امانالله قرشی
امانالله قُرَشی (۱۲۹۹ در شیراز - ۶ فروردین ۱۳۸۹ در تهران) فعال سیاسی چپ و پژوهشگر تاریخ، جغرافیا و فرهنگهای باستانی بود. نام وی اغلب به اشتباه امانالله قریشی نوشته میشود.
امانالله قرشی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۲۹۹ شیراز |
درگذشت | ۶ فروردین ۱۳۸۹ تهران |
ملیت | ایرانی |
دیگر نامها | امانالله قریشی |
پیشه | فعال سیاسی، پژوهشگر زبان، جغرافیا و فرهنگهای باستانی |
همسر(ها) | آغاباجی خسروی آذربایجانی |
فعالیتهای سیاسی
گروه محسن جهانسوز
امانالله قرشی تحصیلات خود را در دانشکده افسری در رسته توپخانه انجام داد. پس از پایان تحصیل درجه ستوانی دریافت کرد. قرشی در سال ۱۳۱۷ در سن هجده سالگی در ارتباط با فعالیتهای ستوان وظیفه محسن جهانسوز دستگیر و زندانی شد. محسن جهانسوز که خود دارای اعتقادات نازیستی بود گروهی از ملی گرایان افراطی را به دور خود جمع کرده بود. قرشی بعدها این گروه را جمعی خام و نامتجانس عنوان کرد که افراد آن اطلاعات سیاسی و اجتماعی چندانی نداشتند و خیلی زود بساطشان توسط پلیس سیاسی برچیده شد. در این رابطه محسن جهانسوز اعدام شد اما قرشی به زندان افتاد و در زندان با تقی ارانی و گروه ۵۳ نفر آشنا شد و تحت تأثیر آنها از ناسیونالیسم افراطی به سوی سوسیالیسم و اندیشههای آزادیخواهانه آمد.[1]
حزب توده ایران
امانالله قرشی پس از سقوط رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ از زندان آزاد شد و به حزب توده ایران پیوست. قرشی در حزب توده به سرعت ترقی کرد و در هنگام کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مسئولیت کمیته ایالتی حزب توده در تهران را بر عهده داشت که مهمترین کمیته ایالتی حزب بود. قرشی در گروهبندیهای درون حزبی، از مدافعان خط نورالدین کیانوری به شمار میآمد.[1]
به دنبال کودتا و پس از متلاشی شدن تشکیلات حزب توده در داخل کشور، قرشی در اواخر سال ۳۵ – ۱۳۳۴ بار دیگر دستگیر شد و تا سال ۱۳۳۷ در زندان ماند. وی ئس از آزادی از زندان دیگر به فعالیت سیاسی نپرداخت و تمام کوشش خود را معطوف به پژوهش و فعالیت فرهنگی کرد. شایعهای در رابطه با همکاری وی با ساواک در رابطه با نگارش کتاب سیر کمونیسم در ایران مطرح بود، اما خود وی تا پایان عمر هرگونه مشارکت در نگارش آن کتاب را رد میکرد.[1]
زندگی خصوصی
امانالله قرشی در سال ۱۳۳۱ با خانم آغاباجی خسروی آذربایجانی (۱۳۸۱ – ۱۲۸۸) ازدواج کرد. این دو هرگز فرزندی نداشتند و تا پایان زندگی مشترکشان در آپارتمانی اجارهای در چهارراه عزیزخان در تهران زندگی میکردند و پس از مرگ نیز در مزاری مشترک دفن شدند.[1]
فعالیت فرهنگی
سالنامه ایران آلمانک
امانالله قرشی پس از آزادی از زندان از اواخر دهه ۱۳۳۰ به همکاری با مؤسسهٔ مطبوعاتی و انتشاراتی «اکو آف ایران» (Echo of Iran) به مدیریت جهانگیر بهروز (از اعضای حزب توده) پرداخت. این مؤسسه که تمام انتشارات خود را به زبان انگلیسی منتشر میکرد ناشر سالنامهای به نام ایران آلمانک (Iran Almanac) بود که تمامی آمار و ارقام مربوط به ایران و رویدادهای تاریخی را به زبان انگلیسی در اختیار عموم قرار میداد. امانالله قرشی تا سال ۱۳۵۷ مسئول این بخش از مؤسسه بود.[1]
انجمن فرهنگی ایران باستان
در سال ۱۳۴۱ انجمنی به نام انجمن فرهنگ ایران باستان تأسیس شد. قرشی از بدو تأسیس به عضویت این انجمن درآمد و از سال ۱۳۴۳ عضو هیئت مدیره آن شد و تا پایان عمر عضو فعال آن باقی ماند. وی در کلاسهای این انجمن با زبانهای باستانی مانند فارسی باستان، اوستایی، پهلوی اشکانی، پهلوی ساسانی، سانسکریت و … آشنا شد و فعالیت پژوهشی خود را در رابطه با نامهای جغرافیایی و وجه تسمیه شهرها و روستاهای ایران و جهان آغاز کرد. وی قصد نگارش دائرةالمعارفی در رابطه با نامهای جغرافیایی را داشت که با مرگ وی ناتمام ماند، اما آثاری که به چاپ رساند همگی بخشی از کوشش وی در راه تألیف این دانشنامه هستند.[1]
آثار
- قرشی، امانالله، آب و کوه در اساطیر هند و ایرانی (درآمدی بر علم اعلام جغرافیایی هند و اروپایی)، تهران: شهر کتاب، هرمس، مرکز بینالمللی گفتگوی تمدنها، ۱۳۸۰.
- قرشی، امانالله، ایران نامک: نگرشی نو به تاریخ و نام ایران، تهران: هرمس، چاپ یکم هرمس: ۱۳۸۰، چاپ یکم: مؤلف، ۱۳۷۳.
- قرشی، امانالله، زمان و زمین، زمین و انسان و انسان و زبان و دانش نامگذاریهای گوناگون انسان، تهران: فرس، ۱۳۸۱.
- قرشی، امانالله، گیتی نامک (۲ مجلد)، تهران: اطلاعات، ۱۳۸۴.