احکام تکلیفی

احکام تکلیفی، در فقه اسلامی، احکامی عملی است که وظیفه عملی مکلف را مشخص می‌کند و بر پنج صورت است:
۱-واجب ۲-حرام ۳-مستحب ۴-مکروه ۵-مباح

واجب

در لغت به معنای لازم، ناگریز و حتمی است[1] و در اصطلاح فقه اسلام عملی است که انجامش بر مکلَف لازم است و ترک آن عذاب دارد. مانند: نماز[2]

واجبات عبارتند از: ۱-تحقیق در اصول دین ۲- اجتهاد تحقیق یا احتیاط در فروع ۳-طهارت بدن لباس و مکان سجده در نماز ۴-طهارت مسجد و قرآن متنجس ۵-طهارت نام خدا و معصومین تربت از نجاست ۶-وضو غسل یا تیمم برای نماز ۷-غسل کفن حنوط دفن و نماز میت ۸-نمازهای یومیه ۹-سایر نمازهای واجب (۵مورد) ۱۰-واجبات نماز (۱۱مورد) ۱۱-رعایت اوقات نماز ۱۲-رو به قبله کردن محتضر ۱۳-ستر عورت در نما زبرای مرد ۱۴-پوشش کامل زن درنماز ۱۵-شناخت قبله برای نماز ۱۶-سجده‌های واجب وسهو ۱۷-روزه ماه مبارک رمضان ۱۸-خمس در موارد مذکوره ۱۹-زکات مال ۲۰-زکات فطره ۲۱-یک بارحج در عمر۲۲-نجات جان مسلمان ۲۳-پیگیری شغل برای تأمین معاش ۲۴-امر به معروف و نهی ازمنکر ۲۵-وجوب ازدواج در شرایط خطر ۲۶-آگاهی ازمسائل معاملات ۲۷-وفای به عهد ۲۸-ستر عورت جز برای زوجین ۲۹-جسم سالم [3] [4]

حرام

در لغت به معنای ناروا شدن و ممنوع کردن چیزی است[1] و در اصطلاح فقه اسلام، عملی است که ترک آن بر مکلَف لازم و انجامش عذاب دارد. مانند: دروغ[2]

حرام‌ها عبارتند از:[5]

۱-اُفتا توسط غیر مجتهد ۲-عبادات برای حائض و نفساء ۳-تخلی در معابر عمومی و موقوفات خاص و روی قبر مؤمن و رو به قبله یا پشت به آن ۴-نجس کردن مسجد و اموال آن ۵- نجس کردن قرآن و تربت و حرم پیامبر و معصومین ۶-بردن نجاست به مساجد ۷-رفتن به مسجدالحرام و مسجد پیامبر و سایر مساجد و توقف در آن در حالت جنابت ۸-گذاشتن چیزی در موارد یاد شده در حالت جنابت حیض و نِفاس ۹-تخریب یا فروش اموال مساجد ۱۰-مسح قرآن یا نام خدا و پیامبر و معصوم بی وضو یا در حالت جنابت حیض و نِفاس ۱۱-نوشتن قرآن با مرکّب نجس ۱۲-دادن قرآن به کافر ۱۳-ایستادن یا نشستن روی قرآن یا نام خدا ۱۴-قرائت آیات سجده در حالت جنب حائض و نِفاس ۱۵-سجده برای غیر خدا ۱۶-وضو یا غسل از ظروف مرداری یا نجس‌العین ۱۷-سه بار یا بیشتر شستن در وضو ۱۸-روزه یوم الشک به عنوان رمضان ۱۹-روزه در عید فطر و قربان ۲۰-روزه مستحبی زن بی اجازه شوهر ۲۱-روزه مضر به بدن ۲۲-حرام ها در مراسم حج ۲۳-مخالفت با مقررات حکومت اسلامی ۲۴-تقویت اسرائیل ۲۵-ازدواج با محارم ۲۶-ازدواج با خواهر زن ۲۷-ازدواج زن مسلمان با کافر ۲۸-ازدواج دائم مرد مسلمان با کافر ۲۹-ازدواج با زن شوهردار که با او زنا شده‌ است ۳۰-ازدواج با زنی که درعده عقد شده‌ است ۳۱-ازدواج با مادر و دختر و خواهر پسر مدخوله ۳۲-ازدواج در حال احرام ۳۳-ازدواج با همسر سه طلاقه ۳۴-طلاق در حین حیض ۳۵-سفر زن بدون اجازه شوهر ۳۶-سفر فرزند با نهی والدین ۳۷-نزدیکی با همسر زیر ۹ سال ۳۸-نزدیکی به هنگام حیض ۳۹-نزدیکی در ماه رمضان ۴۰-نگاه کردن به زن نامحرم ۴۱-رؤیت عورت دیگری به جز همسر ۴۲-نگاه مرد به بدن مرد دیگر با شهوت ۴۳-تماس بدنی با نامحرم ۴۴-معامله عین نجاست ۴۵-معامله اموال غصبی ۴۶-تجارت اشیائی که منافع حرام دارند ۴۷-تجارت آلات موسیقی ۴۸-معامله مالی که مالیت ندارد ۴۹-معاملات رَبَوی ۵۰-معامله طلا به طلا و نقره به نقره ۵۱-معامله چیزی که به قصد حرام باشد ۵۲-معامله مسکرات ۵۳-قمار و دزدی ۵۴-ترک تعهد نذر و قسم ۵۵-غصب مال یا حق دیگری ۵۶-ساختن و مزدوری ساخت طلا و نقره ۵۷-رقص جز برای همسر ۵۸-نشستن بر سفره شراب ۵۹-بازی با پاسور و نرد ۶۰-استماع موسیقی مطرب ۶۱-حضور در مکان خطر ۶۲-نبش قبر ۶۳-ورود نطفه به رحم نامحرم ۶۴-استعمال مواد مخدرود خانی ۶۵-استعمال ظروف طلا و نقره در اتاق ۶۶-اکل و شرب نجاست و متنجس ۶۷-نوشیدن از ظروف طلا و نقره ۶۸-آشامیدن از ظروف مرداری و نجس العین ۶۹-نوشیدن آب جو و سایر مسکرات ۷۰-خوردن گوشت حیوان وطی شده ۷۱-خوردن گوشت و شیر حیوان مرده در آب ۷۲-خوردن گوشت درندگان ۷۳-خوردن گوشت فیل خرگوش و حشرات ۷۴-خوردن گوشت پرندگان دارای چنگال ۷۵-خوردن گوشت پرندگان با بال صاف در پرواز ۷۶-خوردن ۱۴ قسمت از بدن حلال گوشت ۷۷-خوردن قطعه جداشده از بدن زنده ۷۸-خوردن اشیاء خبیث و پلید ۷۹-خوردن خاک و گل ۸۰-خوردن مال حرام ۸۱-خورانیدن مال نجس یا متنجس ۸۲-فرار از جهاد ۸۳-اتهام زنا به زن پارسا ۸۴-زنا ۸۵-لواط ۸۶-مساحقه ۸۷-قیادت ۸۸-قتل نفس ۸۹-ضرب و جرح ۹۰-عاق والدین ۹۱-محاربه و اِفساد فِی‌الَارض ۹۲-سحر و جادو ۹۳-سخن چینی ۹۴-تجسّس در کار دیگران ۹۵-کذب ۹۶-خیانت در امانت ۹۷-غیبت ۹۸-کفر ۹۹-شرک ۱۰۰-ارتداد [۲] ۱۰۱-اجبار گویی [6] و[4]

مستحب

در لغت به معنای دوست داشته شده و پسندیده نشده‌است[1] و در اصطلاح فقه اسلام، عملی است که انجامش بر مکلَف مطلوب است و پاداش دارد ولی ترک آن عذاب ندارد. مانند: نماز شب[2] تعداد مستحبات بسیار زیاد است وقابل احصا نیست.

مکروه

در لغت به معنای ناپسند، ناخوشایند و ناگوار است[1] و در اصطلاح فقه اسلام، عملی است که ترک آن مطلوب است و پاداش دارد ولی انجامش عذاب ندارد. مانند: پوشیدن لباس سیاه در نماز[2] تعداد مکروهات نیز قابل احصا نیست چه ترک هر مستحبی خود مکروه تلقی می‌گردد.

مباح

در لغت به معنای روا و جایز است[1] و در اصطلاح فقه اسلام، عملی است که انجام و ترک آن بر مکلَف مساوی است؛ نه عذابی دارد و نه پاداشی. مانند: راه رفتن. هر آنچه درموارد چهارگانه نباشد درقلمرو مباحات تلقی می‌گردد.[2]

پانویس

  1. لغتنامه دهخدا
  2. محمد حسین فلاح‌زاده، آموزش فقه، قم: انتشارات الهادیISBN 964-400-157-5
  3. رساله عملیه آیت الله ناصر مکارم شیرازی
  4. تحریر الوسیله امام خمینی
  5. برگرفته ازرساله عملیه آیت الله ناصرمکارم شیرازی
  6. برگرفته ازرساله عملیه آیت الله مکارم شیرازی

منابع

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.