سکه‌شناسی یزدگرد یکم

نخستین شاهان ساسانی، خود را از تبار ایزدان می‌خواندند. در کتیبه‌ها و سکه‌هایشان، از دوران اردشیر بابکان تا قرن چهارم میلادی، این نکته را می‌توان فهمید. شاهان ساسانی از زمان اردشیر دوم (حکومت: ۳۷۹–۳۸۳ میلادی)، القاب دیگری برای خود برگزیدند که دیگر نشانی از پیوند آنان با خدایان نداشت. در پایان قرن چهارم میلادی، شاهان خود را فقط مزداپرست/مزدیسن (mzdysn) و شاهان شاه (MLK'n MLK') می‌خواندند و نوشته‌های روی سکه‌هایشان، به علت نامعلومی، مختصرتر شد.[1]

سکه یزدگرد یکم از جلو، با عبارت پهلوی به دور آن با لقب رام‌شهر
دینار یزدگرد یکم

بر سکه‌های نقره یا درهم یزدگرد یکم، همانند سکه‌های بیشتر شاهان ساسانی، نیم‌تنه پادشاه نقش بسته است. نام او، یزدگرد (yzdkrt)، در سمت راست نقش و لقب l'mštry در سمت چپ آن حک شده است. به نظر دریایی بنابر استنادات تاریخی (واژه مانوی r'myšn به معنی «آرام کردن» است؛ واژه اوستایی rāmaya به معنی آرام کردن و rāman به معنی صلح؛ واژه فارسی میانه rāmēnīdār صلح‌کننده و rāmišn آرامشِ؛ واژه «آرامش» در فارسی نو) معنای این پیشوند، به معنی «رام» است. جز دوم این کلمه šahr[štly] همانند xšaça فارسی باستان، به معنای «فرمانروایی، پادشاهی، امپراتوری، قلمروی حکومتی» است. باید یادآورد شد که نام یزدگرد در سمت راست تمثال او حک شده، به این ترتیب، نوشته روی سکه (l'mštry yzdkrt) را باید «یزدگردِ رام‌شهر» خواند که مراد از این عبارت «یزدگرد، آرام‌کننده امپراتوری» است.[2]

در سکه یزدگرد یکم و بهرام پنجم، لقب دیگری برای شاهنشاه به کار رفته است:

mzdsn bgy l'mštry ... MLK'n MLK' ('yl'n)

سرور مزداپرست (رام‌شهر)... شاهنشاه (ایران).[3]

همان‌گونه که پیداست، پادشاهان ساسانی از ادعای داشتن تبار الهی محروم شدند. همچنین این دوره، معاصر با تهاجمات خارجی و از دست رفتن منزلت و مقام شاهان است. این امر را می‌توان با تهاجمات خارجی و از دست‌رفتن حاکمیت بر سرزمین‌های غیرایرانی ('n'yl'n) ملاحظه کرد. جالب توجه، حذف تدریجی القاب نخستین و حتی واژه ایران ('yl'n) از نوشته‌های سکه‌های ساسانی است. این امر را می‌توان در نتیجه شکست در جنگ و تضغیف شاهنشاهان در برابر همسایگان متخاصم دانست.[4]

تغییر القاب شاهنشاهان در سکه‌های ساسانی به سبب تغییر عقیده شاهنشاهان نبود، بلکه ناشی از شکست آنها در جنگ‌ها و نیرو گرفتن تشکیلات زرتشتی بوده است. پادشاهان ساسانی که نیاکانشان ایزدی تصور می‌شدند و روحانیونی بودند که خدمت‌گزاران آتشکده آناهیتا بودند، در پایان سده چهارم به حاکمان دنیوی تبدیل شدند. پادشاهان اواخر سده چهارم نمی‌توانستند ادعای پادشاهان نخستین ساسانی را داشته باشند. اظهارات پادشاهان نخستین ساسانی همان ادعای جمشید، پادشاه نخستین بود که در شاهنامه آمده است: «همم شهریاری، همم موبدی».[5]

لقب «رام‌شهر» تنها مختص به یزدگرد است. پادشاهان ساسانی، پس از یزدگرد یکم و از قرن پنجم میلادی، بر سکه‌هایشان لقب «کی» یعنی «کیانی» را ضرب کردند تا خود را به پادشاهان کیانی در اوستا پیوند دهند. این گرایش به اوستا، از قرن پنجم به بعد، مهم‌ترین موئلفه ایدئولوژی پادشاهی ساسانی شد. رواج واژه فارسی میانه فره (xwarrah) از آغاز دوران پادشاهی خسرو دوم (۵۹۱ میلادی) بیانگر افزایش علاقه پادشاهان ساسانی به کیانیان است. لقب «رام‌شهر» هم، دست کم آن‌گونه که ساسانیان آن را می‌فهمیدند، می‌تواند گرایش آنها به انتساب خود به کیانیان باشد.[6]

در متن فارسی میانه دینکرد، «رام‌شهر»، لقب کی‌ویشتاسب، حامی زرتشت است. در یادگار زریران، متنی حماسی که نگارش آن دست کم به دوران اشکانیان می‌رسد، «رام‌شهر» لقب کی‌ویشتاسب است. این اثر حماسی که در دوران اشکانیان رواج داشته و بعدها ساسانیان آن را اقتباس کردند و حتی به اجرا درآوردند، دربارهٔ جنگ‌های دینی ایرانیان و تورانیان است. جاماسپ، وزیر کی‌ویشتاسپ، سرنوشت محتوم پهلوانان و نجیب‌زادگان ایران در رویارویی با دشمنان را پیش‌گویی می‌کند. کی‌ویشتاسپ از شنیدن این خبر اندوهگین می‌شود. جاماسپ، ضمن دادن پیشنهاد ساختن دژی برای نجات جان نجیب‌زادگان از این سرنوشت محتوم (مرگ)، پادشاه را «رام‌شهر کی‌ویشتاسپ‌شاه» (شاه‌ویشتاسپ کیانی، آرام‌گر کشور) لقب می‌دهد. مشابه همین عنوان را در سکه‌های یزدگرد، به صورت «یزدگرد رام‌شهر» می‌بینیم.[7]

می‌توان گفت که ساسانیان، اقتباس از ایدئولوژی را هم‌زمان با به‌کار بردن لقب «کی» آغاز نکردند و این امر از اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم میلادی و با استفاده از لقب «رام‌شهر» آغاز شد. پس از آنکه یزدگرد، لقب «رام‌شهر» را برگزید، تمایل ساسانیان به ایدئولوژی و تاریخ کیانیان موجب شد تا لقب «کی» و سرانجام لقب «فره» و «خوره» را برگزینند و این القاب را بر سکه‌هایشان ضرب کنند. ایدئولوژی کیانیان تا پایان دوره یزدگرد سوم در قرن هفتم میلادی، برقرار بود. به سخن دیگر، گرایش پادشاهان ساسانی به ایدئولوژی کیانی با به کار بردن لقب «رام‌شهر» و نه «کی» در واپسین سال قرن چهارم میلادی، آغاز شد.[8]

جستارهای وابسته

پانویس

منابع

  • دریایی، تورج (۱۳۸۲). تاریخ و فرهنگ ساسانی. ترجمهٔ مهرداد قدرت دیزجی. تهران: انتشارات ققنوس. شابک ۹۶۴-۳۱۱-۴۰۸-۲.
  • دریایی، تورج (۱۳۹۱). ناگفته‌های امپراتوری ساسانیان. ترجمهٔ آهنگ حقانی، محمود فاضلی بیرجندی. تهران: کتاب پارسه. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۷۳۳-۵۵-۶.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.