کوهمره
کُهمَره یا کوهمَره نام سه منطقه در استان فارس است. حدود کوهمره از شیراز تا کازرون و جنوب به فراشبند و فیروزآباد میرسد. مردمان این مناطق از طوایف مستقل استان فارس هستند که شامل کوهمره سرخی، کوهمره نودان و کوهمره جروق هستند. از لحاظ جمعیت و وسعت، کوهمره سرخی بزرگترین آنها است. کل کوهمره شامل بالغ بر صد و بیست روستا می باشد. گویش منطقه کوهمره شاخه ای از پارسی پهلوی(زبان حاکم بر پارس در زمان ساسانیان) هست که با زبان لارستانی شباهت دارد.
اما این گویش خاص کوهمره بوده و فقط کوهمره ای ها به این گویش سخن میگوند.
بالغ بر چهارصد هزار کوهمره ای در فارس وجود دارد که تمامی ایشان ساکن سه کوهمره یا مهاجران کوهمره ای در شیراز و شهرستان های دیگر می باشند.
واژهشناسی
- برای نام «کُهمَرّه»، شاید بتوان چنین تعبیرهایی را داشت:
١-به معنی «کوهنشین» است که به مردمان این سامان اشاره دارد. ۲-به معنی «کوهسار پی در پی و در هم» است که اشاره به جغرافیای آن دارد. ٣-برگرفته از «کُه مَروک» است که نام یکی از بلندترین کوههای منطقه و نزدیک به مرکز کوهمرهٔ بزرگ میباشد. ۴-به معنی «کوه گذر» است که اشاره به تنگه ها و کوهستان های متوالی آن میکند. ۵-به معنی «کوهسار انبوه» است که به جغرافیای آن برمیگردد.
۱_ برای نام جروق، وجه تسمیه را شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد؛ جروق به معنی: جنگجو، جنگو، جَرو،... که میتواند اشاره به سرسختی، تهور، پرخاشگری و... مردم آن داشته باشد. ۲_ برای نام سرخی، وجه تسمیه را شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد؛ سرخی به معنی: سرخرو، سرخ و سفید، برافروخته، سرخ شده از خشم و....برای مردم آن، یا ناحیهای با خاک سرخ برای جغرافیای آن باشد. ۳_ برای نام نودان، وجه تسمیه را شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد؛ نودان به معنی: ناودان که در گویش محلی به شکل «نُودون» درآمده و شکل نوشتاری آن «نودان» گشته که چرایی آن به خاطر سطح شیبدار این آبادی یا دره ها و درهچههای فراوان در آن است که در فصل بارندگی، آب از آنها سرازیر میشود. وجه تسمیه دیگر نودان را شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد؛ نودان، تغییر شکل یافته «نودین» به معنی دین نو است که شاید اشاره به نو شدن دین یا مذهب ساکنین آن در برهه ای از زمان میکند. وجه تسمیه دیگر برای نودان را معنی «نُعاس، خمیده، شیبدار،...» (؟)گفتهاند که اشاره به سطح شیبدار آن میکند. وجه تسمیه دیگر که از بقیه محتملتر به نظر میآید آن است که نودان، شکل نوشتاری «نودون» به معنی جای نو است و از «نو و دان(پسوند جاینام)» تشکیل یافته و نام روستاهایی مانند «گرگدان و ترهدان» که همجوار نودان هستند و شبیه آن نام گرفتهاند نیز این وجه تسمیه را محتملتر میسازد (مثال های دیگر: داردون = بلوطستان، کُناردون = کُنارستان،... که در گویش محلی رایج هستند).
منابع
- ابوالحسن گلستانه. مجملالتواریخ گلستانه.
- فارسنامه ابن بلخی
- فرهنگ جغرافیایی ایران جلد ۷. انتشارات ارتش شاهنشاهی. ۱۳۳۲. پارامتر
|first1=
بدون|last1=
در Authors list وارد شدهاست (کمک) - شهبازی، عبدالله (۱۳۶۶). ایل ناشناخته – پژوهشی در کوه نشینان سرخی فارس. نشر نی. شابک ۹۶۴-۸۱۷۰-۱۵-۰.
- جوکار، خداخواست (۱۳۸۸). کمربند سبز فارس: گامی در معرفی کوهمره، جروق و نودان. انتشارات نوید شیراز.
- نوروزی، علیمدد (۱۳۸۳). طلوع سبز: تاریخ و فرهنگ مردم کوهمره جروق. نشر بکاء. شابک ۹۶۴-۹۵۴۹۴-۰-۴.