سبک هندی

شعر به سبک هندی نمونه‌ای از سرایش شعر در ادبیات فارسی است که از قرن نهم هجری به بعد به‌وجود آمد. به علت استقبال دربار ادب پرور هند از شاعران پارسی گوی، و همچنین به علت عدم توجه پادشاهان صفوی به اشعار متداول مدحی، گروهی از گویندگان به هندوستان رفتند و در آنجا به کار شعر و شاعری پرداختند. اینان به‌واسطهٔ دوری از مرکز زبان و تمایل به اظهار قدرت در بیان مفاهیم و نکات دقیق و حس نوجویی و تفنن دوستی و به سبب تأثیر زبان و فرهنگ هندی و دیگر عوامل محیط، سبکی به وجود آوردند که سبک هندی نامیده می‌شود. برخی از ادبا این سبک را سبک اصفهانی نیز نامیده‌اند. این سبک تقریباً از قرن نهم تا سیزدهم هجری ادامه داشت و از ویژگی‌های آن، تعبیرات و تشبیهات و کنایات ظریف و دقیق و باریک و ترکیبات و معانی پیچیده و دشوار را می‌توان نام برد.

سبک هندی از رودکی شروع می‌شود اما برخی نقطه آغاز آن را از زمان خاقانی می‌دانند. بسامد سبک هندی اما در سروده‌های رودکی و خاقانی بسیار پایین است. بابا فغانی را حافظ کوچک می‌نامند و او نیز از فعالان در عرصه سبک هندی به‌شمار می‌آید.[1]

عوامل پیدایش سبک هندی

  • مذهب
  • سفر به هند
  • توسعهٔ اصفهان
  • رفاه اقتصادی
  • علاقهٔ شاهان صفوی به فرهنگ[2]

ویژگی‌های سبک هندی

  • خیال‌پردازی به افراط؛
  • فراوانی تمثیل و ارسال المثل که شاعران سبک هندی برای توجیه ادعاهای عجیب و غریب خود از تمثیل استفاده می‌کنند؛
  • به کار بردن لغات محاوره و الفاظ بازاری در شعر؛
  • بیان احوال شخصی و عواطف و احساسات مربوط به زن و فرزند و خویشاوندان.
  • تزاحم تصویری یا ایماژهای مرکب و تودرتو.

سرایندگان سبک هندی

از میان گویندگانی که به این سبک شعر سروده‌اند نام اینان در خور ذکر است:

تک بیتی‌ها

از گویندگان این سبک، تک بیتی‌های نغز و دلاویزی برجای مانده‌است که اغلب صورت ضرب‌المثل پیدا کرده‌است.

اقبال دشمن هرچه فزون‌تر شود نکوستفواره چون بلند شود سرنگون شود

؛

دست طمع چو پیش کسان می‌کنی درازپل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش

؛

اظهار عجز پیش ستمگر ز ابلهی استاشک کباب باعث طغیان آتش است

؛

آدمی پیر چو شد حرص جوان می‌گرددخواب در وقت سحرگاه گران می‌گردد

؛

ریشهٔ نخل کهنسال از جوان افزون‌تر استبیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
ما ز آغاز و ز انجام جهان بی‌خبریماول و آخر این کهنه کتاب افتاده‌است
روزگار اندر کمین بخت ماستدزد، دائم در پی خوابیده‌است
عدو شود سبب خیر گر خدا خواهدخمیر مایهٔ دکان شیشه‌گر سنگ است

؛

اظهار عشق را به زبان احتیاج نیستچندان که شد نگه به نگه آشنا بس است

؛

خفته را گر خفتگان بیدار نتوانند کردچون مرا بیدار کرد از خواب، خواب دیگران؟

؛

نرمی ز حد مبر که چو دندان مار ریختهر طفل نی سوار کند تازیانه‌اش

پانویس

  1. وبگاه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) عدم توجه دانشگاه به سبک هندی
  2. سبک‌شناسی شعر، سیروس شمیسا، نشر میترا، چاپ سوم از ویرایش دوم، تهران، ۱۳۸۶، صفحهٔ ۲۷۳

منابع

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.