ترانه
تَرانه یا آهنگ به معنی شعر و آهنگی که خواننده آن را تحت قواعد موسیقایی اجرا کرده باشد گفته میشود. به تعبیر دیگر هر شعری که قابلیت موسیقایی داشته باشد را میتوان ترانه دانست. یک آهنگ ممکن است توسط یک خواننده بهطور تکی خوانده شود یا به همراه گروهی از خوانندگان بهطور دو نفره، سه نفره یا بیشتر که در یک هارمونی مشخصی با هم اجرا میکنند؛ ولی این شکل برای ارکسترهای بزرگ کلاسیک یا اپرا مورد استفاده قرار نمیگیرد. ترانههایی که توسط بیشتر از یک نفر، در یک گروه در رنگ آمیزیهای کلامی و در چند هارمونی خوانده میشود را کر مینامند.[1]
دوران معاصر
در دوران معاصر، قافیهدار بودن و سازگار بودن شعر با عروض دیگر از پیششرطهای ترانه بودن یک شعر نیست.[2]
درونمایهٔ ترانهها معمولاً تودهای و عامیانه و احساسی است. فراق، غربت، عشق و محبت، دشمنی، دادخواهی، مبارزه با ظلم و ستم، آموزش و … از موضوعات اصلی ترانهها هستند.[3]
در ابتدای دورهٔ معاصر اکثر ترانههای فارسی تغزل به سبک عراقی بوده و به پیروی از بزرگان این سبک مانند حافظ و سعدی سروده شدهاست. از آنجا که تنها سبک موجود آن روزگار موسیقی ردیفی و دستگاهی بود، تا سالها در زبان و قالب ترانه تغییر جدی پدید نیامد.[2]
در سالهای آغازین دههٔ پنجاه، با آغاز موج نوی ترانه یا همان ترانهٔ نوین و تولد موسیقی پاپ در ایران، زبان به فراخور موسیقی دچار شکستگی شد و به واقع به زبان گفتاری مردم کوچه و بازار نزدیک شد. ترانه از آن پس از تعاریف قالبهای کلاسیک بیرون آمد و در حقیقت تعریف آن دیگرگون شد. از آن تاریخ تا امروز تغییر بنیادین به مثابهٔ آنچه در دههٔ ۵۰ اتفاق افتاد، در ترانه رخ ندادهاست؛ ولی شاهد فراز و نشیبهای بسیاری به فراخور تغییرات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، در آن بودهایم.[4]
در قدیم
واژهٔ ترانه در قدیم در معنای رباعی بهکار میرفت. در معنی دیگری در قدیم به هر تصنیفی که سه گوشه داشته باشد ترانه گفته میشد. در قدیم همچنین واژهٔ ترانه را گاه در معناهای سرود، نوا و نغمه بهکار میبردند.[5]
ساختار اصلی ترانه
استخوان بندی یک ترانه شامل چندین بخش میشود که این بخشها در جایی به هم وابستهاند یا اصولاً مستقل از هم هستند:
- ۱: ترانه باید موسیقی داشته باشد
- ۲: بهتر است وزن عروضی و قافیه داشته باشد
- ۳:هر ترانه باید یک موضوع خاص [داشته] باشد
ترانه از بندینه تشکیل میشود. هر بندینه میتواند ۱٬۲٬۳٬۴٬۵٬۶ مصراع باشد. معمولترین بندینهها ۲ یا ۴ مصراع دارد و غیر معمولترین بندینه ۵ مصراع دارد. بندینهای که در طول ترانه تکرار میشود بندگردان نام دارد. هر ترانه تنها میتواند یک بندگردان داشته باشد. بندینه در واقع واحد شمارش ترانه است که البته واضح است ترانههایی که یک بندینه دارند بسیار غیر معمولند. در ترانه هر بندینه وزن مخصوص به خود را دارد و بندینهها الزاماً با هم هم وزن نیستند.
زبان سرایش میتواند زبان گفتاری باشد یا زبان معیار نوشتاری.[3]
تمایز بین ترانه و شعر
بعضی به اشتباه ترانه را معادل شعر میدانند. حال آنکه شعر چه در قالب شعر کلاسیک و چه در قالب شعر آزاد یک اتفاق ادبی صرف است که احساسی را با کمک کلمات و خیال پردازی به خواننده منتقل میکند که در هر دو سبک کلاسیک و آزاد مقتضیات و قواعد خاص خود را دارد. اما ترانه سرودهای است که به هدف هم آغوش شدن با موسیقی نوشته میشود. این نوشته باید بتواند برای قالب موسیقایی مدّ نظر سراینده یا آنچه با هماهنگی آهنگساز تعیین میشود، کارکرد مناسبی داشته باشد. شعر میتواند به عنوان ترانه هم استفاده شود (مانند شعرهای حافظ در موسیقی سنتی) اما ترانه محدود به شعر نیست. در ترانه الزامی به رعایت پارامترهای شعری نیست و مهم این است که ترانه بتواند با موسیقی مورد نظر یک ترکیب دلنشین ایجاد کند. به این ترانه توجه کنید: بوی گندم مال من/ هر چی که دارم مال تو—یه وجب خاک مال من / هر چی میکارم مال تو یا این ترانه: باز ای الهه ناز/ با غم من بساز—کاین غم جانگداز/ برود زبرم و ترانههای دیگری که ماندگار شدهاند. خود متن ترانه از ارزشی ادبی متفاوت از شعر برخوردار است. ترانه راوی احساس صرف ترانه سرا ولی شعر حاوی نتیجهگیریهای عقلی شاعر است. ترانهها به خصوص در کارهای جدید مانند رپ یا راک و کارهای مدرن دیگر حتی از اول تا آخر یک ترانه میتواند با تغییر ریتم و وزن همراه باشد یا حتی در مواقعی بدون وزن باشد یا هر نوآوری که ترانه سرا و آهنگ ساز برایش در نظر بگیرند مهم این است که مجموعه کار یک اثرِ قابل قبول از آب در بیاید. به این ترانه توجه کنید (از محسن نامجو):
یک روز به شیدایی… در زلف تو آویزم خود را چو فرو ریزم… با خاک درآمیزم و گرنه من همان خاکم که هستم
یک روز سر زلف بلوندت چینم بهر دل مسکینم اینم… جگرم… اینم… اینم یک روز که باشم مست… لایعقل و ترد و سست یک روز ارس گردم… اطراف تو را گردم کشتیی شوم جاری… از خاک برآرم تو… بر آب نشانم تو دور از همه بیزاری دریای خزر گردم… خواهی تو اگر جونم محصول هنر گردم… خواهی تو اگر جونم یک روز بصر گردم… یک روز نظر گردم پانصد سر سردرگم… ای وای
حبل المتین گیست… جمعاً به تو آویزیم لاتفرقو و اعتصموا واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا
این ترانه از تمام قواعد شعری کلاسیک گریزان است و سرودهای آهنگین است مناسب آنچه نامجو در نظر داشته اجرا کند.
در مجموع باید گفت ترانه با وجود بهره بردن از زیباییهای ادبی باید در قالب موسیقایی ارزیابی گردد نه در قالب ادبی محض!![6]
شعرهای نو نیز اگر موسیقی داشته باشند میتوانند به صورت ترانه درآیند. شعرهای عروضی خود اگر موسیقی و موضوع خاص داشته باشند ترانهاند که در آنها بندینهها ۲ مصراع هستند که به ان بیت نیز میگویند. در شعرهای عروضی همهٔ بندینهها هم وزن اند.
رشید کاکاوند معتقد است ترانه خوب ترانهای است که:[7]
خودش را با شعر اشتباه نگیرد. در ترانه ۲ عامل مهم است که آن را از خلوت شاعرانه، شخصی و خاص شاعر ممتاز میکند. اول، موسیقی. یک ملودی با همه شاخصههایی که کلام برای موسیقی باید داشته باشد، آواهای کلام، عبارتبندیهای منطبق بر جملههای موسیقی، توجه به ظرفیتهای قابل توجهی که واجها و مصوتهای بلند دارند، نحو و ساختار دستوری که در بستر موسیقی رسایی و سلامت خودش را از دست ندهد.
دوم، مخاطب. در ترانه موضوع مهم برقراری سریع ارتباط با مخاطب است. در ترانه اگر لایه پنهان معنایی یا عنصر زیباییشناسی ویژهای هست پشت مفاهیم و زبان ساده قرار میگیرد که بعد با تکرار دریافت میشود؛ ولی با یک بار شنیدن معانی، روابط، جذابیتهای موسیقایی و نیز تخیل کلام باید منتقل شود. پس در یککلام یک ترانه خوب، هم چفت موسیقی مناسبش میشود و هم ارتباط سالم و مؤثری با مخاطب برقرار میکند. اندیشه، عاطفه، تخیل و بقیه عناصر شعری در حد متعادل و متناسب در یک ترانه خوب وجود دارند. هر موسیقی، ترانه خودش را میطلبد و این ترانه، خود را با ریتم و ملودی تطبیق میدهد.
ترانهسرایان ایرانی
- مهدی رادوین (نوروزی)
- عبدالجبار کاکایی
- سیامک عباسی
- مونا برزویی
- وحید خسروی
- ایرج جنتی عطایی
- افشین یداللهی
- رشید کاکاوند
- اردلان سرفراز
- علیرضا طبایی
- یدالله گودرزی
- زویا زاکاریان
- شهیار قنبری
- احمد شاملو
- اندیشه فولادوند
- نیلوفر لاری پور
- روزبه بمانی
- رضا صداقتی
- سعید کریمی
- ترانه مکرم
- علی انصافی
- مریم حیدرزاده
- سیاوش قمیشی
- منصور تهرانی
- محسن شیرالی
- یاحا کاشانی
- بابک صحرایی
- سیمین بهبهانی
- تورج نگهبان
- یغما گلرویی
- کریم فکور
- ژاکلین
- فریدون فروغی
- لیلا کسری
- پاکسیما زکی پور
- حامد عسکری
- نیلوفر بیاتی
- محمدعلی شیرازی
- رحیم معینی کرمانشاهی
- حسین صفا
- اهورا ایمان
- بیژن سمندر
- سعید دبیری
- حسین جمشیدی
- فرهنگ قاسمی
- رهی معیری
- بیژن ترقی
- مسعود هوشمند
- کارو دردریان
- علیرضا بدیع
- علیرضا غفاری
- محمدعلی بهمنی
- احمد احمدنیان
- افشین مقدم
- مسعود فردمنش
منابع
- Luise Eitel Peake. 1980. "Song". The New Grove Dictionary of Music and Musicians, sixth edition, 20 vols. , edited by Stanley Sadie, Vol. 17: 510–23. London: Macmillan Publishers; New York: Grove's Dictionaries. شابک ۱−۵۶۱۵۹−۱۷۴−۲ .
- گاهنامهٔ داخلی خانه ترانهسرایان، شمارهٔ اول، تاریخ انتشار: مهر ماه ۱۳۸۴.
- بنیاد ترانه، ماهنامهٔ تخصصی دنیای ترانه، بازدید: اکتبر ۲۰۰۹.
- همان.
- لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ ترانه.
- ترانههای بی کس و کار
- «این روزها حال ترانه خوب نیست». بایگانیشده از اصلی در ۲ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۳ مارس ۲۰۱۳.
- Kamien, Roger. Music: An Appreciation (3rd ed.). McGraw-Hill. ISBN 0-07-290200-0.