ساقینامه
ساقینامه به نقل از دهخدا «نوعی شعر مثنوی در بحر متقارب [مثمن مقصور یا محذوف] است [وزن و گویش حماسی دارد] که در آن شاعر خطاب به ساقی کند و مضامینی در یاد مرگ و بیان بیثباتی حیات دنیوی و پند و اندرز و حکمت و غیره آورد. با اینکه این نوع شعر را به علت ذکر باده و جام با سایر اشعار خمریه مناسبتی است اما دو شرط اینکه مثنوی باشد و در بحر متقارب گفته آید آن را نوع خاصی در میان اشعار فارسی قرار میدهد و نیز روح خاص فلسفی و اخلاقی و عرفانی این نوع منظومهها با مضامین عادی سایر خمریات تفاوتی آشکار دارد.»
برای مثال ساقینامه متفاوت از مغنینامه و خمریه است. مغنینامه خطاب به مغنی است و دعوت و ترغیب اوست به خواندن آواز و سرود و رامشگری (به نقل از دهخدا). شعرهایی که در توصیف شراب سروده شوند خمریه نامیده میشوند (مانند خمریههای رودکی و منوچهری. خمریه از عرب وارد فارسی شده و والد ساقینامه شمرده میشود.)
هرچند که نظامی را مبتکر ساقینامه میدانند[1]، برخی معتقدند ساقی نامه ها از شاهنامه نیز تاثیر پذیرفته اند[2]. نظامی گنجوی، ملهم از ابیات پراکندهٔ شاهنامه، سرایندهٔ نخستین منظومهٔ مستقل از این نوع است. بعدها دیگران نیز راه نظامی را ادامه دادند و ساقینامه را به سبکی در شعر کلاسیک ایران تبدیل نمودند. ساقینامهٔ حافظ، میر رضی آرتیمانی ، نظامی و ملهم کاشانی معروفترین ساقینامههای ادبیات ایرانند.
اجرای آوازی ساقینامهها (که صوفینامه نیز نامیده میشوند) معمولاً در مایههای همایون، بیات اصفهان و ماهور (و بعضی وقتها نوا) است. ساقینامه در افشاری "کُشته مرده" هم نامیده میشود.
ابیاتی از ساقینامهٔ رضیالدین آرتیمانی:
الهی به مستان میخانه ات | به عقل آفرینان دیوانه ات | |
به مستان افتاده در پای خم | به رندان پیمانه پیمای خم | |
که خاکم گل از آب انگور کن | سراپای من آتش طور کن |
ابیاتی از ساقینامهٔ حافظ:
بیا ساقی آن می که حال آورد | کرامت فزاید کمال آورد | |
بیا ساقی آن می که عکسش ز جام | به کیخسرو و جم فرستد پیام | |
به من ده که بدنام خواهم شدن | خراب می و جام خواهم شدم | |
بده تا روم بر فلک شیر گیر | به هم بر زنم دام این گرگ پیر |
ابیاتی از ساقینامهٔ وحدت کرمانشاهی:
بیا ساقی و می به گردش درآر | که دل گیرم از گردش روزگار | |
میی ده که چون ریزیش در سبو | برآرد سبو از دل آواز او |
ابیاتی از ساقینامهٔ امیدی تهرانی:
بیا ساقی آن تلخ شیرین گوار | که شیرین کند تلخی روزگار | |
بیا ساقی آن جام گیتی نما | که از جم رسیدست دورش به ما | |
بیا ساقی آن آفت عقل و هوش | بیا ساقی آن لعبت لعل پوش | |
به من ده که بی هوشیم آروزست | به مستان هم آغوشیم آروزست |
ابیاتی از ساقینامهٔ هوشنگ ابتهاج :
بیا ساقی آن می که جام آفرید | به من ده که جان جامه بر تن درید | |
کجا تن کشد بار هنگامه اش | که او جان جان است و جان جامه اش | |
بیا ساقی آن می که خون حیات | ازو شد روان در رگ کاینات | |
به من ده که خورشید رخشان شوم | ز گنج نهان گوهرافشان شوم |
ابوالحسن صبا ملودی ای با نام ساقی نامه و در دستگاه همایون ساخته است که در آلبوم دوره های سنتور استاد ابوالحسن صبا (لوح چهارم) ارائه شده است.
ایرج خواجه امیری (در فیلم جوانمرد)،علیرضا افتخاری در آلبوم شور عشق ، شهرام ناظری در آلبوم ساقی نامه و حسام الدین سراج در آلبوم آیینه رو تصنیف هایی با اشعار و ملودی ساقی نامه اجرا کرده اند
کتابشناسی
- ساقی نامه ها: نگرشی به ساقی نامهها در ادب فارسی همراه با شرح حال مختصر ساقی نامه سرایان و اشعار آنان تالیف سیداحمد حسینی کازرونی
- ساقی نامه در شعر فارسی گردآورنده: احترام رضایی
- کتاب دورههای سنتور ردیف ابوالحسن صبا فرامرز پایور
پیوند به بیرون
- «حکیم نظامی مبتکر ساقی نامه». پرتال جامع علوم انسانی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۸-۳۱.
- «نظری بر شاهنامه و تأثیر آن بر ساقی نامه ها». پرتال جامع علوم انسانی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۸-۳۱.