تجدیدنظرطلبی

تجدیدنظرطلبی (به انگلیسی: revisionism) مترادف با «بازنگرش‌گری» در اصل عنوانی بود برای نظریه‌ها و روش‌های سیاسی سوسیالیست‌هایی که در اواخر قرن نوزدهم و سرآغاز قرن بیستم در برخی از نظریه‌های کارل مارکس در مورد نبرد طبقاتی و آیندهٔ جامعهٔ سرمایه‌داری بازنگریستند و به جای انقلاب‌خواهی هوادار تحول آرام از سرمایه‌داری به سوسیالیسم شدند. سرسلسلهٔ بازنگرش‌گران، روزنامه‌نویس سوسیالیست آلمانی، ادوارد برنشتاین بود و در انگلستان سیدنی و بئاتریس وب، جرج برنارد شاو، گراهام والاس، و گروهی دیگر جامعهٔ سوسیالیست‌های فابین (فابانیسم) را به وجود آوردند که بخشی از برداشت‌های ایدئولوژیک آن بر اساس انتقاد از اقتصاد سیاسی مارکس بود.[1]

اصول انتقادهای بازنگرش‌گران از مارکسیسم این‌ها است:[1]

  1. فروافتادن سیستم سرمایه‌داری با شتابی که مارکس پیش‌بینی می‌کرد روی نداده و نزدیک هم نیست.
  2. مبارزهٔ طبقاتی، چنان‌که مارکس پیش‌بینی می‌کرد، گسترش نیافته و طبقهٔ میانه به هیچ‌وجه از صحنهٔ جامعه ناپدیده نشده و به عکس، رشد کرده‌است.
  3. تمرکز صنعت و سرمایه بسیار کندتر و نامنظم‌تر از آن پیش رفته که مارکس پیش‌بینی می‌کرده‌است.
  4. زیر فشار طبقهٔ کارگر گرایش اجتماعی در جهت کاهش بهره‌کشی از کارگران است و کوشش تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان اندک اندک موجب بالا رفتن سطح زندگی طبقهٔ کارگر شده‌است.
  5. سرانجام، در پیشرفت آرام امکان کامیابی بیشتری هست تا در خشونت ناگهانی.

پانویس

  1. دانشنامهٔ سیاسی- داریوش آشوری-نشر مروارید- چاپ شانزدهم ۱۳۸۷- ص ۵۸–۵۹

جستارهای وابسته

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.