انقلاب ثور

انقلاب یا کودتای ۷ ثور (اُردیبِهشت) ۱۳۵۷ (۲۸–۲۷ آوریل ۱۹۷۸) در افغانستان که توسط مردم یا اعضای وابسته به حزب دموکراتیک خلق افغانستان (PDPA) شکل گرفت و در اثر آن حکومتِ سردار محمد داوود خان، رئیس‌جمهور خودخوانده، به حزب دموکراتیک خلق افغانستان انتقال یافت. داوود خان، خود با فروانداختن حکومت پسر کاکا (عمو) آخرین پادشاه افغانستان، محمد ظاهرشاه، در سال ۱۹۷۳ به قدرت رسیده بود. ثور، نام فارسی‌دری برای دومین ماه از فصل بهار در سالنامه فارسی است. این شورش هم در این ماهِ از سال صورت گرفت و از همین رو نام خودش را از این ماه وام گرفت.[1] این شورش بهانه‌ای برای دخالت نظامی ارتش سرخ شوروی در سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹) و جنگ‌های نه ساله (۱۳۵۸–۱۳۶۷) میان مجاهدین افغانستان و شوروی شد.

انقلاب هفت ثور
پس از یک شب جنگ خونین
جایگاهافغانستان
تاریخهفت ثور/اُردیبِهشت سال ۱۳۵۷
۱۰بجه پیش از چاشت (کابل)
گونهجنگ دربین ارتش
سلاح‌هاتانک، توپ، هواپیما و کلاشینکف
کشته‌شدگانحدود ۷۰ نفر
یک روز پس از انقلاب.

داوود خان در مرحله نخست حکومت خود از حزب خلق استقبال نیک نمود. نیمی از وزیران داوود خان از اعضای حزب پرچم بودند. او پس از آشوب در پنجشیر به پاکستان سفر نمود و روابط را با کشورهای اسلامی آغاز کرد. از آن پس اختلاف‌ها میان حکومت داوود خان و حزب خلق آغاز شد. او در سال ۱۳۵۴ درسیاست خود تغییراتی ایجاد کرد و حزب را بنام ملی غورزنگ ساخت. از آن پس اختلافات میان داوود خان و حزب خلق تشدید شد و تعدادی از اعضای این حزب روانه زندان شدند. در ۵ ثور/اردیبهشت سال ۱۳۵۷ تعدادی از رهبران حزب خلق افغانستان را به زندان انداخت که در این میان حفیظ‌الله امین محبوس نگردید. امین پیش از آن به سمت مسئول فعالیت‌های حزب در نیروهای مسلح افغانستان منصوب گردیده بود. امین نظر به وضعیتی که داشت کودتا را چند ماه‌ پیش برنامه‌ریزی نموده بود و چشم‌براه یک اشاره بود. بالآخره این کودتا در هفت ثور/اردیبهشت سال ۱۳۵۷ با رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان پیروز گردید. داوود خان به همراه ۳۰ نفر از اعضای خانواده‌اش تیر باران گردیدند. حزب دموکراتیک افغانستان دارای دو بال بود که بال چپ را نورمحمد ترکی و بال راست را ببرک کارمل رهبری می‌نمودند. بزودی اختلاف‌های فکری میان دو بال حزب تشدید پیدا کرد و اعضای حزب در بال راست به زندان انداخته شده و حدود ده هزار نفر از اعضای آن تیر باران، گریخته یا تبعید گردیدند. بدین‌ترتیب در کشور دستگاه تک حزبی روی کار آمد که با دستگاه سلطنتی پیشین فرقی نداشت. به جز رهبران احزاب اسلامی که به پاکستان گریخته بودند رهبران سایر حزب‌های مترقی از قبیل طاهر بدخشی، مجید کلکانی، حرالدین باعث، دکتر زرغون و غیره تیر باران شدند. بزودی اختلاف‌ها میان حفیظ الله امین و ترکی پدیدار شد تا آنکه امین، ترکی را ازبین برد و خود بر مسند زمامداری نشست. درین مدت؛ جنگ‌های درونی به رهبری حزب‌های اسلامی در کشور به اوج خود رسیده بود. بی‌امنی سراسر کشور را فراگرفته بود. در این میان نیاز بود تا طرفدارانِ ترکی با ببرک کامل متحد گردیده و در برابر حفیظ الله امین یکجا به مبارزه برخیزند. در ۶ جدی/دی سال ۱۳۵۸ این دو گروه با همکاری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی دوباره به مسند زمامداری نشستند؛ اما دیگر نا وقت بود و جنگ درونی به اوج خود رسیده و بنیادگرایان با همکاری کشورهای غربی و حکومت پاکستان قطعات منظم ارتش‌های ملیشه را تنظیم نموده بودند. کشورهای غربی که سال‌ها پیش برنامه داشتند تا چگونه روس‌ها را در جنگ با افغانستانی‌ها ازبین ببرند فرصت را مناسب یافتند تا رهبری این جنگ را به عهده گیرند. درین جنک ۱۲۵ کشور اسلامی و بلوک غرب مجاهدین را همکاری نموده در پاکستان دفترها باز نمودند.

جستارهای وابسته

منابع

  1. Barnett R. Rubin, The Fragmentation of Afghanistan (Yale University Press, 2002), p. 105
  • یادداشتهای سیاسی و رویدادهای تاریخی نوشته سلطان علی کشتمند سابق عضو بیروی سیاسی و نخست‌وزیر در دولت ببرک کارمل جلد اول صفحات۱–۶۰۸ سال چاپ ۲۰۰۲نشرات کشور انگلیس
  • افغانستان در پنج قرن اخیر نوشته میر محمد صدیق فرهنگ صفحات ۶۷–۱۹۱ جلد سوم چاپ انتشارات محمد وفایی قم ایران
  • هفت ثور در ویکی‌پدیا انگلیسی
  • کتاب سر آغاز فاجعه جدید در تاریخ معاصر افغانستان نوشته استاد سعادتملوک تابش
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.