پشین

پَشین یا کی‌پشین پسر کیقباد است و سهراب و لهراسب پسران اویند. بنا بر برخی منابع [1]پسر بزرگ اما بنا بر شاهنامه فردوسی [2] پشین پسر سوم کیقباد است. در شاهنامه فردوسی از کی‌پشین با عناوین خردمند و کسی که دلش از داد لبریز بود، یاد می‌شود[3].

پشین
از شاهزادگان ایرانی شاهنامه
نامپشین
شهرتکی پَشین
منصبشاهزاده
نام پدرکیقباد
موطنایران
فرزندانلهراسب و سهراب

پشین در شاهنامه

در شاهنامه فردوسی از چهار پسر کیقباد یاد می شود که پشین فرزند سوم کیقباد است، که این اولین یادکرد کی‌پشین در شاهنامه فردوسی است :

پسر بد مر او را خردمند چارکه بودند زو در جهان یادگار
نخستین چو کاووس باآفرینکی‌‌آرش دوم و دگر کی‌پشین
چهارم کجا آرشش بود نامسپردند گیتی به آرام و کام[4]

پیشنهاد کیکاووس به سیاوش ازدواج با دختر کی‌پشین را

یادکرد دیگر شاهنامه فردوسی از کی‌پشین زمانی است که کیکاوس پیشنهاد ازدواج با عموزادگان سیاوش را به سیاوش می‌دهد، همچنان که در ابیات زیر آمده کیکاووس از برادر خود با احترام یاد می‌کند و او را از بزرگان برمی‌شمارد:

پدر با پسر راز گفتن گرفتز بیگانه مردم نهفتن گرفت
همی گفت کز کردگار جهانیکی آرزو دارم اندر نهان
که ماند ز تو نام من یادگارز تخم تو آید یکی شهریار
چنان کز تو من گشته‌ام تازه رویتو دل برگشایی به دیدار آوی
چنین یافتم اخترت را نشانز گفت ستاره‌شمر موبدان،
که از پشت تو شهریاری بودکه اندر جهان یادگاری بود
کنون از بزرگان یکی برگزیننگه کن پس پردهٔ کی پشین[5]

علاوه بر موارد فوق چندین بار از پشین یا کی پشین در شاهنامه فردوسی نام برده شده است. که در آنها شخصیت‌هایی با افتخار تبار خود را به کی‌پشین نسبت می‌دهند. هرچند که در شاهنامه فردوسی به کارها و پیشنه رفتاری کی‌پشین اشاره نمی‌شود.

نسبت دادن اسفندیار تبار خود به کی‌پشین

زمانی که اسفندیار تبار خود را برای رستم بازگو می کند، تبار خود را از نیای خود پشین به فریدون شهریار ایران می‌رساند:

که لهراسپ بُد پور اورند[6] شاهکه او را بُدی از مهان تاج و گاه
هم اورند از گوهر کی‌پشینکه کردی پدر بر پشین آفرین
پشین بود از تخمهٔ کیقبادخردمند شاهی دلش پر ز داد
همی رو چنین تا فریدون شاهکه شاه جهان بود و زیبای گاه[7]

نسبت دادن تبار خسرو (مدعی شاهی) به کی‌پشین

یکی دیگر از یادکرد‌های شاهنامه فردوسی از کی‌پشین زمانی است، پس از کشته شدن یزدگرد بزه‌گر. باتوجه به ستم‌هایی که یزدگرد بزه‌گر در حق زیردستان و بزرگان ایران روا داشته بود، بزرگان ایران تصمیم گرفته که از تبار دیگری فردی را به شاهی برگزیدند. پس از کشمکش‌های فراوان یکی از بزرگان به‌نام خسرو برگزیده می‌شود. که تبار او را به کی‌پشین نسبت می‌دادند[8]. که بهرام گور با پشتیبانی سپاه منذر این انتخاب را نمی‌پذیرد، و بین بزرگان گفتگوها به درازا می‌کشد، برخی از بزرگان طرفدار خسرو و برخی طرفدار بهرام گور بودند. بخشی از این گفتگو که در آن به تبار خسرو اشاره شده که تبار او را به کی‌پشین می‌رساند در ابیات زیر آمده است:

به بهرام گفتند کای فرمندبه شاهی توی جان ما را پسند
ندانست کس در هنرهای توبه پاکی‌تن و دانش و رای تو
چو خسرو که بود از نژاد پشینبه شاهی برو خواندند آفرین
همه زیر سوگند و بند وی‌یمکه گوید که اندر گزند وی‌یم
گر او زین سپس شاه ایران بودهمه مرز در چنگ شیران بود
گروهی به بهرام باشند شادز خسرو دگر پاره گیرند یاد[9]

پشین در سایر آثار ادبی

نظامی گنجوی و قاآنی و ملک شعرای بهار نیز از کی‌پشین نام برده اند. نظامی گنجوی در مدح حاکم بیشکین، او را با کی‌پشین مقایسه می‌کند :

اگر بیشکین بر نویسنده راستبود کی‌پشین حرف بر وی گواست
سزد گر بود نام او کی‌پشینکه هم کی نشانست و هم کی نشین

منابع

  1. https://dehkhoda.ut.ac.ir/fa/dictionary/75783/پشین
  2. شاهنامه فردوسی، تصحیح جلال خالقی مطلق، انتشارات سخن، جلد دوم، صفحه 162، بیت 690
  3. شاهنامه فردوسی، بر پایه چاپ مسکو، انتشارات هرمس، داستان رستم و اسفندیار ، صفحه 1006
  4. شاهنامه فردوسی، بر پایه چاپ مسکو، انتشارات هرمس، پادشاهی کیقباد، صفحه 184
  5. شاهنامه فردوسی، بر پایه چاپ مسکو، انتشارات هرمس، داستان سیاوش،
  6. اورند به معنای شکوه و زیبایی است, واژه‌نامه [شاهنامه]، مولف جلال خالقی مطلق، انتشارات سخن، سال ۱۳۹۹
  7. شاهنامه فردوسی، بر پایه چاپ مسکو، انتشارات هرمس، داستان رستم و اسفندیار ، صفحه 1006
  8. شاهنامه فردوسی، بر پایه چاپ مسکو، انتشارات هرمس، یزدگرد بزه‌گر ، صفحه ۱۳۰۹
  9. شاهنامه فردوسی، بر پایه چاپ مسکو، انتشارات هرمس، یزدگرد بزه‌گر ، صفحه ۱۳۰۹

فهرست شخصیت‌های شاهنامه

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.