سنگنوشته پایکولی
سنگنوشتهٔ پایکولی کتیبهای است که نرسی هفتمین شاهنشاه ساسانی به افتخار پیروزی خویش بر بهرام سوم، شاه پیشین، در منطقهٔ پایکولی واقع در جنوب سلیمانیه عراق و در شمال قصرشیرین دریک کیلومتری غرب دهکدهٔ جدیدبرکل پدیدآورده است.[1]
نرسی از ۲۹۳ تا سال ۳۰۲ میلادی، پادشاه ساسانی بود. پدر او شاپور یکم دومین شاهنشاه ساسانی بود.[2] نرسی در طی شورشی که به قیام نرسی معروف است، بهرام سوم را از پادشاهی خلع کرده و بجای او برتخت نشست. پادشاهی نرسی به دینسالاری و نفوذ کرتیر موبد در دربار ساسانی پایان داد.
سنگنوشته پایکولی
سنگنوشتهٔ پایکولی، شرح رویدادهایی که به پیروزی نرسی انجامیده آمدهاست. رویدادهای مذکور به زبانهای پارتی و فارسی میانه نوشته شده اما همهٔ سطرهای این کتیبه، اکنون قابل مرمت نیست و بدین جهت بسیاری از جزئیات رویدادهای ایران در آن روزگار برای همیشه مجهول ماندهاست. نخستین بار هرتسفلد بخش بزرگی از این سنگ نوشته را بازسازی کردهاست.[3]
ترجمه سنگنوشته
این یادبود پدید آمدهاست از بغ مزداپرست، خدایگان نرسی شاهنشاه ایران و انیران که چهر (نژاد)[4] از ایزدان دارد. او فرزند بغ مزدا پرست، شاپور یکم، شاهنشاه ایران و انیران و نوادهٔ اردشیر یکم شاهان شاه است. این یادبود به فرمان نرسی شاهان شاه بنا شد. من شاه ارمنستان بودم و وهونم خود سوگند شکست و اسیر اهریمن و دیوان شد و همهٔ راهها را بست و بدین روال نه برابر ما راهی بود و نه (....) برابر شاهزادگان (....) و بزرگان و آزادگان [=نجیبان] و پارسیان و پارتیان.
سپس در کتیبه چنین آمده که پس از مرگ بهرام دوم فرزند او بهرام که نرسی همه جا او را سکانشاه مینامد، افسر شاهنشاهی ایران را بر سر نهاد و خواست بر تخت نیاکان بنشیند. هواخواهان او پایتخت را بتصرف آوردند.[5]
آنگاه شاهزادگان و بزرگان و آزادگان و پارسیان و پارتیان گرد آمدند و بر آن شدند که غاصب را با سلاح پاسخ گویند (در کتیبه از انتصاب بزرگ ارتشتاران سخن رفتهاست) شاپور، ارگبد و نرسی، شاهزاده فرزند ساسان و پاپک، بیدخش و اردشیر، هزاربد و اردشیر، سورن، و اسپهبدرشن، و (....) دیگر شاهزادگان و بزرگان و کدک خدایان و آزدان و پارسیان و پارتیانی که در دربار ما (....) برتر و نیرومندتر شدند و از پشتیبانی ایزدان برخوردار گشتند و سفیر (....) فرستادند از (....) ارگبد و بزرگان و آزادان و سفیر آمد تا بگوید که شاهنشاه مهربان از ارمنستان عازم ایرانشهر است تا افتخار کشور و سریر خویش و شهریاریای که از سوی نیاکان و ایزدان بدو اعطا شده بازگیرد و ما وقتی که این پیام را دیدیم آنگاه بنام اهورامزدا و همهٔ ایزدان و الههٔ آناهیتا روانهٔ ایرانشهر شدیم.
سپس نرسی از این نکته یاد میکند که بسیاری از فرمانروایانی که هواخواه نرسی بودند و نیز عدهای دیگر شهریاری او را پذیره شدند.
در این مکان ما این بنای یادبود را پدیدآوردیم. سپس شاپورارگبد و شاهزاده پیروز و شاهزاده نرسی و شاهزاده نرسی فرزند ساسان و پاپک بیدخش و اردشیر هزار بد و اردشیر سورن و هرمزد وراز و اسپهبد رشن و اردشیر، شهرب تهم شاپور و (....) سرخزانه دار کشور و زودکرت، مهردار و همهٔ شاهزادگان و بزرگان و آزادان و کدک خدایان و شهربها و آمارگرها و پارسیان و پارتیان در حیان گرد آمدند و اینجا این یادبود بر پا شد (....) هنگامی که دشمنان ما شنیدند که ما از ارمنستان بسوی ایرانشهر روان شدیم وهونم خود نامهای به آذر فرنبغ شاه میشان نوشت و او را بسوی خود متمایل کرد و نیز سکانشاه (بهرام سوم) را از این کار آگاه کرد ولی نرسی بنوبهٔ خود پیامی به شاه میشان فرستاد و او را آگاهی داد که شاه ارمنستان به همراه ارگبد و شاهزادگان و بزرگان به کاخ خویش میرود.
چنین بنظر میرسد که پشتیبانی شاه میشان اهمیت فراوان داشتهاست. سپاه نرسی بسوی تیسفون تاخت و فرماندار وهونم نیروی کافی برای جلوگیری از نفوذ سپاه نرسی در اختیار نداشت.[6] نرسی همینکه به کاخ رسید خود را شاهنشاه خواند و بزرگان هواخواه او سوگند وفاداری یاد کردند. از کتیبهای که آسیب فراوان دیده، معلوم نیست که بر سر بهرام سوم چه آمدهاست.[7] در دنبالهٔ کتیبه که سطرهای این بخش افتادگی بسیار دارد، از شجره و نسب نرسی یاد شدهاست. نرسی یادآور میشود که تخت شاهی ایران از سوی پدرش شاپور یکم به او واگذار گردید. پس از آن نرسی از هواخواهان خویش نام بردهاست. کتیبه با این سطرها پایان مییابد.
دیگر شهرداران (....) آنها بزیر فرمان ما درآمدند و سراسر کشور را در راهی نو قرار دادیم و از آنها (فرمانروایانی که نامشان در کتیبه آمده) برخی (....) خود به دربار ما آمدند و برخی دیگر فرستادگانی گسیل داشتند.
نرسی به نام اهورامزدا و همهٔ ایزدان و الههٔ آناهیتا بر تخت شاهی ایرانشهر نشست. پرستشگاه دودمان که از سوی غاصبان به کرتیر داده شده بود از نو به شاهنشاه بازگشت. در تصویر ویژهٔ تاجگذاری نرسی در نقش رستم مظهر قدرت شاهی نه از سوی اهورامزدا بلکه از سوی آناهیتا به او واگذار شدهاست. این کاری بود، حساب شده، چه در نقش و چه در کتیبه، شکوه مجدد، خط مشی قانونی دودمان اعلام شد. در کتیبه اعلام شده که نفوذ غیرقابل تقسیم موبد اهورامزدا کرتیر در همهٔ کارهای دولتی پایان یافتهاست. نرسی در کتیبهٔ خود اندیشهٔ جدید دولت را با تکیه به اردشیر بابکان بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی اعلام داشت.[9]
پانویس
- محمد تقی راشد محصل (۱۳۹۰)، کتیبههای ایران باستان، دفترپزوهشهای فرهنگی، ص. ۹۰
- ایران در زمان ساسانیان، ص ۲۴۰
- محمد تقی راشد محصل (۱۳۹۰)، کتیبه های ایران باستان، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ص. ۹۰ کاراکتر line feed character در
|کتاب=
در موقعیت 6 (کمک) - http://ensani.ir/fa/article/376463/%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%B2%D8%A9-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A9%D8%AD%D9%82%D9%91%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C%D9%90-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86
- تمدن ایران باستان، ص ۱۹۰
- تمدن ایران باستان، ص ۱۹۱
- تمدن ایران ساسانی، ص ۱۹۲
- تمدن ایران باستان، ص ۱۹۳
- تمدن ایران باستان، ص ۱۹۴
منابع
- لوکونین، گریگورویچ ولادمیر. ترجمه عنایت الله رضا. تمدن ایران ساسانی. تهران: انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، سال ۱۳۵۰
- کریستن سن، آرتور. ترجمه رشید یاسمی. ایران در زمان ساسانیان. تهران: مؤسسه انتشارات نگاه، ۱۳۸۷
- CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org