ریک و مورتی

ریک مورتی را همراه خود به یکی از جهان‌های موازی می‌برد تا به کمک او چند دانهٔ فضایی را بدزدند اما با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند. از طرف دیگر، جری که از ریک بیزار است سعی می‌کند بث را قانع کند که ریک را به خانهٔ سالمندان ببرند.

ریک دستگاهی اختراع می‌کند که با آن می‌تواند وارد خواب دیگران شود و به همراه مورتی سعی می‌کنند وارد خواب معلم ریاضی مورتی شوند تا به او تلقین کنند که به مورتی نمرهٔ خوبی دهد. اما با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند. از طرف دیگر جری ریک را مجبور می‌کند که اسنافلز (سگ مورتی) را باهوش کند و وقتی این کار را می‌کند، اسنافلز می‌فهمد که خودش و امثالش سالها بردهٔ انسانها بوده‌اند و دنبال راه چاره می‌گردد.

ریک، مورتی را وارد بدن یکی از دوستان قدیمی اش می‌کند که چند نفر را نجات دهد. اما ناگهان دوست ریک می‌میرد و مورتی داخل بدن او گیر می‌کند و ریک دنبال یک راه برای بیرون آوردن مورتی می‌گردد. در همین لحظه، جری سعی می‌کند که در روز کریسمس خانواده اش را دورهم جمع کند.

ریک و مورتی و جری در یک دنیای شبیه‌سازی شده توسط موجودات فضایی گیر میفتند و سعی می‌کنند از آنجا فرار کنند.

مورتی ریک را مجبور می‌کند که او را همراه خود وارد یک ماجراجویی کند. اما سر راه با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند. از طرف دیگر جری از ریک یک جعبه می‌گیرد تا با آن یک «میسیکس» احضار کند تا به او در کارهایش کمک کند.

مورتی از ریک می‌خواهد که به او معجونی بدهد که با آن بتواند دختر مورد علاقه اش جسیکا را عاشق خود کند. اما این معجون به اشتباه روی بقیه هم تأثیر گذاشته و ریک هم اوضاع را بدتر می‌کند و کار به جایی می‌رسد که تمام دنیا تبدیل به موجوداتی به نام «کراننبرگ» می‌شوند.

ریک برای مورتی یک ربات می‌خرد که باعث می‌شود مورتی بچه دار شود اما بچه اش یک موجود فضایی بود، سپس ریک به همراه سامر وارد سیارهٔ آن بچه می‌شوند تا به قضیه پی ببرند.

ریک تلویزیون خانه‌شان را بروزرسانی می‌کند و با این کار به تمام شبکه‌های جهان‌های مختلف متصل می‌شود.

سامر در یک عتیقه فروشی شروع به کار می‌کند که پس از مدتی ریک متوجه می‌شود وسایل آنجا نفرین شده هستند. از طرف دیگر، جری می‌خواهد ثابت کند که پلوتون یک سیارهٔ واقعی است.

ریک توسط بدل‌هایش متهم به کشتن ریک‌های دیگر و دزدیدن مورتی‌هایشان می‌شود. پس از آن به همراه مورتی وارد جهان‌های مختلف می‌شوند تا قاتل اصلی ریک‌ها را پیدا کند.

بث و جری میخوان برن به یکی از نمایش‌های مجدد تایتانیک؛ بنابراین خونه رو میسپرن به ریک، و بث اخطار میده که اگر وقتی بر میگردن خونه چیزیش شده باشه، ماجراجویی بی ماجراجویی. سامر و ریک هردو از این وضعیت سوءاستفاده می‌کنند و تمام دوست هاشون رو به یک مهمونی بزرگ دعوت می‌کنند. در یک همچین وضعیتی مورتی سعی داره نذاره مهمان‌های غیرعادی و بیگانه که دعوت شدن خانه رو به کلی خراب کنند؛ و در همین حین دچار مشکلات غیرقابل تصوری می‌شوند.