کارل جانسون

کارل جانسون "سی‌جی" (به انگلیسی: Carl "CJ" Johnson)، یک شخصیت داستانی و شخصیت اصلی قابل بازی در اتومبیل‌دزدی بزرگ: سان اندرس است که توسط سم هوسر و دن هوسر ساخته شده‌است. صداپیشگی این شخصیت به عهده یانگ مایلای (به انگلیسی: Young Maylay)، رپر آمریکایی است. او فردی ‌سیاه‌پوست از خانواده جانسون است که هدف آن انتقام مرگ مادر و برادرش است و عضو گانگستر گرو استریت می‌باشد. در سان اندریاس او می‌خواهد انتقام مادر و برادرش را از بالاس‌ها، گروه کرش (C.R.A.S.H) و واگوها بگیرد و در اخر بازی موفق به این کار می‌شود. اما او در اواسط بازی متوجه می‌شود دو نفر از دوستان او یعنی بیگ اسموک و رایدر به او خیانت کرده‌اند و به گروه بالاس‌ها ملحق شدند و دارند به کمک پلیس‌های فاسد، کسانی که باعث مرگ مادر و برادر اون شده‌اند را فراری می‌دهند.

کارل جانسون
شخصیت اتومبیل‌دزدی بزرگ
اثر هنری رسمی کارل جانسون
نخستین حضوراتومبیل‌دزدی بزرگ: سن آندریاس (2004)
آخرین حضورThe Introduction (2004)
خلق‌شده توسطراک‌استار نورث
با صدایYoung Maylay
ضبط حرکتYoung Maylay
اطلاعاتِ درون‌داستانی
لقبسی جی
جنسیتمذکر
حرفهگانگستر، ماشین دزد (سابق)، نمایشگاه اتومبیل، سهام دار کازینو چهار اژدها، مدیر برنامه های مد داگ
وابستگیخانواده گرو استریت، جنگجویان لس آزتک، سه گانه ها سان فیرو،
خانوادهSean "Sweet" Johnson (برادر)
Kendl Johnson (خواهر)
Brian Johnson (برادر )
Beverly Johnson (مادر)
Cesar Vialpando (شوهرخواهر )
دیگری مهمCatalina (دوست دختر قبلی )
خاستگاهلوس سانتوس, سن آندریاس , ایالات متحده آمریکا
ملیتآفریقایی - آمریکایی

سرگذشت

کارل جانسون فردی آفریقایی-آمریکایی زاده لوس سانتوس می‌باشد. در سال ۱۹۸۷ یعنی ۵ سال قبل از اتفاقات بازی، برادر کارل به نام برایان جانسون توسط بالاس‌ها به قتل می‌رسد. کارل در قسمتی از بازی می‌گوید که می‌توانسته به برایان کمک کند اما به علت شرایطی خاص از این کار سر باز زده است و اکنون خود را مقصر مرگ برادرش می‌داند. او زندگی گانگستری خود را کنار گذاشته و به لیبرتی سیتی می‌رود و در آنجا برای پسر سالواتور لیونی (سردسته مافیا) که «جویی لیوینی» نام داشت کار می‌کند. ۵ سال پس از این اتفاق، برادرش به سی‌جی زنگ می‌زند و خبر مرگ مادرش را به او می‌دهد و سی‌جی نیز برای مراسم تدفین مادرش به لس سانتوس باز می‌گردد. او چمدانش را در فرودگاه تحویل می‌گیرد و با سوار یک تاکسی می‌شود تا به گروو استریت (Grove Street) برگردد. زمانی که تاکسی نزدیک به گروو استریت می‌شود، ماشین پلیسی از پشت به تاکسی فرمان ایست می‌دهد. سپس سه پلیس با نام های فرانک تنپنی، ادی پولاسکی و جیمی هرناندز از کارل می‌خواهند تا پیاده شود و بعد او را دستگیر می‌کنند. سپس به او اتهام قتل افسر پلیسی را می‌زنند و از او می‌خواهند تا از شهر خارج نشود و او را تهدید می‌کنند که اگر می‌خواهی زنده بمانی باید برای ما کار کنی و سپس او را در منطقه بالاس‌ها رها می‌کنند. او سپس با دوچرخه‌ای به خانه خود می‌رود و با بیگ اسموک که یکی از دوست‌های دوران بچگی اوست، به مراسم ختم می‌روند. مراسم ختم تمام شده است و سی‌جی دیر می‌رسد. در آنجا برادرش سوئیت، خواهرش کِندِل و دوست دوران بچگی‌اش رایدر را می‌بیند. در طول بازی کارل با کمک سوئیت، رایدر و بیگ اسموک منطقه‌ها را پس می‌گیرند و کمک می‌کنند تا گروه دوباره به حال سابق برگردد و گروو استریت را گسترش می‌دهد و در همین حین او مجبور است برای تنپنی و افرادش نیز کار کند تا خود و خانواده‌اش در امان باشند. او به همراه بیگ اسموک و رایدر و سوئیت به دنبال اوجی لوک (OG Loc) می‌روند که یکی از افراد گروو استریت است. او می‌گوید که دیگر نمی‌خواهد در گنگ باشد و می‌خواهد رپر شود و از سی‌جی می‌خواهد تا مدیر برنامه مد داگ (رپر معروف لوس سانتوس) را بکشد و سپس دفترچه رپ مد داگ را برایش بدزدد. سی جی و ایدر به سراغ بی داپ (B Dup) و بیگ بر (Big Bear) می‌روند تا آنها را به تیم بازگرداند اما می‌بینند که آنها معتاد شده‌اند و بی آپ به بیگ بر زور می‌گوید و او را مجبور می‌کند تا خانه او را تمیز کند. در همین حین سی‌جی با فردی با نام سزار ویلپاندو آشنا می‌شود که در اصل دوست پسر کندل است. سی‌جی اول با او رابطه خوبی ندارد اما کم کم با او دوست می‌شود تا این که روزی، سوئیت تصمیم می‌گیرد تا به همراه بچه محل‌هایش کار بالاس را تمام کند. سی‌جی نیز قرار بود به کمک او برود اما در همین حین، سزار به او زنگ می زند و از کارل می‌خواهد تا برای دیدن چیزی مهم به زیر پل لوس سانتوس بیاید. کارل قبول می‌کند و در همین حین می‌بیند که بیگ اسموک و رایدر به او خیانت کرده‌اند و با تنپنی و چند بالاس در حال معامله هستند و ماشینی که با آن، مادر سی‌جی به قتل رسیده است (Green Sabre) نیز در کنار آنها است. او حالا می‌فهمد که چه کسانی مادرش را کشته‌اند و از سزار تشکر می‌کند. او می‌فهمد که به برادرش، سوئیت خیانت شده و او اکنون درون تله است. او سریع به کمک او می‌رود و با کمک بچه محلی‌هایش ، بالاس‌ها را می‌کشند اما سوئیت تیر می‌خورد و به شدت زخمی می‌شود. کارل به او می‌گوید که رایدر و بیگ اسموک به او خیانت کرده‌اند. سپس پلیس‌ها سر می‌رسند، افراد گروه متواری شده و سی‌جی دستگیر می‌شود و در بیرون از شهر توسط تنپنی و همکارانش رها می‌شود. او در این حین برای تنپنی کار می‌کند. سپس به سزار زنگ می‌زند و از او می‌خواهد تا خواهرش را به جایی امن ببرد. سوئیت به بیمارستان زندان می‌رود و سپس زندانی می‌شود. او با تروت (The Truth) که پیرمردی با رفتارهای عجیب است آشنا می‌شود. سپس سزار به او زنگ می‌زند و می‌گوید کاتالینا (دختر عموی سزار) در بلوبری خانه‌ای دارد و می‌تواند به سی‌جی کمک کند تا پول در بیاورد. سی‌جی نیز به همراه کاتالینا از چند محل دزدی می‌کنند و سپس کاتالینا به سی‌جی می‌گوید که عاشق اوست اما طولی نمی‌انجامد که کاتالینا با دوست پسر جدیدش آشنا می‌شود و از سی‌جی جدا می‌شود. سی‌جی نیز با فردی به نام ووزی آشنا می‌شود. ووزی، تاجری است که در سن فیرو کارهای تجارتی انجام می‌دهد. کارل سپس با پولی که از دزدی‌ها بدست آورده، گاراژی در سن فیرو را خریداری می‌کند. تروت به او کمک می‌کند تا افرادی را برای کار در گاراژ پیدا کند و سپس به کارل خبر می‌دهد که تنپنی و پولاسکی و هرناندز همان کسانی‌اند که پلیسی به نام افسر پندلبری را کشته‌اند (در ابتدای بازی، تنپنی به کارل اتهام کشتن این افسر را می‌زند). او سپس متوجه می‌شود که رایدر عضو گروهی به نام لوکو است که کارهای خلاف و تولید مواد مخدر انجام می‌دهند. اعضای اصلی این گروه جیزی، تیبون مندز، رایدر و مایک تورینو هستند که گاهی با بیگ اسموک که در سن فیرو یک کارخانه مواد دارد، همکاری می‌کنند. کارل در ابتدا به صورت فرد نفوذی به این گروه وارد شده و سپس تمام اعضای این گروه را می‌کشد. در همین حین در روزهای خاصی از بازی، سیزر به او زنگ می‌زند و خبر می‌دهد، فردی که برای بیگ اسموک کار می‌کند، از لوس سانتوس مواد مخدر به سن فیرو وارد می‌کند و سی‌جی نیز می‌تواند او را بکشد و یا به سزار جواب منفی بدهد (در داستان اصلی بازی نقش ندارد و انتخابی است). اگر شما درخواست وی را قبول کنید باید مسافتی طولانی را رانندگی کنید تا او را بکشید و گاهی می‌بینید که بچه محل‌هایتان برای بیگ اسموک مواد جابجا می‌کنند و پس از فروپاشی گروو استریت به قاچاق مواد مشغول‌اند. زیرو، از افرادی که در گاراژ کارل به عنوان کاربلد الکترونیکی کار می‌کند به او زنگ می‌زند و می‌گوید که صاحب مغازه‌اش می‌خواهد او را بیرون کند و از شما کمک می‌خواهد. سی‌جی می‌تواند مغازه اد را بخرد و به او کمک کند تا مغازه‌اش را پس بگیرد (انجام این مأموریت‌ها در داستان اصلی نقشی ندارند اما در صد درصد کردن بازی نقش دارند). سپس ووزی به سی‌جی زنگ می‌زند و با سی‌جی تجارتی در سن فیرو را شروع می‌کنند. او در همین حین با کمک سیزر و بقیه، گاراژشان را رونق می‌دهند و سپس کارل می‌تواند به صورت اختیاری به مدرسه رانندگی برود و یک نمایشگاه ماشین بخرد. کندل نیز به او پیشنهاد می‌دهد که مکان‌هایی خراب را بخرند، آن را درست کنند و سپس بفروشند از سی‌جی می‌خواهد تا این کار را به او بسپارد.

پس از تمام شدن کارها فردی ناشناس به سی‌جی زنگ می‌زند و از او می‌خواهد تا او را در لاس ونتوراس (شهر سوم بازی که برگرفته از لاس وگاس است) ملاقات کند. سی‌جی پس از ملاقات می‌فهمد که او مایک تورینو است و او زنده است و سی‌جی او را نکشته است (البته اگر زمانی که هلیکوپتر مایم تورینو را با آر پی جی می‌زنید به کنار جنازه هلیکوپتر بروید متوجه می‌شوید که فرد دیگری داخل آن است). تورینو به سی‌جی می‌گوید که او از طرف دولت است و در گروه لوکو نفوذی بوده است. سپس به سی جی می‌گوید که اگر به او در انجام کارهایی کمک کند او برادرش سوئیت را از زندان آغاز می‌کند. سی‌جی نیز گواهینامه خلبانی می‌گیرد و در کارهایی به او کمک می‌کند. تروت نیز به سی‌جی مأموریت می‌دهد تا پروژه چند میلیون دلاری دولت آمریکا را بدزدد (جت پک). سپس از او می‌خواهد تا پروژه‌ای دیگر را از روی یک قطار بدزدد (هیچ وقت معلوم نمی‌شود که این پروژه چیست). برای سی‌جی بسیار عجیب است که تروت چگونه از مکان این پروژه‌های دولت باخبر است. تروت به عنوان تشکر جت پک را به سی‌جی می‌دهد. تنپنی سی‌جی را تهدید می‌کند تا پلیسی را بکشد و پرونده‌ای را به او بدهد. سی‌جی با تنپنی، پولانسکی و هرناندز دیدار می‌کند و پرونده را به او می‌دهد. تنپنی سپس با بیل بر سر هرناندز می‌کوبد و او را می‌کشد. از سی‌جی می‌خواهد تا او را دفن کند. سی‌جی سپس به پولاسکی می‌گوید که تنپنی از همه ما استفاده می‌کند اما پولاسکی به او گوش نمی‌دهد. سی‌جی سپس پولاسکی را می‌کشد. ووزی به سی‌جی زنگ می‌زند و می‌گوید که در لاس ونتوراس در کازینوی به نام «چهار اژدها» کار می‌کند. سی‌جی نیز در کازینو سهام می‌خرد و با ووزی و دوستانش برنامه سرقت از کازینوی سالواتور لیونی (کازینوی رقیب) را می‌چیند. او در ابتدا به عنوان نفوذی به کازینوی لیونی وارد شده و پس از آن از کازینو سرقت می‌کنند. او در همین حین با مکر (Maccer)، کنت پائول (Kent Paul) و کن روزنبرگ (Ken Rosenberg) آشنا می‌شود. او سپس در مأموریتی می‌بیند که مد داگ (Madd Dogg) رپر معروف که سی‌جی دفترچه رپ او را دزدیده و مدیر برنامه او را کشته، قصد خودکشی دارد. سی‌جی او را نجات می‌دهد و مدیر برنامه او می‌شود. آنها سپس قصر او را از واگوها پس گرفته و سپس پیش اوجی لوک (Og Loc) می‌روند و دفترچه رپ او را پس می‌گیرند. سپس مایک تورینو به سی‌جی خبر می‌دهد که برادرش از زندان آزاد شده است و سی‌جی دنبال برادرش می‌رود. برادرش بسیار عصبانی است چون سی‌جی محله خود را ول کرده و از سی‌جی می‌خواهد تا دوباره گروو استریت را سرپا کند و انتقامشان را از تنپنی، بالاس و واگوس بگیرند. سی‌جی نیز دوباره گروو استریت را گسترش می‌دهد و مناطق را پس می‌گیرد. سپس سی‌جی می‌بیند که شخصی قصد دادن مواد به سوئیت را دارد و می‌فهمد که او بیداپ (B Dup) است، کسی که برای بیگ اسموک کار می‌کند. او به همراه سوئیت پیش بیداپ می‌روند. بیداپ به بیگ بر (Big Bear) عضو قدیمی گروو استریت که الان خدمتکار آن جا است دستور می‌دهد تا کارل و سوئیت را بکشد اما بیگ بر بیداپ را می‌زند و به او می‌گوید دیگر خسته شده است و می‌خواهد به گروو استریت برگردد. سوئیت او را به بیمارستان می‌برد تا مواد را ترک کند و سپس به تیم بر‌می‌گردد. سیزر به سی‌جی زنگ می‌زند و به او می‌گوید که واگوها به بچه محل‌هایم حمله کردند و کمک می‌خواهد. سی‌جی با کمک سیزر و بچه محل‌های او می‌رود و واگوها را شکست می‌دهند و منطقه آنها را پس می‌گیرد. سپس تمامی منطقه‌های گروو استریت را پس می‌گیرد که سوئیت به او زنگ می‌زند و می‌گوید که مکان بیگ اسموک را پیدا کرده است. آنها سپس به کاخ بیگ اسموک می‌روند و او را می‌کشند و سپس تنپنی در تعقیب و گریز از بالای پلی پرت می‌شود و می‌میرد.[1][1][2][3][4][5]

خانواده

او دارای یک برادر کوچک تراز خود به نام برایان و یک برادر بزرگ‌تر از خود به نام سویت و یک خواهر به نام کندل می‌باشد. او در بچگی در محله‌ای که مالوین هریس ملقب به بیگ اسموک و لنس ویلسون ملقب به رایدر زندگی می‌کردند بزرگ شدند و با هم دوستانی صمیمی بودند. رایدر هم از ۱۰ سالگی در کار خرید و فروش مواد مخدر بود. در سال ۱۹۸۴ گروه گروو استریت توسط سین تأسیس شد، سی‌جی در سال ۱۹۸۷ لوس سانتوس را ترک کرد و به لیبرتی سیتی رفت، او در آنجا برای فرزند خانوادهٔ دون سالواتور لئون کار می‌کرد و از این راه پول در میاورد، ولی در سال ۱۹۹۲ سوئیت به کارل زنگ می‌زند و خبر مرگ مادرشان را می‌دهد و کارل باز به لوس سانتوس بر می‌گردد. مدت کوتاهی پس از تشیع جنازه مادرش، کارل در میابد که سایر افراد خانواده اش و گروه سابق خود و خانواده گروو استریت، در دردسر بزرگی افتاده‌اند و با گروه‌هایی، مشکلات زیادی دارند. کارل می‌بایست دوباره خود را وارد زندگی خیابانی و جنگ‌ها کند، چیزی که قبلاً سعی داشت از ان فرار کند. این کار برای کارل بسیار سخت است و باید باند خود را کنترل کند و کل ایالات سان اندرس را تحت کنترل بگیرد، جایی که پلیس‌های زیادی در آنجا هستند و کار او را سخت می‌کنند. کارل کل ایالات سن اندرس را زیر پا می‌گذارد و به همه جا سفر می‌کند تا کنترل خیابان‌ها را بدست بیاورد و خانواده خود را حفظ کند.[6]

منابع

  1. "Grand Theft Auto: San Andreas - Wikipedia". en.m.wikipedia.org. Retrieved 2020-06-26.
  2. "Grand Theft Auto: San Andreas - Wikipedia". en.m.wikipedia.org. Retrieved 2020-06-26.
  3. بازگشت%20به%20Los%20Santos%20|%20نقد%20و%20بررسی%20GTA:%20San%20Andreas
  4. بازگشت به Los Santos | نقد و بررسی GTA: San Andreas
  5. «WebCite query result». www.webcitation.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۶-۲۶.
  6. بیوگرافی شخصیت‌های gta san andreas - انجمن - گیمفا
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.