸۶.
  3. Norman H. Baynes, ed., The Speeches of Adolf Hitler, April ۱۹۲۲-August 1939. Vol. ۱. Oxford: Oxford University Press, 1942, p. ۲۴۰.
  4. Angebert 1974, p. ۲۴۶
  5. "Origins of the swastika". BBC. ۲۰۰۵-۰۱-۱۸. http://news.bbc.co.uk/2/hi/uk_news/magazine/4183467.stm. Retrieved ۲۰۰۸-۰۴-۲۸.
  6. Angebert 1974, pp. ۲۷۵-۲۷۶ note ۱۴
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.